معنی کلمه مناقب علوی در شعر فارسی در دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] مرحوم احمد احمدی بیرجندی مجموعه کتاب هایی درباره اشعار شاعران فارسی گوی درباره اهل بیت(علیهم السلام) تنظیم و جمع آوری کرده که این اثر یکی از آنهاست. در این کتاب اشعاری درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام از 50 شاعر قدیم و جدید جمع آوری و ارائه شده است. تقریباً تمامی این اثر به اشعار منقبت و مدح آن حضرت اختصاص یافته و از مصائب شعری نیاورده است. مؤلف پیش از نقل اشعار، مختصری از شرح حال شاعر را ذکر کرده و در پایان کتاب نیز بخشی را به توضیح واژه ها اختصاص داده است. وی در پاورقی ها به ذکر منابع خود نیزاشاره می کند. این مؤلف در آثار مستقل دیگری به مناقب دیگر اهل بیت (ع) پرداخته و هر یک را به طور مستقل منتشر کرده است. مطالعه کتاب مناقب علوی در شعر فارسی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور
جملاتی از کاربرد کلمه مناقب علوی در شعر فارسی
وی ازدواج کرد تا بهگفته خودش از افکار پریشان رهایی یابد. اما درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش ابراهیم نوری درگذشت. در همین زمان، چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد. وی که در این زمان بهدلیل بیکاری خانهنشین شدهبود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی میاندیشید اما چیزی منتشر نمیکرد.
در ادبیات فارسی، شعرا و بزرگان ادب، گاه جهان را به کاروانسرا و آدمیان را به کاروان تشبیه کردهاند. از جمله کاربردهای کاروانسرا یا دیگر معادلهای آن در شعر فارسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای بررسی جایگاه شعر هوشنگ ایرانی، باید به فضای ادبی دههٔ ۱۳۳۰ توجه کرد. در حالی که پس از انقلاب نیما در شعر فارسی، هنوز بحث بر سر چگونگی و تأویل این تحول داغ بود، شعرهای هوشنگ ایرانی در کنار نظرات متفاوت او دربارهٔ هنر، که حاصل تفکر روی ادبیات غرب و همچنین عرفان شرق بود، موجی از حرف و حدیث را در فضای ادبی ایران ایجاد کرد. از طرف دیگر، شعرهای هوشنگ ایرانی درست در سالهایی منتشر شد که یا جامعهٔ ادبی ایران درگیر آرمانگرایی روزهای پرالتهاب پیش از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بود، یا اینکه در روزهای پس از آن، نوعی سرخوردگی ناشی از شکست سیاسی را تجربه میکرد و چنین اجتماعی (ادبی) اندیشهها و اشعار هوشنگ ایرانی را برنمیتابید.
در رسالههای قدیمیِ خوشنویسی داستانی نقل شده که میرعلی تبریزی شبی در خواب، پروازِ غازهای وحشی را دید و حرکاتِ سیّالِ نستعلیق را از حرکاتِ نرمِ بدنِ این پرندگان هنگامِ پرواز الهام گرفت. باورِ عمومی این است که فرمِ حروفِ نستعلیق از طبیعت یا موسیقی گرفته شده است: حرکاتِ عمودی به درختان و گلها، دوایر به فراز و نشیبِ چمنزار و چشمهسار یا زیر و بمِ آواز، کشیدگیها به جلگهها و دشتهای سرسبز و کششهای صدا، غلطانیِ حروف و کلمات به اندامهای حیوانات و پرندگان و بهویژه انسان، و آرایشِ جملات را به پروازِ پرندگان و دستههای گل مانند کردهاند. بیشتر به نظر میرسد شمایل و حالاتِ انسانی، منبعِ الهامبخش بوده است، چراکه در شعر فارسی ویژگیهای زیبای معشوق اغلب به حروفِ الفبا مانند میشوند. زیبایی و قدرتِ نستعلیق در توزیعِ متعادل از ضخامت و نازکی، باز و بستگی، و کوتاهی و بلندیِ حرکات، در فرم دلپذیرِ حروف و مرکّبات، و تناسب و استحکام حروفِ و کلمات جای دارد. حتی ممکن است حروف و کلمات گاهی رقصان دیده شوند یا گاهی دست در دست یکدیگر و گاهی در حال همآغوشی. یکپارچگیِ قطعهای زیبا از خوشنویسی، مانند بیتی آشنا یا ضربالمثلی که به نستعلیق نوشته شده، با تذهیب و نقاشی یا یک پسزمینهٔ روشن میتواند آثارِ زیبای هنری بیافریند.