منابع اسلامی تصوف

معنی کلمه منابع اسلامی تصوف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از همه ادیان بالاتر و غنی تر نسبت به مساله شناخت خداوند متعال، دین مبین اسلام است که منبع غنی برای عرفان می باشد که این عرفان اصیل الهی به صورت های گوناگون توسط نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بیان شده است.
بدون شک و با جرئت می توان گفت که تمام ادیان الهی انسان را به عرفان و شناخت هر چه بهتر خداوند متعال که نتیجه آن عبودیت بهتر و کامل تر می باشد دعوت کرده اند و این نیاز فطری انسان را به زبان های مختلف پاسخ گو بوده اند و همیشه در همه جا این نکته را به بهترین وجه خود اعلام نموده اند که هر کسی از هر نژادی و به هر زبانی می تواند در راه شناخت حضرت حق گام بردارد و موفق باشد. و از همه ادیان بالاتر و غنی تر نسبت به این مساله، دین مبین اسلام است که منبع غنی برای عرفان می باشد که این عرفان اصیل الهی به صور گوناگون و مختلف توسط نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بیان گردیده است.
فطرت انسان و شناخت خداوند
جدای از دعوت ادیان الهی به عرفان و شناخت هرچه بهتر خداوند متعال، فطرت انسان نیز به این مساله سوق دارد؛ یعنی دوست دارد که در مسیر شناخت خداوند متعال گام بردارد و این مساله طبیعی در وجود انسان به ودیعت نهاده شده و به جرئت می توان گفت این شمع در وجود هیچ کسی خاموش نمی باشد. هر چند ممکن است که نور این شمع ضعیف گشته، یا پرده ای روی آن را گرفته باشد؛ ولی به طور کلی خاموش نمی شود؛ و استعداد فطری آن در وجود هر انسانی وجود دارد و ادیان الهی می آیند و آن را جهت می دهند.
متصوفه برگرفته از اسلام
اسلام جهت گیری را در عرفان و شناخت حضرت حق دارد، چه در زمینه عرفان نظری و چه در زمینه عرفان عملی. حرف ها و گفته ها و نکته های فراوانی دارد. بنابراین می توان گفت که متصوفه به علت این که از اسلام نشأت گرفته اند، از اسلام و منابع عرفانی آن نیز بهره برده اند.در این بخش به بررسی تعدادی از این آیات و روایات می پردازیم.
رسیدن به عرفان الهی
...

جملاتی از کاربرد کلمه منابع اسلامی تصوف

در منابع اسلامی اینطور آمده که محمد، در سن ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شد و در بین مردان ابوبکر و علی و در بین زنان خدیجه اولین کسانی بودند که به وی ایمان آوردند. محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد و پس از سال سوم با وحی از طرف خداوند، دعوت خود را آشکار نمود. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، عمو زادگان خود مردان بنی هاشم بودند. پس از آن به کوه صفا رفت و تمام قوم قریش را آشکارا به اسلام دعوت نمود.
مرند در زمان حکومت قراقویونلوها، محل پیکارهای مختلفی می‌باشد. در سال ۸۰۷ هجری، مرند به دست سپاهیان «میرزا ابوبکر کرد» غارت گردید. قرایوسف در سال ۸۰۹، پس از جنگ با ابوبکر در مرند، زمستان را اتراق کرد. جهانشاه میرزا قرایوسف، هنگام جنگ با برادر خود اسکندر میرزا در مرند اقامت گزید. قراقویونلوها یکی از بیست و چهار تیره از ترکان اوغوز یا که در اصطلاح منابع اسلامی به عنوان ترکمانان شناخته می‌شوند، در دروان امپراتوری ایلخانان در زمان ارغون ایلخانی، از منطقه ترکستان به طرف غرب و خاورمیانه کوچ می‌کنند و به مرور در مناطق مختلف آذربایجان و بعداً در ارزنجان و سیواس ساکن می‌شوند.

دگرگونی آب‌وهوایی نقشی انکارنشدنی در وقوع رویدادهای تاریخی دارند. تا پیش از ۳۰۰ میلادی، داده‌ها نشان از آب‌وهوایی گرم و به گمانی مرطوب در متصرفات شرقی امپراتوری روم و به پیروی از آن در بخش‌های مهمی از قلمرو ساسانی هستند که به واپسین «دوره گرم رومی» بازمی‌گردد. از سده چهارم میلادی شاهد دگرگونی آب‌وهوایی هستیم که تا سده نهم میلادی به درازا کشید. از سال ۳۵۰ تا ۴۷۰ میلادی شاهد قحطی‌های پی‌درپی در آناتولی هستیم و پیش از خشکسالی‌ها و قحطی‌های قلمرو ساسانی هستند که در منابع اسلامی بدان‌ها اشاره شده است. برجسته‌ترین دگرگونی‌های آب‌وهوایی که موجب بروز پیشامدهای مهم در شاهنشاهی ساسانی شد.

بیشترین مطالب در خصوص زندگانی تجاری محمّد در منابع اسلامی نیز مربوط به رابطهٔ تجاری او با خدیجه است.
این لقب با مضمون سیاسی و دینی در منابع اسلامی در بین مسلمانان رواج داشته است. تاریخ پژوهان متفق‌القولند هنگامی که شخص خلیفه به‌طور خاص مورد خطاب قرار می‌گرفت از لقب «امیرالمؤمنین» استفاده می‌گردید. امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امیر و فرمانده مؤمنان» است. شیعیان معتقدند این لقب پس از مرگ محمد برای علی به کار می‌رفته است ولی اهل سنت عقیده دارد بعد از درگذشت محمد، عمر اولین خلیفه‌ای بود که لقب امیرالمؤمنین را برای خود به کار برد. به نوشته تاریخ پژوهان این لقب را نخستین بار توسط عمر به کار گرفته شد.
بنابر گزارش‌هایی در منابع اسلامی، برخی مردان برای ممانعت از زنده به گوری برخی دختران، خرج آنها را برای خانواده‌هایشان متقبل می‌شدند.
هرچند بخشیدن بخش یا تمام مهریه به شوهر نیز از اخیارات زن در احکام شرعی تلقی شده است. در پیمان زناشویی، از مرد انتظار می‌رود هدیه‌ای را با عنوان مهریه به زن ببخشد و حتی پس از طلاق نیز به ملیکت زن در می‌آید. این واژه در قرآن با عبارت «صداق» به‌کار رفته است. مهریه در اسلام یکی از نشانه‌های صداقت مرد در علاقه‌مندی به همسر است و عاملی برای تحکیم خانواده است. در مورد میزان مهریه در منابع اسلامی سخنی به میان نیامده است و مبلغ مهریه با توافق دو طرف تعیین می‌گردد؛ هرچند این شریعت اسلام، این توصیه شده است که مهریه خیلی کم یا خیلی زیاد نباشد. بر اساس روایاتی در منابع اسلامی، مهریه کم مستحب و مهریه زیاد کراهت دارد. بر اساس دیدگاه شیعی، مهریه شرط تحقق ازدواج دائم نیست و تنها در ازدواج موقت، شرط تحقق عقد قرار گرفته است. با این وجود در خلاصه دانشنامه اسلام آمده است که فرقه‌هایی از مسلمانان، مهریه را شرط تحقق عقد می‌دانند.