مسند حنبل

معنی کلمه مسند حنبل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه]
...

جملاتی از کاربرد کلمه مسند حنبل

62- صاحب تفسير الميزان در جلد سوّم صفحه 257 آورده است كه ماجراى مباهله را 51 نفر از صحابه به اتّفاق نظر نقل كرده اند. تفاسير كبير، آلوسى ومراغى ذيل آيه ، در كتاب الكامل ابن اثير جلد دوّم صحفه 293، مستدرك حاكم جلد سوّم صفحه 150، مسند احمد حنبل جلد اوّل صفحه 185 و همچنين تفاسير روح البيان ، المنار و ابن كثير و بسيارى از منابع شيعى و سنّى ديگر، اين واقعه را ضبط و نقل كرده اند. در كتاب اِحقاق الحق جلد سوّم صفحه 46 نيز نام شصت نفر از بزرگان اهل سنّت را آورده است كه همگى گفته اند: اين آيه در عظمت پيامبر و اهل بيت عليهم السّلام اوست .
85-  اين حديث از احاديث مورد اتفاق شيعه و سنى است و در منابع متعددنقل شده است از جمله بنگريد به : مسند ابن حنبل ، ج 4، ص 96، ص 22، كنزالعمال ، حديث شماره 14863، اصول كافى ، ج 1، ص 376 و ص 377،كمال الدين ، ج 2، ص 412.
465- مناقب ابن شهر آشوب ؛ ج 1، ص 214 - بحارالانور؛ ج 16، ص 402، تاريخنبينا))، باب 12، ح 1 - مسند احمد بن حنبل ؛ ج 1، ص 281.
133- ينابيع الموده ، ج 1، ص 42، سنن ترمذى ، ج 13، ص 248، سنن ابن ماجه ،ج 1، ص 65، مسند احمد حنبل ، ج 2، ص 442، النص و الاجتهاد، ص 101.

1 - پيشواى معروف اهل تسنن احمد حنبل در مسند خود از مسروقنقل ميكند كه مى گويد: از عبد الله بن مسعود پرسيدم چند نفر بر اين امت حكومت خواهند كرد

حديث احمد حنبل در آخر جلد پنجم مسند، از ابوطفيل در اين خصوص طولانى است . در پايان آن مى گويد: پيغمبر در آن روز گروهى از صحابه را لعنت كرد. اين حديث مشهور است وميان عموم مسلمانان مستفيض مى باشد.

مترجم : (در مسند احمد بن حنبل جلد سوم صفحه 33 آمده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اصحابش فرمود: يكى از شما كسى است كه با مردم بر سر تاويل قرآن مى جنگد، همانطور كه من بر سرتنزيل آن جنگيدم .

اين حديث در سطح عجيبى از آن حضرت نقل شده كه به هيچ وجهقابل شك و ترديد نيست و اهل حديث به متواتر بودن آن اذعان كرده اند؛ مثلاً احمد بنحنبل آن را در مسند خويش ، ج 5، با 34 سند از جابر بن سمرهنقل مى كند بدين طريق : ج 5، ص 86 با يك سند، ص 87 با دو سند، ص 88 با دو سند،ص 89 با يك سند، ص 90 با سه سند، ص 92 با دو سند، ص 93 با سه سند، ص94 با يك سند، ص 95 با يك سند، ص 96 با دو سند، ص 97 با يك سند، ص 98 باچهار سند، ص 99 با سه سند، ص 100 با يك سند، ص 101 با دو سند، ص 106 بادو سند، ص 107 با دو سند، ص 108 با يك سند و در بعضى از آنها به جاى ((خليفه)) كلمه ((امير)) ذكر شده است . مى شود گفت : مسند جابر بن سمره را درنقل احمد بن حنبل نوعاً اين حديث تشكيل مى دهد(8) . و در ينابيع المودّه (9) نقل شده است كه ((كُلُّهُمْ مِنْ بَنِى هاشِمٍ؛ همه آنان از بنى هاشم هستند)).

648- همراه فقيران  احمد بن حنبل در مسند از طبايع ابن رفيع نقل مى كند كه مى گفت : روزى نزد حضرت امير(عليه السلام ) بودم ديدم كيسه اى براى حضرت آوردند، در آن كيسه بسته و مهر شده بود. وقتى حضرت كيسه را باز كرد، ديدم داخل آن قطعات خشك نان است كه حضرت باآب آنها را نرم مى نمود از حضرت سؤ ال كردم : كه يا على (عليه السلام )دليل مهر كردن كيسه اى كه چنين خوراكى مختصرى دارد چيست ؟ حضرت با لبخندىفرمود: مهرش مى كنم چون بچه هايم سعى مى كنند جاى اين نوع نان ؛ نرم و چرپ بگذارند، ابن ابى رفيع مى گويد: پرسيدم : يا على (عليه السلام ) خداوند شما رامانع شده است كه غذاى بهترى ميل نمائيد؟ حضرت جواب داد: نه ؛ ولى مى خواهيم غذايىداشته باشيم كه فقيرترين مردم حكومت در قلمرو من بتوانندلااقل روزى يكبار در زندگى فراهم كنند؛ من زمانى وضع غذاى خود را بهبود مى بخش مكه معيار زندگى آنها را بهتر كرده باشم من مى خواهم مثل آنها زندگى كنم .

358- در تفصيلوسائل الشيعه ، حديث 9707 و مسند احمد بن حنبل 1/154، 155، و سنن ابن ماجه(تجارات ، 41)، حديث مذكور بدين صورت آمده است : (( اللهم بارك لامتى فىبكورها )) (رك : المعجم المفهرس لالفاظ الحديث النبوى 1/210. مفتاحالوسائل : 1/184).