مقلوب گر

معنی کلمه مقلوب گر در لغت نامه دهخدا

مقلوب گر. [ م َ گ َ ] ( ص مرکب ) وارونه کار. ( فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر ) :
در صورت مات برد می بخشد
مقلوب گری چو او که را دیدی.مولوی ( کلیات شمس ایضاً ).

معنی کلمه مقلوب گر در فرهنگ فارسی

وارونه کار

جملاتی از کاربرد کلمه مقلوب گر

صنعت: مقلوب بعض
۱. بیت سعد: در رویدادهای تاریخی منطقه، بیت سعد همواره مقلوب حوادث روزگار بودند اما بیت کریم به سرکردگی شیخ حیدر و بعدا پسرش شیخ خلف نقش عمده‌ای در گسترش و بقای طايفه آل کثیر ایفا کرده‌اند. بیت سعد به ۲ شاخهٔ اصلی بیت قاطع و بیت سلطان تقسیم می‌شود که هر یک دارای بخش‌هایی است:
نشنیدستی تو از سید مگر کآتش مقلوب با آتش خوش است
فـرمـود جـنـاب باقرالعلوم عليه السلام : همانا دلها بر چهار قسم است : يك دلى استكه در آن دورويى و ايمان است ، و يك قلبى است كه وارونه و مقلوب است ، و يك دلى استكـه مـهـر اسـت و ظـلمـانـى ، و يك دلى است كه نورانى و صافى است . راوى گويد گفتم:"ازهـر چـيـسـت ؟" فـرمـود: "قـلبـى اسـت كـه در آنمثل هيئت چراغ است . اما مطبوع ظلمانى قلب منافق است . و اما ازهر نورانى پس قلب مؤ من است: اگـر بـه او عـطـا فـرمـايـد شـكـر گـويد، و اگر او را مبتلا كند صبر نمايد. و اما قلبواژگـونـه قـلب مـشـرك اسـت ، پـس قـرائت فـرمـود ايـن آيـه را كه فرمايد: اءفمن يمشى...الايـه يـعـنـى آيـا كـسـى كـه راه مى رود در حالى كه بر رو افتاد راه هدايت را بهتريـافـتـه ، يـا كـسـى كـه مشى كند استوار بر راه است ؟ و اما قلبى كه در آن ايمان ونـفـاق اسـت ، پـس آنـهـا طـايـفـه اى بـودنـد در طـائف . پـس اگـر هـر يـك از آنـهـا را درحال نفاق مرگ در رسيد هلاك شود، و اگر در حال ايمان در رسيد نجات يابد."
قانون هوک پس از قرن ۱۷ میلادی به نام فیزیکدان بریتانیایی رابرت هوک نام‌گذاری شد. وی ابتدا در سال ۱۶۶۰ با عنوان مقلوب لاتین ارائه کرد و در سال ۱۶۷۸ راه حلش را با عنوان رمزی Ut tensio, sic vis به معنی هرچقدرجابجایی همانقدر نیرو، منتشر کرد.
نیزه ی مقلوب را تصحیف کن وانگه آنرا در میان تیر بند
مگر خواهی که خامان را بیندازی ز راه ما که می‌مویی و می‌گویی چنین مقلوب با ایشان
جاه مقلوب وجه به معنى مقام مرتبه و بلندى آمده است .
روغن نارگیل از یک پرتئین بزرگ به نام اسید لورئیک که مونو لورئیک در بدن را مقلوب می‌کند تشکیل شده‌است.
در فصل ۱۹۷۸–۷۹ طبق قرعه و تلاش سخت سیاتلی‌ها باری دیگر در بازی انتقام تیم سیاتل در مقابل واشینگتن بولتس قرار گرفت. بازی اول را در فینال به این تیم باختند و بقیه ۴بازی را به کمک دنیس برنده شدند و قهرمان فصل ۱۹۷۸–۷۹ شدند. دنیس جانسون ۲۳ امتیاز و ۶ ریباند و ۶ پاس منجر به گل ازخود در هر بازی میانگین باقی گذاشت. در بازی ۴ ام در در ot (over time)با ۳۲ امتیاز برندهٔ جایزه باارزش‌ترین بازیکن ان‌بی‌ای (به انگلیسی: MVP)شد. در پایان فصل دنیس نام خود را به عنوان بهترین گارد راس لیگ معرفی نمود و در لیگ‌های بعدی ۱۵٫۹ امتیاز و ۳٫۵ پاس منجر به گل در هربازی میانگین کار وی بود. در سال بعدی بااینکه آمار دنیس بهتر شده بود و ۱۹٫۱ امتیاز و ۴ پاس منجر به گل به ارمغان می‌آورد ولی در پلی آفس کنفرانس غرب مقلوب لس آنجلس لیکرز شدند و از راهیابی به فینال بازماندند علت این باخت هم حضور دو اعجوبه به نام‌های مجیک جانسون و کریم عبدالجبار در تیم لس آنجلس لیکرزبود. در پایان همان سال مربی willkensبا دنیس جانسون به خصومت پرداخت و نتیجه آن شد که دنیس جانسون به تیم فینیکس سانز انتقال شد. درفصل بعدی تیم سیاتل سوپرسونیکز تنها توانست ۲۲ برد کسب نماید و بدترین دوران خود در مسابقات را به نمایش بگذارد.
آه مقلوب در میانه ی شب نام آن ماه مهربان منست
سخن مقلوب می‌گویم که کرده‌ست جهانِ بازگونه بازِگونم
صاحب بن عبّاد گويد: قابوس و شمگير را پيش از آن كه شكست خورد، به خواب ديدم كهگفت : در خواب ديدم كه كلاه به سر گذاشته ام . و من او را گفتم : كلاه ، نشان رياستاست . و او گفت : من آن را جز به (هلاك ) تعبير نمى كنم زيرا، فارسى آن (كلاه ) استو مقلوب كلاه ، (هلاك ) گفت : بيش از سه روز نگذشت كه شد آن چه شد.
صنعت: مقلوب کل- ذو وجهین هم در وزن هم در معنا
خموش بودن عشاق در مقام رضا بعرض حال دو بالای اوج مقلوب است
بهرام صادقی نوشتن شعر و نثر را از نوجوانی آغاز کرد. در دبیرستان با نام مستعار «صهبا مقداری» (که در واقع مقلوب نام اصلی بود) شعر می‌سرود و اشعارش در مجله‌های ادبی نیز منتشر می‌شد. هرچند با ادبیات کلاسیک فارسی و عروض و قافیه آشنا بود اما به پیروی از نیما یوشیج به سرودن شعر نو رو آورد.
مقلوب آن کلاه چو تصحیف این قبا در جان دشمنان بد بد گهر رسید
و فساد گفتار بعضى ديگر نيز روشن مى شود كه گفته اند:احتمال مى رود كه عبارت ، مقلوب و پس و پيش نبوده و معناى جمله چنين باشد كه رباخوارانمنطقشان اين بوده : اگر خريد و فروش حلال است براى اينحلال است كه راه كسب معيشت است ، و اين علت در بيع موهوم و خيالى است چون نفع خريد وفروش صددرصد نيست و بعضى از خريد و فروش ها ضرر هم دارد ولى در رباصددرصد نفع است (و وجه اين دو تفسير از آنچه گذشت روشن مى شود).
به حالتی که مضافٌ‌الیه پیش از مضاف بیاید اضافه مقلوب گفته می‌شود. در این حالت مضافٌ‌الیه اول می‌آید و کسره اضافه حذف می‌شود و اسم مرکب می‌سازد. در واژه‌گزینی رسمی ترجیح با اضافه مقلوب است زیرا این نوع اضافه موجب حذف نشانه اضافه و تبدیل ترکیب به یک واژه می‌شود. استفاده از اضافه مقلوب موجب پدید آمدن تشخّص واژگانی نیز می‌شود.
چو دود بود هوا، دود اگر بود ساکن چو بحر بود فلک بحر اگر بود مقلوب