معاف گاه

معنی کلمه معاف گاه در لغت نامه دهخدا

معاف گاه. [ م ُ ] ( اِ مرکب ) جای آزادی و جای مقدس و پناهگاه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه معاف گاه در فرهنگ فارسی

جای آزادی و جای مقدس و پناهگاه

جملاتی از کاربرد کلمه معاف گاه

ژاک ماری امیل لَکان در آوریل ۱۹۰۱ در پاریس به دنیا آمد. او فرزند ارشد امیلی و آلفرد لکان از سه فرزندشان بود. مادرش از خانواده‌ای متمول بود که به تجارت سرکه اشتغال داشت و پدرش نیز نمایندگی فروش آن را به عهده داشت. او یک فروشندهٔ موفق صابون و روغن بود و مادرش کاتولیکی معتقد. در ۱۹۱۹ برادر جوان‌ترش به صومعه پیوست. در همین سال لکان به کمک یکی از عمه‌هایش که دریافته بود او بسیار با استعداد است به کالج یسوعی استانیسلاس راه یافت. اوایل دهه ۱۹۲۰ لکان به انجمن سیاسی فرانسیس که انجمنی راستگرا بود، علاقه‌مند شده بود و در جلسات آن‌ها حضور می‌یافت و حتی با مؤسس آن نیز دیدار کرده بود. او در اواسط دهه ۱۹۲۰ از مذهب ناراضی شد و حتی بر سر آن با خانوادهٔ خود مشاجراتی نیز داشت. در ۱۹۲۰ به علت لاغری بیش از حد از خدمت سربازی معاف شد و بی‌درنگ وارد دانشکدهٔ پزشکی شد و در ۱۹۲۶ در بیمارستان سنت-آن روی روان‌پزشکی متمرکز شد. در همین زمان او به شکلی تخصصی مطالعهٔ فلسفه را پیش گرفت و به خصوص به فیلسوفانی چون کارل یاسپرس و مارتین هایدگر علاقه‌مند شد و هم‌زمان در سمینارهای هگل‌شناسی الکساندر کوژِو نیز شرکت می‌جست. لکان در این دهه و تا سال ۱۹۳۸ گاهی روانکاوی را نیز با رودولف لوونشتین پیگیری می‌کرد.
و نهايتا موجب خشم و نارضايتى و شورش مى گشت ، زيرا حتى اگر يك تن مجوس اسلام مى آورد، نه تنها وى را از جزيه معاف نمى كردند، بلكه او را جريمه نيز مى نمودند و به هر بهانه خراج وى را افزايش مى دادند. (139) تا باز به آبادى هاى خويش برگردند. اين حكم حجاج نه فقط آنان را باز به پرداخت خراج مجبور مى كرد بلكه گاه از آنان (جزيه مسلمانى ) هم وصول مى شد و اين عمل ، از اسباب عمده ى نارضايى عامه مسلمان از حجاج بود. اما شهرهايى كه به صلح و به موجب عهدنامه ، تسليم شده بودند. هر چند زمين آن ها نيز ارض خراج محسوب مى شد، ليكن مالكان آن اراضى ، اگر مسلمان مى شدند، زمين شان ارض عشير مى شد و از خراج معاف بودند. درست است كه در عمل اين قاعده مورد قبول كسانى مثل عمر بن عبدالعزيز نبود ولى در هر حال نقض اين قاعده موجب نارضايى مى شد.
براى اينكه فكر تبعيض در اجراء قانون را از مخيله مردم بيرون بنمايد به هنگام عصردر ميان جمع به سخنرانى پرداخت و ضمنا عطف به موضوع روز كرده چنين گفت :((اقوام وملل پيشين دچار سقوط و انقراض شدند بدين سبب كه در اجراى قانون عدالت تبعيض روامى داشتند، هر گاه يكى از طبقات بالا مرتكب جرمى شد او را از مجازات معاف مى كردند واگر كسى از زيردستان به جرم مشابه آن مبادرت مى كرد او را مجازات مى نمودند، قسمبه خدايى كه جانم در دست اوست در اجراى عدل در باره هيچكس فروگذارى و سستى نمىكنم ، اگر چه مجرم از نزديكترين خويشاوندان خودم باشد))(173)
مساءله 8 - كسى كه مجنون دائمى است مادامى كه بهبودى نيافته ازپرداخت جزيه معاف است و اگر بهبودى يابد و بهبوديشيكسال دوام پيدا كند مشمول جزيه ميشود، و اگر جنونش ادوارى است يعنى مدتى ديوانه ومدتى سالم است بعضى گفته اند طبق حالت غالبى او باعمل مى شود اگر حالت غالبى او جنون است جزيه از او نمى گيرند و اگر سلامتى استو جنونش گاه گاهى است مشمول جزيه مى شود لكن اين سخنمحل اشكال است و در اصل ثبوت جزيه او اشكال و تردد است .

در ميان بسيارى از رهبران سياسى و صاحبان قدرت ، اين اصل وجود دارد كه فرزندان و نزديكان و خويشان را از مشاغل سخت و پرمخاطره ، به ويژه حضور در پادگانها و سرحدات و دفاع و جنگ و جهاد ورويارويى با دشمن معاف مى دارند و در صورتى كه اين كار بر خلاف قانون باشد،به نحوى از زير بار مسئوليت شانه خالى مى كنند؛ اما اين روش هرگز مورد پسند علىعليه السلام نبود. بدين جهت آن حضرت هيچ گاه بين خويشان و غير خويشان در انجام اين وظايف خطير تفاوت نگذاشت و فرزندان او همانند سربازى از سربازان كشور اسلامى در تمام مراحل و شرايط سخت دوران رهبرى على عليه السلام به امور سخت و دشوار پرداختند. بهترين گواه ، حضور چند ساله و مستمر فرزندان على عليه السلام در جبهه هاى حق عليه باطل است .