میم کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به شکل «م » درآوردن. دهان تنگ را از هم گشودن. لبها را به شکرخنده گشودن : بخنده عقیقین نقط میم کرد شباهنگ در میم دو نیم کرد.اسدی ( گرشاسب نامه ص 29 متن و حاشیه ).
معنی کلمه میم کردن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بشکل میم ( م ) در آوردن . ۲- لبها را بشکر خنده گشودن ( بدومعنی ) : پریرخ بشرم آمد از روی جم زبس ناز آن دو کبوتر بهم . بخنده عقیقین نقط میم کرد شباهنگ درمیم دونیم کرد. ( گرشا )
جملاتی از کاربرد کلمه میم کردن
مسئلهٔ مالاریای انسانی با منبع حیوانی با کشف یک مورد پلاسمودیوم ناولزی (Pl.Knowlesi) که بهطور طبیعی در کشور مالزی منتقل شده و یک مورد پلاسمودیوم سیمیوم (Pl.Simium) که بهطور طبیعی نزد انسان در برزیل مشاهده شده، دوباره مطرح است. انتقال طبیعی بین مالاریای میمون و انسان یا برعکس بین انسان و میمون در دیگر مناطق نیز امکان دارد. مطالعههای جدید در آمریکا و مالزیا روی پلاسمودیوم سینومولژی (Pl.Cynomolgi) و پلاسمودیوم اینوی (Pl.Inui) و پلاسمودیوم برزیلی (Pl.Brazillianum) نشان داد که این پلاسمودیومها نه تنها از طریق خون آلوده، بلکه از طریق نیش پشهٔ آلوده به انسان منتقل میشوند؛ ولی نکتهٔ مهم این است که گمان نمیرود جهت ریشهکن کردن مالاریای انسانی مالاریای میمونی بتواند مانع این امر شود.