منابع تفسیر عصر تابعان

معنی کلمه منابع تفسیر عصر تابعان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آرای تفسیری در عصر تابعین را تفسیر عصر تابعین گویند. فراگیری تفسیر از اساتید، برترین ابزار برای فهم کتاب خدا به شمار می رفت زیرا تابعان دنباله رو صحابه و مشخصا پرورش یافتگان مکتب آنان بودند؛ لذا به طور طبیعی در مسیر آنان حرکت کرده و شیوه آنان را در پیش گرفتند.
در آن عهد تلقی از استاد و فراگیری تفسیر از وی عنصر اول و برترین ابزار برای فهم کتاب خدا به شمار می رفت؛ زیرا تابعان دنباله رو صحابه و مشخصا پرورش یافتگان مکتب آنان بودند؛ لذا به طور طبیعی در مسیر آنان حرکت کرده و شیوه آنان را در پیش می گرفتند، با این تفاوت که در عهد تابعان، قلمرو اسلام گسترش یافته بود و اقوام گوناگون -گروه گروه- به تشرف دین اسلام روی می آوردند -و چنان که گفتیم- به طور طبیعی دانش و آداب و فرهنگ خویش را نیز با خود به درون حوزه اسلام می کشاندند؛ لذا تابعان با همراه داشتن این گستره دانش، دامنه تفسیر را گسترده تر کردند و آفاق جدیدتر و وسیع تری را بر روی خود گشودند و روزبه روز بر تلاش خود افزودند. بدون شک، هر چه دانش شخص افزوده تر و اطلاعات او متنوع تر و آشنایی او به مسائل روز گسترده تر گردد، از هر بافت یا شیوه ای که باشد، بینش او زیادتر خواهد شد و دامنه فکری و توان فهم او در امور، توسعه خواهد یافت.
اقسام منابع تابعان در فهم قرآن
با این مقدمه، می توانیم منابعی را که تکیه گاه تابعان برای فهم قرآن بوده است و آنان در تبیین مقاصد و اهداف قرآن بدان تمسک می جسته اند به موارد زیر تقسیم کنیم:
← قرآن
۱. ↑ امام علی علیه السلام، نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۳۳، ص۱۹۲.
...

جملاتی از کاربرد کلمه منابع تفسیر عصر تابعان

برخی[الفاظ طفره‌آمیز] معتقدند ترجمهٔ قرآن خرمشاهی دارای ایرادهایی است که اصلی‌ترین آن‌ها روش و متد وی است. همچنین از طرفی دیگر معتقدند خرمشاهی در توجه و پایبندی به منبع‌ها و مآخذ غیرمعتبر، بدون توجه به جایگاه کتاب‌های تفسیری و مفسران و حتی بدون بررسی مختصر نگرش‌های آن‌ها، در موارد بسیاری به گزینش روایت‌های تفسیری مهم و بزرگی دست زده است. از نظر این عده، این اشکال روشی موجب آشفتگی و بی‌اعتباری محتوای متن‌های تفسیری شده است. در طرف مقابل عده‌ای این نقدها را غیرمنصفانه و ناشی از رویکردهای فرقه‌ای منتقدان در مخالفت با ذکر بی‌طرفانه منابع تفسیری میان مذاهب اسلامی می‌دانند. [نیازمند منبع]
فیض کاشانی نقل روایات از منابع تفسیری و غیر تفسیری متعددی استفاده نموده است، روایات را با ذکر مرجع بدون سند بیان کرده و در مواردی نیز مرجع روایت را ذکر ننموده است، در بعض موارد فقط به نقل مقطع مورد نظر کفایت کرده و از نقل بقیه روایت اجتناب کرده‌است، گاهی نیز به تحلیل یا جمع یا توجیه روایات می‌پردازد.
پس خداوند برای جرأت بخشیدن به پیامبرش در انجام این امر، این آیه را نازل کرد. بر اساس گزارش لالانی از پژوهشگران معاصر، علاوه بر آثار اولیه تاریخی اهل سنت، در منابع تفسیری آنها نیز شواهدی موجود است که پیامبر اسلام در ابتدا از انتقال این پیام خاص به نفع علی تردید و اکراه داشته‌است.