معنی کلمه مژده امدن در لغت نامه دهخدا
ای خداوندی که هر روز از درت
مژده فتحی دگر می آیدم.خواجه سلمان ( از آنندراج ).
بخدا قسم او همان پيغمبرى است كه موسى و عيسى مژده آمدن او را به ما داده اند و ما مدتهادر انتظارش بوديم . قيصر نگاهى به اسقف مزبور افكند و نظر او را در مورد نامه رسول الله (ص ) خواست . او اظهار داشت من شخصا محمد را تصديق و از او پيروى مى كنم.
42- مقرّم ، مقتل الحسين ، ص 246؛ ((اى بزرگواران ! اين بهشت است كه درهاى خود را به روى شماگشوده است و نهرهايش به هم پيوسته و ميوه هايش رسيده است ؛ و اين پيامبر خدا و شهيدان راه خدايند كه در انتظار مقدم شمايند و مژده آمدن شما را مى دهند؛ پس از دين خدا و دين پيامبر و حرم رسول اللّه حمايت كنيد)).
بخش سوم : اين بخش ، شامل چهار سفر است و آن را (اخير) مى نامند. و نخستين قسمت آن ،(سفر اشعيا) است و در آن ، سرزنش بنى اسرائيل و ترساندن آن ها، از رويدادهاى آينده و مژده به برد باران آمده است . و دومين قسمت ، (سفر ارميا) است و در آن ، از ويرانى بيت المقدس و فرود آمدن در مصر گفته شده است . و قسمت سوم ، از آن (حزقيان ) است و در آن، احكام طبيعت و افلاك به صورت رمزآميز آمده و نيز از اخبار ياءجوج و ماءجوج ، ياد شده .و قسمت چهارم ، دوازده سفرست و در آن ، بيم داده شده است از رويداد زلزله و آمدن ملخ و جزآن . ونيز به آمدن موعود و رستاخيز اشاره شده و پيامبرى يونس و قضيه بلعيده شدن اواز سوى ماهى و توبه او و پيامبرى زكريا و مژده آمدن خضر.