مصالح الابدان و الانفس

معنی کلمه مصالح الابدان و الانفس در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مصالح الابدان و الانفس تألیف ابوزید احمد بن سهل بلخی در موضوع حفظ صحت بدن و سلامت نفس نگاشته شده است. از انگیزه تألیف این کتاب و نیز سال نگارش آن خبر چندانی نداریم، با این حال به نظر می رسد هنگامی که مؤلف اهمیت این موضوع را دید، دست به نگارش این اثر زد نه آن که این کتاب را به درخواست امیری و یا خواهش دانش آموزی تألیف کرده باشد.این اثر از قدیمی ترین نگاشته های پزشکی به زبان عربی است، بلکه شاید بتوان آن را قدیمی ترین نگاشته تخصصی به زبان عربی پیرامون حفظ الصحة بدانیم و از این لحاظ این اثر قابل توجه و حائز اهمیت است.
اهمیت قابل توجه دیگر این اثر مباحث مربوط به نفس است که از دیگر اسباب نگارش کتاب بوده است. مؤلف معتقد است که در این موضوع معمولاً اطباء چیزی ننوشته و در کتاب هایشان که در زمینه طب تألیف نموده اند به این موضوع نپرداخته اند؛ چرا که این موضوع با صناعت پزشکی دو امر جدای از دیگر است و امراض نفسانی نیز جنس دیگر امراض نیست تا با فصد و تجویز داروهای معمولی بتوان به درمان آن پرداخت.(ص508- 509)
این اثر از دو بخش و یا به تعبیر مؤلف از دو مقاله تشکیل شده باشد. هر مقاله خود به بخش های کوچک تری تحت عنوان باب تقسیم شده که مقاله اول شامل چهارده باب و مقاله دوم شامل هشت باب است. ابواب بخش اول نیز به بخش های کوچک تری تحت عنوان قول (گفتار) تقسیم می شود.
از آنجایی که مؤلف شیوه ای تعلیمی را در نگارش این اثر مد نظر دارد از تطویل و بیهوده گویی می پرهیزد، بلکه چنان که خود می گوید مطالب را موجز و مختصر می نگارد. (ص331).
دیگر این که در ابتدای هر مقاله جغرافیای ابحاث را ترسیم می کند و با نگارش مقدمه ای در ابتدای هر بحث جایگاه و اهمیت آن را برای خواننده مشخص می نماید.
[ویکی فقه] مصالح الابدان و الانفس (کتاب). کتاب«مصالح الابدان و الانفس» تالیف ابوزید احمد بن سهل بلخی در موضوع حفظ صحت بدن و سلامت نفس نگاشته شده است.
از انگیزه تالیف این کتاب و نیز سال نگارش آن خبر چندانی نداریم، با این حال به نظر می رسد هنگامی که مؤلف اهمیت این موضوع را دید، دست به نگارش این اثر زد نه آن که این کتاب را به درخواست امیری و یا خواهش دانش آموزی تالیف کرده باشد. این اثر از قدیمی ترین نگاشته های پزشکی به زبان عربی است، بلکه شاید بتوان آن را قدیمی ترین نگاشته تخصصی به زبان عربی پیرامون حفظ الصحة بدانیم و از این لحاظ این اثر قابل توجه و حائز اهمیت است. اهمیت قابل توجه دیگر این اثر مباحث مربوط به نفس است که از دیگر اسباب نگارش کتاب بوده است. مؤلف معتقد است که در این موضوع معمولا اطباء چیزی ننوشته و در کتاب هایشان که در زمینه طب تالیف نموده اند به این موضوع نپرداخته اند؛ چرا که این موضوع با صناعت پزشکی دو امر جدای از دیگر است و امراض نفسانی نیز جنس دیگر امراض نیست تا با فصد و تجویز داروهای معمولی بتوان به درمان آن پرداخت.
ساختار کتاب
این اثر از دو بخش و یا به تعبیر مؤلف از دو مقاله تشکیل شده باشد. هر مقاله خود به بخش های کوچک تری تحت عنوان باب تقسیم شده که مقاله اول شامل چهارده باب و مقاله دوم شامل هشت باب است. ابواب بخش اول نیز به بخش های کوچک تری تحت عنوان قول (گفتار) تقسیم می شود. از آنجایی که مؤلف شیوه ای تعلیمی را در نگارش این اثر مد نظر دارد از تطویل و بیهوده گویی می پرهیزد، بلکه چنان که خود می گوید مطالب را موجز و مختصر می نگارد. .دیگر این که در ابتدای هر مقاله جغرافیای ابحاث را ترسیم می کند و با نگارش مقدمه ای در ابتدای هر بحث جایگاه و اهمیت آن را برای خواننده مشخص می نماید.
گزارش محتوا
۱. محقق کتاب در ابتدای کتاب مقدمه ای مفصل پیرامون سیر تاریخی حفظ الصحة، زندگی و آثار مؤلف و تحلیل و بررسی کتاب مصالح الابدان و الانفس نگاشته است.۲. مؤلف سعی دارد مطالب کتاب را مستدل بیان کند؛ به عنوان مثال گوشت پرندگان را سهل الهضم تر از حیوانات دریایی می داند و دلیل این امر را به سبکی و سنگینی هوا و آب منتسب می کند که موجودات از آنها تاثیر می پذیرند. ۳. وی همچنین از تجربیات نیز غافل نیست و گاه به تجربیات شخصی نیز استناد می کند. . ۴. مؤلف در این اثر- خصوصا مقاله دوم- بیشتر تحقیقات و تجربیات خود را تحریر می کند و به مناقشات و اقوال دیگران چندان توجهی نمی کند. ۵. علاوه بر طرح مباحث علمی دراین اثر، مؤلف سعی بر این دارد تا سیر بحث ها، سیری منطقی باشد از این رو مقاله اول را با بیان کلیاتی در طب آغاز می نماید و این مقاله را با سماع - که به نظر مؤلف فصل مشترکی بین مقاله اول و دوم است- پایان می دهد. . ۶. ویژگی دیگر قابل ذکر برای این اثر بیان ساده و بدون پیچیدگی مؤلف است و شاید بتوان این ویژگی را در راستای هدف تعلیمی بودن این اثر دانست.
وضعیت کتاب
...

جملاتی از کاربرد کلمه مصالح الابدان و الانفس

قال الرضا عليه السلام : علة الحج الوفادة الى اللّهعزوجل و طلب الزيادُة و الخروج من كل ما اقترف و ليكون تائبا ممّا مضى مستاءنفا لمايستقبل و مافيه من استخراج الاموال و تعب الابدان و حظرها عن الشهوات و اللذات...(315) علت رفتن حج ، روى آوردن به خدا و طلب نمودن ثواب بسيار و بيرونرفتن از جميع گناهان است كه از او صادر شده است و از جهت اين كه از گذشته خود توبهكند و نسبت به آينده عمل را آغاز كند و نيز علت حج يك سلسله لوازم آن است كه عبارت استاز خرج كردن اموال و تحمّل رنج بدن و منع كردن بدن از شهوت ها و لذّت هاى مادّى است .
(( و لا فترة الابدان و لا غفلة النسيان )) نه بر كالبد آنان سستى و نه بر آگاهىشان غفلت و خاموشى .