مظهر هندی

معنی کلمه مظهر هندی در لغت نامه دهخدا

مظهر هندی. [ م َ هََ رِ هَِ ] ( اِخ ) قاضی آکره است. مداح فیروز شاه و عین الملک بوده بعضی او را مظهر مذکور خوانند و بعضی جدا دانند علی ای حال به نام او میباشد. از اوست :
امروز بامداد که برخاستم ز خواب
با طالع خجسته و با خاطر صواب
دیدم زمین چو صحن بهشت است جانفزا
آراسته به زیور و افروخته به تاب.
و نیز:
صبحدم کاینه چرخ زدودند ز رنگ
زهره بنمود رخ از ثور چو ماه از خرچنگ
اندرآمد ز در حجره من مست و خراب
دلبر غنچه دهانی شکری تنگ به تنگ.( از مجمعالفصحاء ج 1، ص 505 ).

معنی کلمه مظهر هندی در فرهنگ فارسی

قاضی آکره است مداح فیروز شاه و عین الملک بوده بعضی او را مظهر مذکور خوانند و بعضی جدا دانند علی ای حال بنام او میباشد .

جملاتی از کاربرد کلمه مظهر هندی

در اغلب خطابه‌ها نام ایزد دیگری به نام میترا نیز آمده‌است. میترا به منزلهٔ آپولون خدای یونانی است و با خدای آسمان رابطهٔ نزدیکی دارد. به حدی که آن دو در حکم یک جفت غیرقابل تجزیه و تفکیک می‌باشند. وارونه و میترا مانند همدیگر هستند و هیچ‌یک بر دیگری تقدم ندارد. هر دو دارای یک فکر می‌باشند و متفقاً نظام و قانون راستی را حفظ می‌کنند و با هم ناظر کارها و دل‌های نوع بشرند. ایزد ایرانی مهر دقیقاً با ایزد هندی میترا برابر است. میترا در هند دوست معنا می‌دهد و مهر ایرانی به معنای پیمان است. می‌توان گمان برد که مهر در فرهنگ ابتدایی آریایی‌ها به مفهوم پیمان و دوستی میان افراد قبیله و مظهر چنین امری در ارتباط فرد با قبیله و در پیوستگی‌های آیینی قبیله بوده‌است، و از این روی، مظهر مقدس اتحاد، یگانگی و دوستی قبیله به‌شمار می‌آمده‌است.
پیش از این در دورهٔ آریایی مظهر شری وجود نداشت؛ ولی دربرداشت تازه در بین هندیان وارونا مظهر شر می‌شود و در بین ایرانیان اهریمن چنین سمتی را پیدا می‌کند.