معنی کلمه میان اباد در لغت نامه دهخدا
میان آباد. ( اِخ ) دهی است ازدهستان للک بخش مرکزی شهرستان گرگان ، واقع در 24 هزارگزی خاور گرگان با 445 تن سکنه. آب آن از رودخانه و قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
میان آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری قلعه نو. با 151 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
میان آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 55هزارگزی خاور جغتای با 338 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
میان آباد. ( اِخ ) دهی است ازدهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس ، واقع در 108هزارگزی شمال طبس با 238 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
میان آباد. ( اِخ ) قصبه مرکز بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 22/5هزارگزی جنوب خاوری بجنورد با3393 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول عمده آن غلات و بنشن و تریاک و زیره و انواع میوه و شغل عمده اهالی تجارت و قالیبافی است. راه آن اتومبیلرو است وکارخانه های پنبه پاک کنی شرکت جین و کارخانه کالیفرنی و صد باب مغازه و ادارات دولتی دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). این قصبه امروز شهری بسیار زیبا و بزرگ شده است و چون اسفراین در تقسیمات جدید کشوری شهرستان شناخته شده مرکز و خود شهرستان به نام اسفراین معروف گشته است. خیابانهای بزرگ و زیبا و باغهای حاصلخیز و مصفا و مزارع و چمنهای سبز و خرم دارد.