مصلحت در فقه

معنی کلمه مصلحت در فقه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از آثار گران سنگ علامه مصلح سید شرف الدین (ره) (۱۲۹۰ ۱۳۷۷ه.ق) کتاب النص والاجتهاد است که آن را در اواخر عمر شریف خود و در حدود هشتاد و پنج سالگی نوشت. (تم هذا الاملاء بعون الله تعالی وتوفیقه… سنه ۱۳۷۵؛ این نوشته به یاری و توفیق خداوند متعال در سال ۱۳۷۵ ه.ق به اتمام رسید.)بنابراین، کتاب برآمده از انبوه دانش و تجربه ای است که فرهیخته ای پر استعداد و پر کوشش همچون او، می تواند طی سالیان دراز فراهم آورد.
این کتاب، مانند بسیاری دیگر از آثار ایشان، با روش علمی و به دور از تعصبات عامیانه، بیشتر به مسائل اختلافی بین شیعه و سنی ، از زاویه ای مخصوص می پردازد. هم چنان که از نام کتاب پیداست، او در این کتاب کوشیده تا بسیاری از اجتهادهای پیشوایان اصلی اهل سنت را، با نصوص مورد قبول فریقین به نقد کشد. علامه پیشوایانی را برمی گزیند که سیره آن ها برای اهل سنت معتبر و متبوع است و از میان اجتهادات آنان نیز، بیشتر آن اجتهاداتی را برمی رسد که براساس نصوص کتاب و سنت نقد می پذیرد.
پیشینه
مسئله فقه و مصلحت از مسائل فقهی به شمار می رود که در عصر جمهوری اسلامی ایران ، به تدریج و با گذشت چند سالی از عمر نظام اسلامی که مدعی برپایی حکومت و دولت براساس فقه توانمند شیعه است، پیش روی فقها و متفکران شیعه رخ نمود. در این مسئله، فقه احکام مدونی را می نماید که مستند به نصوص شرعی ، در شکل و لباس قانون، یا حتی در غیر این لباس، بر پایه مبانی کلامی خود، در آستانه اجرا شدن و پوشیدن جامه عمل در صحنه اجتماع قرار می گیرد. مصلحت، آن هم بر پایه های کلامی و اصول فقهی مخصوص خود، مدعی است که باید در کوران حوادث و تحولات پیچیده، متعدد و متنوع مورد لحاظ باشد، تا بتواند مدیریت تحولات را به دست گیرد. جمود، ایستایی و عقب افتادن از کاروان پیشرفت و تحول که حتی در نگاه کلان و کلی به اهداف اساسی آموزه های اسلامی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی فراگیر بشر، نیز، مذموم و مطرود است، از آثار زیان بار و نامطلوب بی توجهی به مصالح است. مصالح، دست کم در مقام اجرا و عرفی شدن فقه به معنای تهی شدن از محتوای ثابت و وحیانی (به طوری که عملاً پای در راه سکولار شدن جامعه و نظام حکومت گذاشته شود که آن هم فاصله گرفتن از ضروریات دینی نظام را می نماید)، از آثار ناخواسته حکم فرمانی مصلحت برای هر متدین و معتقد به حکومت و جامعه دینی است.چالش فقه و مصلحت رفته رفته آراء و نظریاتی را در میان متفکران رقم زد تا آنان را در دو طیف ترجیح دهندگان فقه بر مصلحت و بالعکس جای دهد. این دو طیف گزینی، تنها در نظر و اندیشه انتزاعی نیست؛ زیرا مسئله فقه و مصلحت از مسائل صرفاً نظری نیست، بلکه در جای جای تصمیمات مختلف، سیاست ها و خط مشی ها، چه در حوزه های تقنینی و چه در حوزه های اجرایی و حتی حوزه های قضایی آثار خود را نشان می دهد. اما این توصیف ها مانع از این نیست که بتوان با ترسیم، تعمیق و تحلیل جوانب مختلف، مسئله و براساس ملاحظه جوانب کلامی، اصولی و فلسفه فقهی دو طرف، برای داوری و رسیدن به یک جمع بندی مستند و منسجم تلاش کرد. (نگارنده با تلاش در جهت تدوین مباحثی همچون ضوابط تشخیص مصلحت در نظام اسلامی ، مرجع تشخیص مصلحت، حجیت رأی براساس مصلحت و… در همین راه گام نهاده است).
رابطه کتاب النص والاجتهاد با مسئله فقه و مصلحت
رابطه کتاب النص والاجتهاد علامه سید شرف الدین ، با مسئله فقه و مصلحت چیست؟ این پرسش در دو جهت قابل پی گیری است:اوّل این که:آیا ارائه دیدگاهی را از این کتاب درباره این مسئله می توان برگرفت؟ و دوم این که تحلیل و تعمیق این مسئله چه تأثیری می تواند در اهداف آن کتاب داشته باشد؟ پیش از طرح سؤال اصلی این مقاله و پس از دو مقدمه پیش گفته، باید به این دو سؤال هم پاسخ دهیم. در مورد سؤال اوّل باید گفت که، چنان که پیش تر هم اشاره شد، النص والاجتهاد به آراء و نظریاتی می پردازد که پیشوایان بزرگ و موجه نزد اهل سنت در صدر اسلام داشته اند و براساس نصوص کتاب و سنت قابل نقل است. بخشی از این آراء از خلیفه اوّل و دوم است که در دوره حکم رانی آنان پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ابراز و اجرا شده است. سیره این دو در بین جمهور اهل سنت؛ بیشترین اعتبار را دارد؛ به گونه ای که دانشمندان اهل سنت از تخطئه اجتهادات آنان پرهیز می کنند، و اگر با ادعای مخالفت این اجتهادات و آراء با نصوص کتاب و سنت مواجه شوند، تلاش می کنند که با تمسک به تأویلات و توجیهاتی، مخالفت ها را پاسخ دهند. یکی از این توجیهات که در چندین مورد از اجتهادات مذکور، دانشوران اهل سنت بیان کرده اند، تمسک به مصلحت است. علامه شرف الدین در النص والاجتهاد، به این توجیه توجه نشان داده و آن را نقد کرده و طی آن، به مسئله فقه و مصلحت پرداخته است که در ادامه این نوشتار به آن خواهیم پرداخت.اما درباره سؤال دوم:هدف علامه از تدوین کتاب النص والاجتهاد نشان دادن مخالفت مواردی از اجتهادات و آرای افراد یاد شده با نصوص کتاب و سنت است. روش تقریبی و مقارنه ای (تقریب و مقارنه بین مذاهب اسلامی ) که با نقادی علمی و منصفانه همراه است از ویژگی های شاخص کتاب به شمار می رود. پرهیز از شعار و تعصب بی جا و تکیه بر استدلال های محکم و شفاف راهی است که آن عالم فرزانه برای رسیدن به وحدت و هم گرایی مقبول مسلمانان در عمل و نظر برگزید. از این رو، به مسئله فقه و مصلحت در جامعه و حکومت که از سوی طرف مقابل او در مباحثه النص والاجتهاد مورد تمسک واقع شده بود، توجه نشان داد. بنابراین، اگر مسئله فقه و مصلحت به خوبی تبیین و تدوین شود، در واقع، کمک مهمی آست برای رسیدن به هدفی که در النص والاجتهاد با روش یاد شده، پی گرفته می شود.
اهمیت کتاب الاجتهاد
...

جملاتی از کاربرد کلمه مصلحت در فقه

بی‌بی‌خانم در اثر تهدید و فشارهای مخالفان نزد مخبرالسلطنه هدایت (وزیر معارف) شکایت کرد، اما به وی گفتند مصلحت در این است که مدرسه تعطیل شود. پس از آن مدرسه دوشیزگان تا یک سال تعطیل بود و بیشتر مشروطه‌خواهان و نمایندگان مجلس می‌ترسیدند که این مخالفت‌ها به یک بحران سیاسی تبدیل شود و لذا سکوت پیشه کردند. مدرسهٔ دوشیزگان در اواسط ربیع‌الاول ۱۳۲۵ هجری تعطیل شد.: ۳۷  در پی این اتفاق، زنان مقالاتی در روزنامه‌های مختلف منتشر می‌کردند و لزوم آموزش و تحصیل زنان را یادآوری می‌کردند تا مشروطه‌خواهان و روشنفکران جامعه را به حمایت از بازگشایی مدرسه تشویق کنند. مدبرالممالک هرندی، مدیر روزنامهٔ تمدن، در مقاله‌ای به مورخهٔ ۲۷ ربیع‌الاول ۱۳۲۵ هجری از بی‌بی‌خانم و مدرسه‌اش دفاع کرد و تعطیلی آن را «ظلم بزرگی به عالم انسانیت» خواند.: ۱۰۸ 
قسمى از آن قابل تغيير هست فى نفسه ، به حسب تغيير مصلحت در وقت تغيير شروط آن وجميع اينها را تجويز مى كنيم در اخبار آينده . مگر اينكه وارد شود خبر بر وجهى كهدانسته شود كه مضمون آن قابل تغيير نيست . پس در آنحال قطع مى كنيم به شدن آن و براى همين است كه در بسيارى از خبرها منضم فرمودندحتم را به آن مضمون . يعنى فلان امر خواهد شد و آن از محتومات است ، پس ما را تعليمفرمودند كه آن قابل تغيير نيست . پس قطع مى كنيم به آن .
على بن ابى طالب جرير بن عبدالله را نزد ما فرستاده و نامه نوشته و مرا به بيعتخويش خوانده است ، گرچه على بن ابى طالب مردى بزرگ ،فاضل و بزرگوارى است ، اما عثمان بن عفان خليفه وقت را كشته است . هنوز جواب نامهعلى عليه السلام را نداده ام و منتظر ماندم تا راءى نظر تو را كه مردى بزرگ و از رؤساى قبيله كنده هستى بدانم مصلحت در چه مى بينى ؟ هر كارى را مصلحت بدانى همان راعمل كنيم .
((بر اساس آيه شريفه : (( يمحوالله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب )) هرآنى كه مصلحت در تاءخير، تا زمان ديگر باشد، تداوم عمر آن حضرت ، ضرورت مىيابد و اين امر، تا آخرين زمان لازم ، ادامه دارد و راز و رمز آن ، به دست كسى است كهمفاتيح غيب و ام الكتاب در نزد اوست .(429) ))
نكته مهم و اساسى كه تذكرش لازم به نظر مى رسد آنست كه فرماندهى ملزم نيستهرگاه رزمندگان در شرائط آماده باش براى عمليات نظامى باشند، براى هر كس كارمهمى پيش آيد، حتماً به او اجازه بدهد قرارگاه را ترك كند. بلكه اگر فرمانده تشخيصداد مصلحت در عدم ترخيص رزمنده اى است هيچكس حق اعتراض ندارد و بايد تابع دستورات ومقررات باشد. زيرا اين مسئله از اختيارات فرماندهان است . چنانكه قرآن در اين رابطه مىفرمايد: فَاءذَن لِمَن شِئتَ مِنهُم .
لجاجت و پافشارى در به دست آوردن خواسته اى در صورتى كه مصلحت در صبر، متانت وآرامش باشد، سلامت را زايل و آدمى را دچار ندامت و پشيمانى مى كند لذا امام بشدت آن رانهى مى فرمايد و از ما مى خواهد اين حالت را از خود دور كنيم . در حديث ديگرى لجاجت رااز بين برنده راءى و انديشه معرفى مى كند.
مساءله 6 - اگر ولى دختر صغيره او را به كمتر از آن مبلغى كهامثال آن دختر مهر مى شوند و يا براى پسر صغير دخترى را به بيش از آن مقداريكهامثال آن پسر مهر مى دهند بعقد او در آورد، اگر مصلحتى در اين ميان بود كه اينعمل را اقتضاء مى كرده عقد و مهر صحيح و عقد لازم است و حق فسخى براى صغير صغيرهنيست ، و اگر مصلحت در اصل ازدواج بوده نه در مقدار مهر اقوى آنستكه عقد صحيح و لازماست ولى مهر معين شده لازم نيست يعنى نافذ نيست ، بلكه موقوف به اين است كه صغيربعد از بلوغش آن را اجازه و امضاء كند كه اگر كرد همان مهريه مستقر مى شود و گرنهبايد به مهرالمثل رجوع شود.
و چه بسا كه از اين نكته استفاده شود كه بطوركلى مصلحت در آزاد كردن بردگان در همهكفارات همين افزوده شدن يك فرد غير عاصى است به جمعيت مؤ منين ، بخاطر كم شدن يكفرد عاصى از آنان ،(دقت بفرمائيد)0
امّا شور رهبرى كه با در نظر گرفتن آيه كريمه از آن تعبير به ((شور النبى ))كرديم ، يك امتياز اسلامى است كه رهبر جامعه اسلامى خود را در سطح مردم قرار داده و درامر مردم با آنان شور كند البته اين شور رهبرى ممكن است بدون واسطه صورت گيردهمچنانكه شخص رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حكومت ساده اى كه داشت بخاطر امكاندسترسى به مردم طرف شور، مستقيما و بلاواسطه با آنان به مشورت مى پرداخت . ولىدر كشورهاى توسعه يافته كنونى ممكن است شور مع الواسطه انجام شود، نظير مجمعتشخيص مصلحت در كشور اسلامى ايران ، نكتهقابل توجّه اينكه از آيه مباركه ( وشاورهم فى الا مر ...) چند مطلب استفاده مى شود كهبرنامه حكومت اسلامى و نظام آن را مى توان از مجموع آنها به دست آورد.
در مثال مناقشه نيست ، آنهم مثلى كه از ناحيه خدا صادر شود. زيرا همه كائنات مخلوق اوهستند و براى او كوچك و بزرگ ندارد. ممكن است گاهى مصلحت در اين باشد كه به يكىاز موجودات بسيار كوچك طبيعت ، همانند پشه و يا حتى كوچك تر از آن و يا كمى بزرگتراز آن مانند مگس و عنكبوت مثال بزند، و گاهى به موجودات بزرگ .
چون ترا بینی که دکان‌دار پندارند خلق مصلحت در تهمت خلقست دکان‌دار باش‌
چو سررشته زان مصلحت در کشد دگر باره بنوازد و برکشد
ز خارج پیچشی‌ها در دمم باید شدن بیرون دمی از مصلحت در بزم خود گر داخلم سازد