مژده بردن. [ م ُ دَ / دِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) خبر خوشی برای کسی بردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : رشک دارم بر جنون آنکه پیش از دیگران مژده مرگم به سرو خوشخرام من برد.میرزامحمد میلی ( آنندراج ).
معنی کلمه مژده بردن در فرهنگ فارسی
خبر خوش برای کسی بردن
جملاتی از کاربرد کلمه مژده بردن
یک سامانه حقامتیاز الف) قدرت خرید گروهی برای از بین بردن هزینههای عملیاتی ب) پیشرفت سریع تر به علت برنامهٔ بازاریابی از پیش آزمایششده پ) نتایج قابل پیشبینی (وابسته به اینکه تا چه حد پایبند سامانه بودهاید) را مژده میدهد.