[ویکی فقه] مفرد تام، به معنای لفظی است که بدون انضمام لفظ دیگری معنای مستقل و کاملی داشته باشد. لفظ مفرد به لحاظ استقلال و عدم استقلال در معنا، دو گونه است: لفظ مفرد تام و ادات. لفظ مفرد تام، لفظی است که بدون انضمام لفظ دیگری معنای مستقل و کاملی داشته باشد مانند: زید که اسم است و ضَرَبَ که فعل است. از بیان فوق روشن شد که لفظ مفرد به دو قسم اسم و فعل ( کلمه) تقسیم می گردد. مستندات مقاله در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
جملاتی از کاربرد کلمه مفرد تام
كلمه با دستان خود آن را خلق كردم حكايت از اهميت انسان و خلقت او مى كند.مرحوم علامه طباطبايى در اين باره مى فرمايد: اينكه در اين آيه خلقت بشر را به دست خود نسبت داده و فرمود چه مانعت شد از اينكه براى چيزى ديگر آفريدم ، ولى آدم رابه خاطر خودم . همچنان كه جمله و نفخت فيه من روحى ( از روح خودم در اودميدم ) نيز اين اختصاص را مى رسانم . اگر كلمه يد را تثنيه آورد وفرمود: يدى ( دو دستم ) با اينكه مى توانست مفرد بياورد براى اين است كه به كنايه بفهماند: در خلقت او اهتمام تام داشتم ، چون ما انسانها هم در عملى هر دو دستخود را به كار مى بنديم كه نسبت به آن اهتمام بيشترى داشته باشيم .(4) خداوند دميده شدن روح خود در انسان را كه همان دميده شدن روح انسانى است ، مرحله اى جديد درتكامل خلقت او معرفى مى كند و به خاطره اين خلقت جديد و به وجود آمدن انسان به خودتبريك گفته و خود را احسن الخالقين مى نامند.
پاسخ اين است كه ، ترسيم نجات و تصور داستان آن ، به بازگو كردن كيفيت نجاتبنى اسرائيل ، يعنى شكافتن دريا و غرق كردنآل فرعون در حضور آنان است . از اين رو از آنفعل ها با صورت جمع ياد شده است ؛ چنان كه مواعده با موسى عليه السلام و سايربخش هاى مربوط به آن ، تتميم آزادى و استقلال است ؛ زيرا صرف فرار از فرعون وبيرون رفتن از مصر بدون تشكيل حكومت مستقل ، آرزوى تام وكامل نيست . البته در همه اين موارد فعل مفرد و ضمير متكلم وحده ، جاى خاص خود را دارد وبراى برخى ابّهت و جلال متكلم وحده بيش زا هيمنه متكلّم مع الغير است .
ب : لفظ باء حرف جر است و مجموع جار و مجرور (بسم ) كلمه است ، نه كلام واز اين رو مفيد معناى تام نيست ، مگر با عنايت به متعلق آن كه در تعيين متعلق ، در پايانبحث از مفردات آيه كريمه (بسم الله ...) سخنى خواهم آمد .