منابع تفسیر

معنی کلمه منابع تفسیر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] منابع جمع منبع است، و سرچشمه و منشأ هر چیزی را منبع آن گویند، چنان که محل جوشش و خارج شدن آب از زمین را منبع آن می نامند.
مقصود از منابع تفسیر، معلوماتی عقلی یا نقلی یا تجربی است که با آیات قرآن کریم مرتبط بوده و دلیل فهم مراد خداوند از آیات قرآن قرار می گیرند.مقصود از ابزارها نیز در این بحث، دانش ها و فنونی است که برای بهره گیری از منابع و به کارگیری قواعد تفسیر ضروری اند، زیرا مفسر در فهم و تبیین مراد خداوند با الفاظ و عبارات قرآن سر و کار دارد و کالبدشکافی و فهم و تبیین آن ها بدون بهره گیری از ابزار لازم میسر نمی گردد.در باب ابزارهای تفسیر و تمایز آن با منابع این نکته شایان توجه است که آنچه مفسر را با زبان عربی به عنوان زبان قرآن آشنا می کند منبع تفسیر نیست، بلکه ابزار است، چون أولا دانستن زبان متن، پیش نیاز خود مفسر است تا بتواند با متن ارتباط برقرار کند.ثانیاً دانستن لغت و ادبیات عرب پیش نیاز مشترک همه متونی است که به زبان عربی اند، با این حال در منابع تفسیر پژوهی این دو اصطلاح به جای یکدیگر به کار می روند.مؤلفان علوم قرآنی از دیرباز درباره منابع تفسیر به اختصار نکاتی را باز گفته اند؛ زرکشی با عنوان «مآخذ تفسیر» مهم ترین منابع تفسیر را به اختصار معرفی کرده و سیوطی مطالب وی را در نوع ۷۸ الاتقان گزارش کرده است. بسیاری از مفسران نیز در مقدمه یا در خاتمه تفسیر خود به این بحث اشاره کرده اند. راغب اصفهانی در مقدمه جامع التفاسیر با عنوان «فی بیان الآلات التی یحتاج إلیها المفسر» به بیان شرایط تفسیر و معرفی علوم و ابزارهای مورد نیاز مفسر پرداخته است. ابن کثیر نیز در مقدمه تفسیر خود به بیان مصادر تفسیر در دوران صحابه اشاره کرده، آن را شامل قرآن، سنت نبوی و گفته های صحابه و تابعان می داند. قرآن پژوهان معاصر نیز با عنوان مصادر تفسیر و اصول تفسیر به این بحث پرداخته اند.
اقسام
منابع تفسیر در یک نگاه به سه دسته نقلی، عقلی و علمی قسمت می شوند.منابع نقلی عبارت اند از: قرآن کریم، روایات معصومان (علیهم السلام)، لغت و تاریخ .منابع عقلی هم شامل بدیهیات و مقدمات عقلی قطعی است.منابع علمی نیز شامل علوم تجربی و انسانی است.
منابع نقلی
...
[ویکی فقه] منابع تفسیر (علوم قرآنی). منابع تفسیر، منابع مورد استفاده برای تفسیر آیات قرآن را می گویند.
منابع و مصادر تفسیر که پس از آگاهی از علوم مقدماتی تفسیر محل رجوع است، گفته می شود.
بیان منابع
منابع و مصادر تفسیرعبارتند از:۱. قرآن : نخستین منبع و مصدر تفسیر است؛ زیرا: «القرآن یفسر بعضه بعضا»؛۲. احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم : البته پس از بررسی و اطمینان از صحت آن ها و روایات معصومان علیه السّلام که نزد شیعه همانند روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم است؛۳. قول صحابی : البته در میزان اعتبار آن اختلاف است؛ جماعتی از اهل سنت، قول صحابی را در تفسیر به منزله روایات مرفوع از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم می دانند؛ اما در نزد شیعیان قول صحابی فی نفسه حجت نیست؛ مگر این که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم سخنی را نقل کند؛ یعنی تفسیر صحابی اگر منقول باشد، به عنوان روایت به آن نگریسته می شود؛۴. زبان و لغت عرب : زیرا قرآن به این زبان نازل شده است؛۵. مقتضای کلام و شرع : استفاده مفرط از رای و اجتهاد بدون توجه به اقتضای کلام و شرع ، به تفسیر آسیب می رساند. از نظر شیعه، اجتهاد در تفسیر قرآ ن باید بر اساس روش های اتخاذ شده از ائمه علیه السّلام باشد؛۶. اخبار اهل کتاب : از آن جا که قرآن مانند تورات ، بسیاری از قضایا و تاریخ انبیا و امت های پیشین را نقل کرده است و همچنین موارد مشابه و مشترکی بین قرآن و انجیل هست، اخبار اهل کتاب که صحیح باشد می تواند در تفسیر قرآن استفاده شود.

جملاتی از کاربرد کلمه منابع تفسیر

قبل از آن ارتباط ایجاد کرده است. این افسانه بر شواهد اندکی به عنوان تفسیری از اعدام‌ها تکیه دارد و فقط منابع متأخر و نامعتبر به رابطهٔ بین کریسپوس و فائوستا اشاره می‌کنند.
زرتشتِ فلسفه پلتو، به زودی فراموش شد؛ اما آنچه به او نسبت داده شد، بر شهرتش در غرب تأثیر دائمی گذاشت. مجموعه‌ای از متون پراکنده که احتمالاً ریشه در مکتب افلاطونی میانه داشته‌اند را جمع‌آوری کردند و با نام «پیشگویی‌های کلدانی» به زرتشت نسبت دادند؛ نتیجتاً او به نویسنده «صاحب کتابی» تبدیل شد که فیلسوفان غربی آموزه‌هایش را نقل‌قول می‌کردند و بر نوشته‌هایش نقد و تفسیر می‌نوشتند. در قرن ۱۷ به مرور در صحت تاریخی این متون تشکیک‌هایی به وجود آمد، تا اینکه تصمیم گرفتند «نوشته‌های واقعی زرتشت» را به زبان‌های اروپایی ترجمه کنند. ابتدا یک منبع زرتشتی به نام «صد در» توسط توماس هاید در آغاز قرن ۱۸ به لاتین برگردانده شد. چند دهه بعد، ترجمه متون اوستایی هم از راه رسید؛ موبدان زرتشتی منابع اوستایی را برای انکتیل دوپرون به فارسی ترجمه کردند و او هم آن‌ها را به فرانسه و لاتین بازگرداند. با این وجود، مدت‌ها طول کشید تا شهرت پیشین زرتشت و «پیشگویی‌های کلدانی» جذابیت خود را از دست بدهند.
ارزیابی طبیعت و وسعت تئاتر بیزانس مشکل است، زیرا منابع موجود بسیار اندک است و مورخان بر سر تفسیر همین اندک نیز توافق ندارند.