موبد ایرانی

معنی کلمه موبد ایرانی در لغت نامه دهخدا

موبد ایرانی. [ ب َ دِ ] ( اِخ ) از گویندگان فارسی زبان بودو در هندوستان به سیاحت پرداخت. بیت زیر از اوست :
از دیر و کعبه حاجت من گر روا شدی
چندین چرا مشقت هر کیش بردمی.( از قاموس الاعلام ترکی ) ( ازفرهنگ سخنوران ).

معنی کلمه موبد ایرانی در فرهنگ فارسی

از گویندگان فارسی زبان بود و در هندوستان به سیاحت پرداخت .

جملاتی از کاربرد کلمه موبد ایرانی

این اندرز به آذرباد مهرسپندان، موبدان موبد عصر شاپور ساسانی (۷۹–۳۰۹ م) نسبت داده شده است. این رساله شامل دستورالعمل‌های اخلاقی تجربی است که حاصل سده‌های متوالی زندگی ایرانی‌ها است و چکیده آنها را آذرباید به فرزند خود توصیه کرده و شهرت عام یافته است. افزون بر این رساله، دو متن دیگر نیز تحت عنوان واژه‌ای چند از آذرباد مهرسپندان و اندرز انوشگ‌روان آذرباد مهرسپندان به آذرباد نسبت داده شده است که همان مجموعه متون پهلوی درج گردیده است.
یکی از استدلال‌های موبدان زرتشتی برای خویدوده این است که هرچه فرزند به والد نزدیکتر باشد فضایل نیک انسان محتملتر است ماند و حتی ارتقا بیابد. دینکرد مثال‌های متعددی ارائه می‌کند که چرا این حرف درست است. در فهرستی از نصایح منتسب به موبد عالی‌رتبه آدورباد پسر مهرسپند در دینکرد ۳٫۱۹۹، توصیه شده‌است که زنی از تهمگ (بذر) خود بگیرید، تا «پیوندتان راست‌تر رود؛» فهرست مشابهی به او در متون پهلوی منسوب است که جای راست‌تر پیوند تهمگ و «دورتر» را دارد، و بیان می‌کند که بیشترین ضرر از آن دسته از مخلوقات اورمزد نتیجه می‌شود که از پدرانی حاصل شده‌اند که دخترانشان را برای ازدواج به دیگران می‌دهند و از دختران دیگران می‌خواهند که با پسرانشان ازدواج کنند. زادسپرم، در توضیحی مختصر، سه بهترین توصیه زرتشت به بشریت را ذکر کرده که سومیش خویدوده است، که کارش پیشبرد بذر خالص (ابیزگ تهمگ-رویشنی) و تضمین کردن تولد نیک بچه‌هاست (هوزاییشنی ای فرزندان). بنا به روایات پهلوی همه انواع شیاطین زمانی آمدند که بیگانگان آمدند و با ازدواج با دختران ایرانیان مایهٔ آنان را آلوده کردند.
قرن ۹ میلادی برای متون زرتشتی سرنوشت ساز بود. تعداد زیادی از منابع دینی زرتشتیان در این زمان تألیف یا بازنویسی شدند. همه این نوشته‌های دینی در زبان و به خط پهلوی آن زمان نوشته شده است و از کلمات عربی تهی است. خواندن خط پهلوی که این متون به آن نوشته شده مشکل است اما احتمالاً اگر کسی از روی نوشته‌ها برای سایرین می‌خواند، هنوز بیشتر جمعیت توانایی درک آن زبان را دارا بود. بسیاری از این کتاب‌ها پاسخی به دشواری‌هایی است که زرتشتیان در آن دوران با آن روبرو بودند و همه آن‌ها مؤمنان را دعوت می‌کنند تا در باور به دین خود ثابت قدم باقی بمانند. برخی، مانند دینکرد، برای دفاع از مزدیسنا نوشته شده‌اند و سایر نوشته‌ها، مانند بندهشن، به توضیح جوانب دین زرتشت پرداخته‌اند. در قرن ۱۰ میلادی در خراسان، یک اشراف‌زاده ایرانی چهار موبد زرتشتی را گردهم آورد تا کتاب خودای‌نامگ که در زمان ساسانیان به فارسی میانه نوشته شده بود را از خط پهلوی به خط عربی بازنویسی کنند. این نوشته کماکان به فارسی میانه نوشته شده بود و در سال ۹۵۷ میلادی به اتمام رسید. این نسخه دست آخر به منبع اصلی کتاب شاهنامه فردوسی تبدیل شد. این نسخه از خودای نامگ در میان زرتشتیان و همین‌طور مسلمانان بسیار محبوب شد.
در اواخر سلطنت ساسانیان دین مسیحی در میان مردم رخنه کرده بود و تعداد ایرانیان عیسوی مذهب زیاد بود. چون موبدان و اعیان و اغلب شاهان ساسانی به انواع شکنجه‌ها کسانی‌که به این دین گرویده‌بودند و مرتد شمرده می‌شدند، دنبال می‌کردند. دل این جمع که آزادی در کیش خود نداشته و در فشار بودند با دولت مسیحی روم بود. دولت ایران به همین جهت آن‌ها را خائن و ستون پنجم دشمن خارجی شمرده و بر شدت معامله می‌افزود. خصوصاً در زمان خسرو پرویز به واسطهٔ اقدام بسیار تند او نسبت به مقدسات مسیحیان در جریان حمله به اورشلیم، کینه و نفرت تمام عالم مسیحی با بیشترین درجه تحریک شده‌بود. از طرف دیگر مانویان نیز به شدت تحت تعقیب بودند و به‌هیچ‌وجه آزادی در مذهب خود نداشتند. مزدکیان نیز که یک قرن پیش‌تر شاهد قتل‌عام هم‌کیشان خویش و مزدک بودند، به مخالفان دولت پیوستند. این فرقه که ظاهراً در عدد هم زیاد بودند، به صورت پنهانی دین خود را نگاهداری می‌کردند به‌طوری‌که حتی در پنج سدهٔ بعد هم در بعضی نواحی ایران وجود داشتند. این اختلافات و ازهم‌گسیختگی مذهبی که برگرفته از شدت تعصب و استبداد بود، در ضعف نیروهای کشور تأثیری کمتر از دیگر عوامل نداشت.
با این حال به گفته تورج دریایی، به منابع ساسانی نمی‌توان چندان اعتماد کرد زیرا که آن‌ها از بایگانی‌های سلطنتی ساسانی هستند که به قول او «مطابق جهان‌بینی متاخر ساسانی» توسط درباریان نوشته شده‌اند. دریائی و چند تن دیگر از پژوهشگران می‌گویند که ساسان نام خود را از خدایی گرفته‌است که در بسیاری از نقاط آسیا، ولی نه در پارس، شهرت داشته که یعنی ساسان یک ایرانی غیرپارسی بود که در پارس ساکن شده بود و ساکنانش از این خدایی که او به آن اعتقاد داشت، اطلاعی نداشتند. ساسان بعدها توانست موبد نیایشگاه مهم آناهید در شهر استخر، مرکز پارس، شود. به گفتهٔ بندهشن، که به قول دریایی مستقل و نه توسط دربار ساسانی نوشته شده، دختر ساسان بعدها با بابک ازدواج کرد و اردشیر را به دنیا آورد. علاوه بر این، بندهشن می‌گوید که ساسان پسر وه‌آفرید بوده‌است.
دستکاری آشکاری در نظام‌های قاعده‌مند گاهشماری و تاریخ و فرهنگ دانسته‌است. موبد کوروش نیکنام نیز به بر گزاری جشنهای ایرانی، بر اساس گاهشمار جلالی که دقیق‌ترین گاهشمار جهان است، تأکید داشته و برگزاری جشن مهرگان در روز شانزدهم مهر ماه را بهتر و نیکوتر می‌داند.
در پشت سکه، آتشدانی تصویر شده‌است که شعلهٔ آتش در آن نمایان است. موسی خورنی (سده پنجم میلادی) به آتش به منزله نمادی از اهورامزدا به نزد ایرانیان اشاره کرده‌است. در دو سوی آتشدان تصویر شاه و ملکه یا شاه و ولیعهد یا شاه و یکی از ایزدان زرتشتی مهر و آناهیتا دیده می‌شود اما در اواسط دورهٔ ساسانی به بعد دو موبد در دو سوی آتشدان دیده می‌شوند.
برادران شاپور یکم او را پشتیبانی کردند و شاپور به او اجازهٔ تبلیغ دینش را داد. اما گرفتار خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی شد و سرانجام در زمان بهرام یکم زندانی گشت و اعدام شد. مانی خود را مانند بودا و عیسی فرستادهٔ خدا معرفی می‌کرد، برای تکمیل آموزه‌هایی که پیشینیان آورده بودند دینی نو و همگانی را تبلیغ می‌نمود که مانند مسیحیت در آن به روی آدمیان از هر نژاد و با هر وضع، باز بود. باورهای آن از آیین‌های بابلی و ایرانی سیراب شده بود و از دین‌های بودایی و مسیحیت اثر پذیرفته بود. مانی رتبهٔ شماره ۸۳ را در سیاهه تأثیرگذارترین اشخاص تاریخ مایکل اچ هارت دارد. پیروان مانی او را با القابی چون فرستادهٔ روشنی، بغ راستیگر، سرور نجاتبخش، بودای روشنی و فارقلیط زمان می‌خواندند. کاتاریسم یک جنبش اصیل مانوی بود و به همین دلیل خود را «پاک‌ها» می‌نامیدند، نامی که از ادبیات مانوی برگرفتند. مفهوم «پاک» و پوشیدن «جامهٔ سفید» از عناصرِ دینی‌ای بود که مانی از فرقهٔ گنوسی مغتسلهٔ خزایی که در آن پرورش یافته بود وام گرفته بود. بخشی از دوران جوانی مانی در فرقه‌ای عرفانی سپری شد که غسل در کانون آیینشان بود و استادش الخزایی یا الخسائیوس بود.
بگداد از آذربانان زرتشتی بود که پس از تسخیر ایران به‌دست اسکندر مقدونی در شهر استخر پارس به عنوان یک موبد حاکم فرمانروایی می‌کرد. او نخستین (امروزه این نظر که بگداد نخستین فرترکه است به‌شدت دستخوش تلاطم گشته و از جهت سکه شناختی بنظر میرسد وی فرترکه چهارم است) حاکم محلی ایرانی بود که سلوکیان انتصاب او را به عنوان یک فرمانروای محلی تحت قلمرو خود پذیرفتند.
همان پنج موبد از ایرانیان برافراختند اختر کاویان
آیین زرتشتی، آشکارا برابری میان زن و مرد را آگاهی می‌دهد ولی در برخی منابع مزدیسنا مانند بندهش از زنان به نیکی یاد نمی‌شود منابع بسیار کم و اندکی دربارهٔ وضعیت زنان در دوران باستان به‌جای مانده‌است اما آنچه از گل نوشته‌های تخت جمشید به‌دست آمده نشان می‌دهد که زنان مانند مردان در اجتماع حضور داشته‌اند، کار می‌کردند. در دوران ساسانیان، بوران‌دخت نخستین زنی که در ایران بر تخت شاهی تکیه زد. خسرو پرویز بیش از هر چیز به ظروف تزئینی گرانبها، عطریات و روایح، اطعمهٔ لذیذ و زنان زیبارو علاقه داشت. در عصر ساسانیان نگاه ابزاری به زنان و وجود چند شوهری برای زنان رواج داشت، بطوریکه شاهان و موبدان و ثروتمندان و درباریان زنان و کنیزان و حرمسراهای فراوانی بدون قید و شرط در اختیارشان بود و از طرف دیگر اکثریت مردان جامعه با کمبود زن مواجه می‌شدند که «قباد» پادشاه ساسانی برای حل این مشکل دستور داد مردان به‌صورت اشتراکی زن بگیرند. ازدواج با محارم در میان اولین پادشاه ساسانی رواج داشت. دینگ خواهر اردشیر بابکان بود که بعدها با هم ازدواج کردند. یکی از دلایل این سنّت این بود که خانواده‌های ایرانی به خاندان بیگانه زن نمی‌دادند و زنان و دختران در داخل خاندان باقی می‌ماندند.