موسوعه مصطلحات ابن سینا

معنی کلمه موسوعه مصطلحات ابن سینا در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] موسوعه مصطلحات ابن سینا (الشیخ الرئیس). موسوعة مصطلحات ابن سینا (الشیخ الرئیس)، اثر «جیرار جهامی»، فرهنگ نامه ای الفبایی و به زبان عربی است که در آن واژه ها و اصطلاحات ذکرشده در آثار فیلسوف بزرگ و مشهور، ابن سینا را با دقت مشخص کرده و همگی را از الف تا یاء به صورت مستند شرح داده است.
این واژگان و اصطلاحات که در مجموع، شامل چند هزار مورد می شود، یا لغاتی عامّ و یا اصطلاحی وابسته به علوم مختلف اسلامی مانند منطق، کلام، فقه، فلسفه، اخلاق و... است.
این کتاب از یک مقدمه (شامل: سیره فردی و اجتماعی و زمانه ابن سینا، فضای ذهنی و علمی او، اصطلاحات وی در مشهورترین کتاب هایش و روش تحقیق این فرهنگ نامه) و متن الفبایی فرهنگ نامه تشکیل شده است.
نویسنده در اثر حاضر بعد از هر واژه یا اصطلاح، متن یا متن هایی از آثار ابن سینا را برگزیده و آورده و آنگاه نام و شماره جلد و صفحه آثار مورد استفاده از ابن سینا را به صورت درون متنی مشخص کرده است.
توضیحات مؤلف، به صورت استنادی و به این معناست که از متن عبارات ابن سینا در آثارش قطعات و عباراتی را انتخاب کرده که کلمه مورد نظر در آن استفاده شده و می تواند معنای واژه یا اصطلاح مورد نظر را روشن سازد. در نتیجه اثر مذکور هرچند از نظر گردآوری و تدوین مطالب سودمند است، ولی واجد مزیت پژوهش علمی و اظهار نظر و جمع بندی مباحث نیست و ازاین روی، اثری علمی پژوهشی نیست، بلکه مقدمه پژوهش و زمینه ساز برای تولید علم بشمار می رود.

جملاتی از کاربرد کلمه موسوعه مصطلحات ابن سینا

فخر رازی از آن جا که به اصل این قصه دسترسی نداشت، نتوانست اشارات ابن سینا را دریابد و آن را مورد انتقاد قرار داده، لغزخوانی و معماگویی خواند و گفت: «آن چه شیخ ذکر کرده از داستان‌های شناخته شده نیست، بلکه این دو کلمه [سلامان و ابسال] دو کلمهٔ ساختهٔ خود شیخ هستند، که عقل به تنهایی نمی‌تواند به معنای آن دست یابد.»
البته ممکن است از نادانی در بالا اشتباه برداشت شود، در بالا منظور از «هیچ» یا «نادانی» آن است که آن‌قدر نادانسته‌ها بسیار است که دانسته‌های ما تقریباً چیزی نیست هرکس همین را بداند که نمی‌داند (چه قدر نمی‌داند، چون میل به ندانستن (کامل) دارد، چنین می‌آید که نمی‌داند) خود ارزشمند است چنان که ابن سینا می‌گوید با این که دل یک موی (بسیار ناچیز) را شکافت (بسیار به دانستن پرداخت) اما حتی یک موی را هم نتوانست کاملاً بداند یا خیام که می‌گوید با همهٔ پیگیری‌هایش برای یادگیری علم (گرچه دانش، علم نیست ولی علم، دانش است) هیچ‌چیز یاد نگرفت. (چون مقدار دانسته‌هایش به صفر میل دارد، هیچ می‌آید.)
"واژه‌های نو فرهنگستان ایران تا پایان سال ۱۳۱۸، تهران، نشر ابن سینا ۱۳۱۹.
فردوس، قدرت‌الله: رانندگی اتوموبیل، چاپ یازدهم، تهران، کتابخانه ابن سینا ۱۳۳۹خ.
ابن سینا گوید: «معلول هر چیزی است که وجود آن از غیر خود باشد، و وجود آن غیر، از او نباشد. و اینکه می‌گوییم از او نباشد غیر از این است که بگوییم با او نباشد»
بر پایه: فردوس، قدرت‌الله: رانندگی اتوموبیل، چاپ یازدهم، تهران، کتابخانه ابن سینا ۱۳۳۹خ.