معنی کلمه منطق ارسطو در دانشنامه اسلامی
کتاب با مقدمه محقق آغاز گردیده و مطالب در هفت کتاب، در سه جلد، تنظیم شده است.
در مقدمه، توضیح مختصری پیرامون کتاب های گردآوری شده در این مجموعه، ارائه گردیده است.
جلد اول، شامل سه کتاب زیر می باشد: «المقولات»؛ «العبارة» و «التحلیلات الأولی». جلد دوم، دو کتاب زیر را در خود جای داده است: «التحلیلات الثانیة (کتاب البرهان)» و «طوپیقا» (مقاله اول تا هفتم) و جلد سوم، نیز دربردارنده کتاب های زیر است: «طوپیقا» (مقاله هفتم و هشتم)؛ «سوفسطیقا» و «ایساغوجی».
ابواب منطق را نزد ارسطو گاهی شش بخش، گاهی هفت یا هشت باب و گاه هشت باب دانسته اند. این ابواب عبارتند از: قاطیغوریاس (مقولات)، باری ارمینیاس (قضایا )، آنالوطیقای اول (قیاس)، آنالوطیقای دوم (برهان)، طوپیقا (جدل )، ریطوریقا (خطابه)، سوفسطیقا (مغالطه) و ابوطیقا (شعر). فارابی درباره ابواب منطق ارسطو می گوید: اجزای علم منطق از نظر ارسطو را می توان هفت یا هشت جزء دانست؛ چون اگر ابواب و اجزای منطق به اعتبار اسامی کتاب هایی باشد که توسط ارسطو در علم منطق تدوین شده است، ابواب و اجزای منطق هفت جزء است ؛ چون ارسطو بحث از قیاس و برهان را در یک کتاب آورده است و اگر اجزای منطق به اعتبار اغراض باشد، این علم دارای هشت جزء است. فرفوریوس که از تابعان ارسطو بود پانصد سال پس از وی بحث الفاظ و کلیات خمس را که ارسطو در باب معانی مفرده آورده بود، جدا کرد و در بابی مستقل و به منزله مدخلی بر منطق ارسطو قرار داد و آن را «ایساغوجی» نام گذاشت. با افزوده شدن این باب به ابواب هشت گانه منطق ارسطو، منطق دارای نه باب شد. منطق دانان این ابتکار فرفوریوس را کار نیکویی می شمارند و از این زمان به بعد مشهور شد که منطق دارای نه باب است و منطق دانان پرشماری به نُه بابی بودن منطق به این معنا اشاره کرده اند.
فارابی در بیان وجه هفت یا هشت بابی بودن منطق می گوید: غرض از منطق، شناخت جهات و اموری است که ذهن ما را به سوی پذیرش حکمی ایجابی یا سلبی سوق می دهند و نیز شناخت مقدمات آن جهات و آن امور؛ ازاین روی، اجزا و ابواب منطق به تعداد اقسام پذیرش ذهن و به تعداد اقسام اموری که در سوق دادن ذهن به حکمی نقش دارند و نیز به تعداد مقدمات این امور است و از آنجا که این امور پنج قسمند و سه مقدمه دارند، منطق هشت باب دارد که عبارتند از: جزء اول که معقولات مفرده را در بر دارد و کتاب مربوط به این جزء را «المقولات» می نامند ؛ جزء دوم که مشتمل بر مقدمات (قضایا و عبارات) است و کتاب ناظر به این جزء را «باری میناس» به معنای عبارت، می خوانند؛ جزء سوم که به تبیین امر قیاس مطلق می پردازد و نام کتاب آن «آنالوطیقای اولی»، به معنای تحلیلات بالعکس است؛ جزء چهارم که مشتمل بر تبیین امور براهین است و نام کتابش «آنالوطیقای ثانی» است؛ جزء پنجم که ناظر به اشیای جدلیه است و کتاب آن «طوبیقا» به معنای مواضع ، خوانده می شود؛ جزء ششم که امور مغالطی را در بر دارد و کتابش «سوفسطیقا» است به معنای مغالطاتی که به قصد افاده علم به کار رفته اند، ولی مفید نیستند؛ جزء هفتم که به اموری می پردازد که ذهن را به تصدیقات خطابیه سوق می دهند و نام کتاب آن «ریطوریقا» به معنای خطابیات و بلاغیات است و سرانجام جزء هشتم که مشتمل بر اموری است که با آن امور پذیرش ذهنی شعریات صورت می گیرد و کتاب آن را «ابوطیقا» به معنای شعریات می نامند. سپس فارابی می گوید: ارسطو کتاب قیاس و کتاب برهان را در یک کتاب قرار داده و هر دو را کتاب ثالث نامیده است و ازاین روی، طوبیقا (جدل) را کتاب چهارم و سوفسطیقا (مغالطه) را کتاب پنجم قرار داده است. پس اگر اجزای منطق را به اعتبار اسامی کتب در نظر آوریم، منطق دارای هفت باب است و اگر به اعتبار اغراض مختلف در نظر بگیریم، منطق دارای هشت باب است.