معنی کلمه ممتاز گرجی در لغت نامه دهخدا
تا گرمی رخسار ترا دید نگاهم
در چشم ترم چون مژه خشکید نگاهم
از دیده برون یکسر مژگان ننهد پای
تا گشت ز دیدار تو نومید نگاهم.
( از تذکره نصرآبادی ص 45 و تذکره صبح گلشن ص 452 و قاموس الاعلام ترکی و فرهنگ سخنوران ).