منبر و محراب پیامبر

معنی کلمه منبر و محراب پیامبر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از مکان های مقدس و قابل احترام در مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله وسلّم)، محل منبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می باشد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) ابتدا و به هنگام سخنرانی در مسجد مدینه به نیم تنه ای از درخت خرما تکیه می داد و به ایراد سخن می پرداخت. سپس به عللی که به آنها اشاره می شود، منبری برای ایشان ساخته شد. (در این که چه کسی منبر را برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) ساخته است، اختلاف است.)
نقل شده، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) روزهای جمعه کنار ستونی در مسجد ایستاده خطبه می خواند، چون ایستادن برای حضرت مشکل بود یکی از اصحاب گفت: آیا برای شما منبری به آن گونه که در شام دیده ام، بسازم؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) پس از مشورت با مسلمانان به این کار راضی شد. عباس بن عبدالمطلب پیشنهاد کرد غلامش که در این کار مهارت دارد، آن را بسازد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: به او بگو بسازد. غلام عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) منبر را ساخت. این منبر دو پله داشت و جایگاهی برای نشستن، غلام آن را در مسجد قرار داد. همچنین از سهل بن سعد نقل شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سراغ یکی از بانوان فرستاد و فرمود به خدمت کارت که نجار است دستور بده برای من از چوب وسیله ای بسازد که هنگام گفتگوی با مردم بر آن بنشینم، بانوی مذکور دستور داد و خدمتکارش منبر را با چوب هائی ساخت. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور فرمود، تا منبر را در محلش بگذارند و روی به مردم کرد و فرمود: «ای مردم این منبر را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نماز گزاردن را فرا گیرید». انس بن مالک این روایت را چنین آورده است که «روزهای جمعه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) معمولا به تنه خرمائی که در مسجد نصب کرده بودند، تکیه می داد و خطبه ایراد می فرمود، مردی رومی پیش آمد و گفت آیا اجازه می دهید که برای شما چیزی تهیه کنم که بر آن بنشینید و مثل این که ایستاده باشید سخنرانی نمائید؟ و پس از اجازه منبری ساخت که دو پله داشت و آن حضرت در مرتبه سوم آن می نشستند.» به هر حال، «تجلیل خاص قرآن از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) باعث شد که بعضی از اطرافیان و اصحاب آن حضرت به ایشان پیشنهاد کنند که به خاطر کثرت جمعیت مسلمانان و این که آنها دوست دارند به هنگام سخنرانی، ایشان را ببینند، منبری ساخته شود و این کار انجام شد.
زمان ساختن منبر
از طبری نقل شده که منبر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در سال هفتم هجری ساخته شده است و «هم در این سال منبر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) که از آن جا برای کسان سخن می کرد، ساخته شد که دو پله و جایی برای نشستن داشت. به قولی منبر به سال هشتم ساخته شد؛ اما درست، همان سال هفتم است.» در نقلی دیگر هم آمده است: «منبر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) در سال هشتم و به نقلی هفتم هجری ساخته شد.» منبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) روز جمعه، اوایل سال هشتم هجری به مسجد آورده شد.
ستون حنانه
پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه می کرد، ناله ای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به آن تکیه می کرد صدای ناله ای سر داد، به طوری که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: سوگند به کسی که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمی رساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند.» این ستون به ستون «حنانه» شهرت یافته است.ابن عمر هم می گوید که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنگام سخنرانی و ایراد خطبه به پایه ای که تنه درخت خرمائی بود، تکیه می داد و چون منبر آماده شد و حضرت برای خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که پیامبر بازگشت و به آن دست کشید. شیخ مفید ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است. (به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.)
فضیلت منبر پیامبر
...

جملاتی از کاربرد کلمه منبر و محراب پیامبر

توئی در بند دستار و منم در بستن زنار توئی بر منبر و من بر در خمار افتاده
مسجد در مرکز روستا و در کنار جاده اصلی گلپایگان موته واقع شده‌است. البته سال‌ها قبل محوطه‌ای در جلوی مسجد و در همین محل عبور جاده بوده که متأسفانه با عبور جاده از وسط حیاط، تخریب گردیده است. آنچه که از این مسجد باقی مانده است طرحی بسیار ساده و به صورت مربع می‌باشد. بنابر تواریخ مندرج بر روی منبر و درب چوبی مسجد، احتمالاً این ساختمان از بناهای دوران تیموری-صفوی می‌باشد که به احتمال بسیار ساخت این مسجد در دوران تیموریان و مرمت در عهد صفویان بوده‌است. مسجد دارای سه درب ورودی است که یکی در جنوبی و دیگری غربی و در سوم درب شرقی است که به بارگاه امامزاده متصل به مسجد راه دارد. طول تنها ایوان فعلی مسجد، ۱۰متر است که دارای دو ستون چوبی به ارتفاع ۴٫۵ متر می‌باشد. در قدیم درب غربی مسجد در وسط همین ایوان بوده که بعلت ارزش تاریخی و هنری آن، به مکانی دیگر منتقل گردیده است. این در دارای ۱۹۰سانتیمتر طول و ۱۱۰ سانتیمتر عرض است که عرض هر لنگه در ۵۵ سانتیمتر می‌باشد. دور تا دور هر لنگه در به عرض ۱۰ سانتیمتر و به صورت حاشیه بسیار ظریف، منبت‌کاری شده‌است. در قسمت پایین هر دو لنگه تا وسط آن، منبتهایی به صورت گل و بوته انجام شده‌است.
بدين ترتيب فصل نوينى در تاريخ اسلام گشوده مى شود، زيرا با شخصيت ترين مردنامى دنياى اسلام ، يعنى فاتح جنگهاى خيبر و بدر و خندق و...، يار وفادار و شجاعرسول خدا و پسر عم و داماد او، در شهر علم نبوى و مجسمه تمام نماى اخلاق نبى معظم ، ازامروز به فرمان پروردگار عالميان و به ابلاغ رسولش ، به مقام والاى امامت و جانشينىپيامبر خدا مى رسد، و منبر و محراب پيغمبر بدو تفويض مى گردد. آرى او شايسته ترينانسانى است كه سزاوار است بر كرسى جانشينى نبى اكرم جاى گيرد و بر مسند رهبرىمسلمانان تكيه زند.
بر منبر و سجاده ببایست گریست
آشنای منبر و دار است او آتش خود را نگهدار است او
6 - بزرگترين مؤ يد براى اينكه مراد از ((مولا)) در حديث شريف ، اولى و امير و ((امام ))هست ، اين جمله مى باشد كه در كتب معتبره اهل سنت (401) از ابوبكر و عمرنقل شده است كه بعد از پايين آمدن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از بالاى منبر و ديدنعلى عليه السّلام خطاب به او گفتند: ((امسيت يابن ابى طالب مولىكل مؤ من ومؤ منة ؛ اى پسر ابى طالب ! شب كردى در حالى كه مولاى هر مرد و زن مؤ من شدهاى )).
بر اين مطلب توافق كردند و اعلام كردند كه مردم جمع شوند براى استماع نتايج حكميت .مردم اجتماع كردند. ابوموسى رو كرد به عمروعاص كه بفرمائيد منبر و نظريه خويش رااعلام داريد. عمروعاص گفت : من ؟! تو مرد ريش سفيد محترم از صحابه پيغمبر، حاشا كهمن چنين جسارتى را بكنم و پيش از تو سخنى بگويم . ابوموسى از جا حركت كرد و برمنبر قرار گرفت . اكنون دلها مى طپد، چشمها خيره گشته و نفسها در سينه ها بند آمده است. همگان در انتظار، كه نتيجه چيست ؟ او به سخن در آمد كه ما پس از مشورت ، صلاح امت رادر آن ديديم كه نه على باشد و نه معاويه ، ديگر مسلمين خود مى دانند هر كه را خواسته ،انتخاب كنند و انگشترش را از انگشت دست راست بيرون آورد و گفت : من على را از خلافتخلع كردم هم چنان كه اين انگشتر را از انگشت بيرون آوردم . اين را گفت : و از منبر بهزير آمد.
که نشاید برای خطبه و کین مور بر منبر و ملخ در زین
تا روز حشر منبر و محراب جا بجاست از بس که محکم است نظام چهار یار
داخل مسجد معماری بی نظیر آن جلب توجه می‌کند. هر چهار گنبد توسط یک ستون مرکزی که همان ستون اصلی است، که شالوده ساختمانی بر آن بنا شده است، پشتیبانی می‌شود. سقف آن چوبی نیست و مناره ندارد. آنچه این مکان را به عنوان یک عبادتگاه مسلمانان مشخص می‌کند وجود منبر و محراب است. که هر دو به سمت مکه هستند.
رتبت او نهاده منبر و تخت رفعت او سپرده عهد و لوی
«میان منبر و خانه من باغی است از باغ‌های بهشت و منبر من بر دری از درهای بهشت قرار دارد.»
نیست مرا ز هیچکس، هیبت نیم جو ز من هست مرا یکی شده، منبر و دار ای پسر
نویسنده روضةالصفای ناصری طرفداران حجت زنجانی را ده تاپانزده هزار نفر تخمین زده می‌نویسد «در هنگام ذهاب و ایاب به مسجد و منبر و امامت پیرامون وی را داشتند» در همین ایام یکی از بابیان دستگیر و دستگیری وی موجب شروع قیام در جمادی‌الثانی ۱۲۶۶ هجری قمری گردید و به جنگی شش‌ماهه انجامید.
سخن واعظ مخمور به کاری ناید گرچه آید به سر منبر و راند سخنی
(شهيد ثانى ، شرح ارشاد را آغاز نمود و اين كار را به هيچكسى اظهار نكرد، و ازتاءليف پاره اى از كتاب (شرح ارشاد) فارغ گشت ؛ ولى كسى آنرا رؤ يت نكردهبود. شبى من در عالم رؤ يا چنان ديدم كه شهيد ثانى بر منبر و كرسى بلندى نشسته وخطبه و سخنرانى جالبى را آغاز كرده ، خطبه اى كه نظير آنرا از لحاظ بلاغت و فصاحتتاكنون نشنيده بودم . من اين رؤ يا را براى شهيد بازگو ساختم ، او وارد خانه شد و ازآن بيرون آمد، جزوه اى را در دست داشت و آنرا به من داد. من بدان نگريستم ، ديدم (شرحارشاد) است و داراى خطبه اى مى باشد كه همه مزاياى عالى فصاحت و بلاغت در آنانعكاس يافته است ).
مرحوم ابوالحسنى از خطباى زبردست تهران بود كهاشتغال به منبر و اقامه جماعت را، با تدريس ادبيات و دروس دينى در برخى ازدبيرستانهاى پايتخت جمع كرده بود. وى كه عمرش دراز - در سنگر محراب و مدرسه -به وعظ و ارشاد خلق پرداخته بود، دلى سرشار از عشق به عترت پاك پيغمبر صلىالله عليه وآله داشت ، و، مفتخرانه ، مى گفت كه : ما در بانك حسينى عليه السلامحساب داريم . مردم ورامين هنوز جلسات پرسوز و گداز دعاى كميلش در سالهاىاختناق را به ياد دارند و در بسيارى از هيئات غرب تهران (خاصه ، منطقه عباسى وگمرك ) چنانچه ذكرى از وى به ميان رود، ناطق و مستمع ، بى ياد خير، از نام وى نمىگذرند. خدايش بيامرزد كه از كودكى به ما آموخت كه جز طريقاهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام راه نجاتى نيست و بقيه ، هر چه باشد، ضلالت وگمراهى است .
برخی از پژوهشگران بر این باورند که براساس حدیثی از پیامبر، فاطمه در روضهٔ نبوی، میان منبر و مدفن محمد، دفن است.
بشکسته اند توبه به عهد تو آن کسان کز آب دیده منبر و محراب شسته اند
چمن آرای گلشن وهاب زینت افزای منبر و محراب