میهمان خان. ( اِ مرکب ) میهمان خانه. مهمانخانه. مضیف. ضیافتگاه. تالار و محل پذیرایی از مهمان : بوی شاد یک هفته مهمان من بیارایی این میهمان خان من.اسدی.و رجوع به میهمان خانه و مهمان خانه شود.
معنی کلمه میهمان خان در فرهنگ فارسی
میهمان خانه مضیف ضیافتگاه
جملاتی از کاربرد کلمه میهمان خان
مسعود خان تصمیم میگیرد کولیها را به میهمانی بزرگی که ترتیب داده دعوت کند تا آنها با اجرای برنامه میهمانان را سرگرم کنند.
گهی قد و سیانت میزبان کام دل باشند گهی بر خان خود روحانیان را میهمان بینی
که اینک رسیدست خان شما خلایق شده میهمان شما
خانهٔ کعبه است کویش خان ابراهیم بزم کاین زطاعت خواه خالی نیست وان از میهمان
میرزا کوچک خان (سردار جنگل) که اصالتاً نیز از تبار رشوندهای الموت بود و در رشت به دنیا آمده بود از منطقه الموت هم یارانی داشت و حمایت میشد. این مرد بزرگ در جریان تعقیب و گریز با نیروهای قزاق مدتی میهمان اهالی هیر بودهاست. منابع قابل ذکر هم کتابهای قدیمی منطقه و دستنویس میباشد.
روستای خانکندی به دلیل واقع شدن در دامنه کوه قبله داشی دارای مراتع سرسبز پوشیده از انواع رستنیها، گیاهان دارویی، گلهای رنگارنگ، برکه هاو چشمههای آب سرد خودجوش مسکن اعصاب و روان و جویبارهای جاری بوده که همه ساله پذیرای میهمانان و گردشگران از اقصی نقاط کشور میباشد که برای گذراندن تعطیلات و استراحت به خانکندی سفر مینمایند.
ای میهمان تازه ملت که آمدی با کاروان داد سوی خان خویشتن
توی میهمان اندرین خان من فدای تو بادا تن و جان من
در زمانهای گذشته، از این خانه به عنوان محل و مکان پذیرایی از میهمانان و مراجعین استفاده میشدهاست. همچنین در دوران کشف حجاب که مدارس دخترانه شهر به حال تعلیق در می آید به ابتکار میرزا علی اکبر خان ذوالقدر و فرزندش حبیبالله خان، برای پیشگیری از تعطیلی مدارس و وقفه در ادامه تحصیل دختران شهر، که جهان سلطان، دخترش، نیز در بین آنها بوده، مدت کوتاهی از این خانه به عنوان مدرسه استفاده شدهاست (به نقل از حبیبالله ذوالقدر).
بریچی یا بریچ یا بدیچی نام شخص یا طایفه ای که ریشه آن شخصی بنام فاتح خان نوه قيس عبد الرشيد میباشد این طایفه فرا قومی و فراملیتی بزرگی است که به صورت پراکنده در کشورهای: پاکستان ، ایران، افغانستان ، هند و ترکمنستان آلمان و کشورهای عربی و خانات قزاقستان , بلوچستان زندگی می کنند.بریچی ها مردمانی سخت کوش، میهمان نواز، بردبار، دلیر و متدین هستند. آنها عمدتاً پیرو مذهب اهل سنت حنفی اند.
این سازمان در طول بیست و یک سال فعالیت خود و با حدود پنجاه رقصندهٔ عضو ثابت و رقصنده میهمان تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ آثار متعددی از رپرتوار کلاسیک و مدرن باله را به روی صحنه برد. صحنه تالار رودکی تهران، هم به جهت سطح بالای تولیدات و هم به خاطر امکانات ویژه تکنیکی صحنه، در تمام خاورمیانه جایگاه ویژهای برای اجرای برنامه هنرمندان بینالمللی باله و اپرا یافت. رودلف نوریف و مارگوت فونتین برای اجرای برنامه به ایران آمدند. بیرگیت کولبرگ، الوین ایلی، مارتا گراهام و موریس بژار آثار خود را در تالار رودکی به روی صحنه بردند و برای باله ملی ایران بالههای اختصاصی تولید کردند. برگزاری جشنوارههای مختلف مثل جشن هنر شیراز در خارج از پایتخت در طول دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هنر باله و رقص را به قشر وسیع تری از ایرانیان معرفی کرد. بیش از نیمی از رقصندگان و فعالین سازمان باله ملی ایران غیر ایرانی و از ملیتهای مختلف بودند که به مرور زمان از کشورهای دیگر، بالاخص اروپایی، جذب این گروه شدند. در کنار فعالیتهای تولیدی سازمان باله ملی ایران از اوان تأسیس هنرستان باله نیز راهاندازی شد تا به تربیت هنرمندان جوان ایرانی بپردازد. از سازمان باله ملی ایران مرتباً برای اجرای برنامه در مراسم رسمی دولت ایران و در حضور شخصیتهای عالیرتبه مانند ملکه الیزابت انگلستان، ملک حسن مراکش، شارل دو گل رئیسجمهور فرانسه، یحیی خان رئیسجمهور پاکستان، ریچارد نیکسون رئیسجمهور آمریکا و... استفاده میشد.