مو باف

معنی کلمه مو باف در لغت نامه دهخدا

موباف. ( نف مرکب ) بافنده مو. کسی که از موهای تاب داده ، فرش ، جوال ، و مانند آن ببافد. || ( اِ مرکب ) بندی که بدان موها را بافند. موبند. ( ناظم الاطباء ). آنچه که از آن زنان موی بندند. ( آنندراج ).

معنی کلمه مو باف در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - بندی که بوسیله آن موها را بافند . ۲ - مو بند.

جملاتی از کاربرد کلمه مو باف

آنچنان که برمی‌آید جایگاه نخست‌شان در دل کوه بوده شاید بتوان گفت از کوهستان نشینان بوده‌است. جامه و تن‌پوش‌های گیومرت و گروه‌اش نیز جامه‌های بافته شده نبود پس هنوز به هنر پارچه بافی آشنایی نداشتند از پوست جانوران رام یا ددان مانند پلنگ پوششی برای خویش فراهم می‌نمودند. اینک از فرهنگ دوره مزبور در ایران اشیاء و آثاری توسط باستانشناسان کشف گردیده‌است.
ای خداوندی ز فکر و دستور کنند نقش بندان طراز فلک صورت باف
لیک از در انتساب نقصان و کمال یاران گزاف باف...ترند
این داستان دربارهٔ شخصیتی است که در هنگام تولد او را در یک سبد دست باف گذاشته و به رود نیل سپرده‌اند و خانواده‌ای فقیر او را یافته و به فرزندی بزرگ می‌کنند. سینوهه در ادامه به مقام کاهنی و پزشکی (مخصوصِ فرعون) می‌رسد و سفرهایی را به بابل و سوریه و کناره دریای مدیترانه می‌کند. در طول این سفر با رخدادهای گوناگون روبه رو می‌شود. در بازگشت به مصر برای نجات مصر از حرفه پزشکی خود استفاده می‌کند. در میانه‌های داستان او به هویت راستین پدر و مادرش پی می‌برد. یکی از ویژگی‌های بارز این کتاب، توصیف دقیق نحوه زندگی و اوضاع اجتماعی کشورهای مصر، سوریه، بابل، هیتی، میتانی در دوران آخناتون (آمن هوتپ چهارم) است؛ که در میان سال‌های ۱۳۳۴–۱۳۵۱ پیش از زادروز مسیح می‌زیسته است.
قالی بافی یکی از مهم‌ترین صادرات صنایع دستی بوکان در آذربایجان غربی به‌شمار می‌رود که به خارج از ایران صادر می‌شود. درهمین رابطه تالار مجلس فرانسه با فرش قالیبافان بوکانی با ۳۵۰ متر مربع مساحت تزیین شده است. هشتادو پنج درصد فرش تولیدی این شهرستان به خارج از کشور صادر و مابقی آن در داخل کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد. فرش بوکان به سبب طراحی ویژه و کیفیت بالا دارای شهرت است.
تا چند زنی ز ریاضی لاف؟ تا کی بافی هزار گزاف؟
مدان از قبای علم باف کم لباسی که باشد ز چاکش علم!
ز زلفش موی بافی گشت آیین که تا نفتد ز پای خویش پایین
ما و من بیدل تعلق باف شغل زندگی‌ست رشته‌ها می‌تابم و بند قبایی می‌کنم
شغل بیشتر مردم درود قالی بافی و کشاورزی و دامداری است. در سالهای اخیر مهاجرت جوانان برای کار به شهرهای مشهد، تهران و غیره رونق کشاورزی درود را کم کرده‌است.
گر چو استاد کارگر همه سال شعر بافی کنی بدین منوال
کفن از تار امل بافی ما ماند به ما در جهان این همه جان کندن ما بود عبث
اقدامات مهمی در راستای پیشبرد هنر قالی‌بافی در آذربایجان صورت پذیرفته‌است. هنر قالی بافی به عنوان رشته علم و هنر در مدرسه دولتی نقاشی آذربایجان به نام «ع. عزیمف» و دانشگاه دولتی فرهنگ وهنر آذربایجان و همچنین در کالج‌های هنر بنیاد تدریس می‌شود. قالی‌بافی مانند یک تخصص، در هنرستان‌ها، گالری‌های تصویری کودکان و سایر مراکز یاد داده می‌شود.
نیشابور یکی از مراکز سنتی پارچه بافی ایران است. اکنون در نیشابور ۲ کارگاه صنایع پارچه بافی فعال است. پیشینه پارچه بافی نیشابور در دوره اسلامی به اوج می‌رسد. در دوره ایلخانیان کارخانه متعدد پارچه بافی در نیشابور همانند دیگر شهرهای بزرگ ایران در آن زمان فعال بوده. پارچه‌های ابریشمی نیشابور در این دوره گرانبها بوده است تا حدی که در شهرهای مصر (سده هشتم میلادی/از جمله تنیس و دمیاط) گرانترین پارچه نوع نیشابوری بوده است. در زمینه هنر بافت پارچه در ایران سده‌های نهم و دهم هجری را عصر طلایی این هنر نامیده‌اند که نیشابور یکی از مراکز مهم و بزرگ بافت پارچه در این دوران بوده است.[نیازمند منبع]
در گبه‌های قشقایی برخلاف گبه‌های سایر نواحی ایران که خودرنگ است، بافنده از رنگ‌ها و نقش‌های متفاوتی استفاده می‌کند. البته گبه‌هایی با نقش ساده با زمینه‌ای یکرنگ یا رنگهای محدود نیز بافته می‌شود. از نقش‌های مورد علاقه مردم قشقایی نقش شیر است که علاوه بر اهمیت باستانی این نقش مظهر جوانمردی است و بی ارتباط با وجود شیر در منطقه کامفیروز و دشت ارژن فارس نیست. نقش‌های لچک ترنج، ستاره، نقش خشتی و نقش حیوانات مختلف نیز در گبه بافی کاربرد دارد. گبه‌های قشقایی تمام پشم هستند و تار آن‌ها نیز پشمی است.
زند خواند هر زمان بلبل به باغ اندر همی زند باف است او به لفظ پارسی پاز‌ندخوان
محصولات عمدهٔ اوغاز کهنه بیشتر سر درختی مانند: سیب درختی، زدرآلو، گردو، چوب، گیاهان دارویی، دمنوش گیاهی و دارویی (کارخانه تولید دمنوش گیاهی و دارویی)، پشم، گوشت، مواد لبنی گوسفندی (روغن زرد، پنیر، ماست، کشک)، سیب زمینی و حبوبات و گندم و جو است و صنایع دستی آن قالی بافی، گلیم بافی، نمد بافی می‌باشد که از ظرافت خاصی برخوردار است. گله‌داری و دامداری در سال‌های اخیر از موقعیت بهتری برخوردار و شغل عمدهٔ مردم این روستاست.
این روستا مرکز دهستان چوقور است و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸۰ نفر (۸۷ خانوار) بوده‌است. از سال ۱۳۳۵ به بعد بخش زیادی از جمعیت روستا به دلیل محرومیت به استان های تهران، البرز و شهرهای مختلف استان زنجان و استان قزوین مهاجرت کردند که از سال ۱۳۹۰ به بعد با مهاجرت معکوس اهالی جمعیت روستا تا حدودی افزایش یافت. جمعیت روستا در سال ۱۳۹۵ برابر ۷۲۰ نفر و ۲۳۵ خانوار است که به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می‌کنند. مردم روستا به کشاورزی، دامداری، باغداری و قالی بافی با طرح علی آباد (طارم) می‌پردازند. هرساله در این روستا مراسم جشن خرمن در محل امامزاده روستا برگزار می‌شود که اهالی به آن اوجاق‌لار می‌گویند (به امامزاده و مکان مقدس در ترکی اوجاق گفته می‌شود).
بیا مطربا در نوا مو شکاف وز آن مو که بشکافتی پرده باف
لرها گلیم‌های مرعوبیندار می‌بافند که بیشتر با رنگ‌های سیاه، سبز، آبی، سفید با نقوش خاص منطقه مشخص می‌شود. بهترین بافت لرها خورجین بزرگ برای نگهداری اثاث خانه است. حاشیه آنها را برای آنکه محکم باشد قالی بافی می‌کنند.