مردمک ده
معنی کلمه مردمک ده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مردمک ده
برای استفاده از رتینوسکوپ یک منبع درخشان نور در عقب و پهلوی چشم معاینه شونده قرار داده میشود و معاینهکننده در فاصلهٔ یک متری میایستد و از طریق سوراخی در وسط یک آینه به چشم معاینه شونده نگاه میکند. آنگاه شخص معاینهکننده این آینه را از طرفی به طرف دیگر میچرخاند و درحالیکه شخص معاینه شونده، نگاه خود را به چشم معاینهکننده دوخته است یک دسته نور بازتابی را به داخل مردمک شخص معاینه شونده میتاباند. هر گاه شخص معاینه شونده طبیعی باشد، هنگامی که این دستهٔ نور در عرض مردمک حرکت میکند سراسر مردمک بهطور یکپارچه قرمز به نظر میرسد. هرگاه نیروی انکساری چشم غیرطبیعی باشد، قرمزی مردمک فقط در یک طرف (طرفی که نور تابانده شده- مربوط به هیپرمتروپی- یا طرف مقابل- مربوط به میوپی) ظاهر میشود.
برخی از گونهها با استفاده از عضله تنگ کننده عنبیه، عدسی را به جلو و عقب انتقال داده و برخی از آنها عدسی را مسطح تر میکنند. مکانیسم دیگری با کنترل افزایش حجم چشم و حفظ فاصله کانونی، قادربه تنظیم مواد شیمیایی بوده و آن را بدون کمک از این دو سیستم انجام میدهند. علاوه بر این، شکل مردمک چشم برای برای پیشبینی سیستم کانونی مورد استفاده قرار میگیرد. شکاف داخل مردمک قابلیت نشان سیستم چند کانونی مشترک دارد و از سوی دیگر، یک مردمک کروی معمولاً یک سیستم مونو کانونی را مشخص میکند.
اهل نظر به دیده مردم چو مردمک در گردشند و پای به دامان کشیده اند
بهطور کلی، پاراتیون از هر راهی که وارد بدن شود، بسته به غلظت سم وارده، میتواند عوارضی همچون: سریعشدن تنفس، سرگیجه، کند شدن نبض، سردرد، درد سینه و شکم، اسهال و عرق فراوان، تنگ شدن مردمک چشم و بیحرکتی، تشنج خفیف به شکل تکانهای عضلانی، اختلالات بینایی، اغما و حتی مرگ را در پی داشته باشد.
یار چون مردمک دیده دل شد کوهی باز کردند بدیدار خدا جانها چشم
با من ای مردمک دیده نظر نیست تو را عشق تو بی خبرم کرد و خبر نیست تو را
در مردم من مردمک دیده نگنجد اکنون که مرا روی تو در چشم تر آمد
او نخستین کسی است که از فیزوستیگمین در چشمپزشکی استفاده کرده و مردمک آرگایل-رابرتسون را به افتخار او نام نهادهاند.
خونم از مردمک دیده روانست به جوی رحمتت نیست تو بر خون جگرگوشهٔ ما
کرده سیاه حله نور این عزای کیست خیرالنسا که مردمک چشم مصطفاست
اولین قسمت از brainstem گروهی از سلولهای هسته هستند که pretectum نام دارند که کنترل غیرارادی اندازه مردمک در پاسخ به شدت نور را بر عهده دارند.
علایم مسمومیت با دوکسپین عبارتاست از آژیتاسیون، تحریک، کنفوزیون، توهم، افزایش دما، علائم شبه پارکینسونی، تشنج، احتباس ادرار، خشکی غشاءهای مخاطی، گشادی مردمک، یبوست. درمان بهصورت علامتی و حمایتی است از جمله حفظ راه هوایی، ثبات دمای بدن و تعادل آب و الکترولیت. لازم به ذکر است که ایجاد استفراغ ممنوع است.
نشانههایی که در اثر استفادهٔ بیش از حد از زولپیدم بروز میکنند عبارتند از: از بین رفتن ترس و بیتفاوتی غیرطبیعی، افزایش سداسیون (تسکین)، سوزنی شدن (تنگ شدن) مردمک، رفتارهای غیرمنتظره و هذیان گویی، دپرسیون تنفسی، کما و گاهی مرگ. در صورت استفاده همزمان با الکل، مواد مخدر و نیز قرصهای اعصاب و داروهای ضد افسردگی احتمال تشدید عوارض وجود دارد.
طره اش پرده کش شاهد دین خال او مردمک چشم یقین
هر سحری زخون دل، مردمک دو چشم من اطلس سرخ درکشد بر رخ زرنگار من
سوف شکارچی قهاری است. طراحی چشمها و دندانها به گونهایاست که تعداد کمی از ماهیان صید شده اجازه فرار خواهند یافت. نسبت به اردک ماهی دارای چشمان نسبتاً بزرگی هستند که ظاهر شیشه مانند عجیبی دارند زیرا در پشت مردمک آن یک ماده منعکسکننده وجود دارد که در هنگام شب میزان حساسیت شان را در نور ضعیف افزایش داده و به آنها کمک مینماید تا بیشترین بهره را در شرایط نور ضعیف ببرند. به همین خاطر سوف اغلب اول صبح و غروب به شکار و تغذیه میپردازند. در مکانی که نور شدید وجود دارد معمولاً ماهی سوف یافت نمیشود؛ لذا اختلاف زیادی از لحاظ محل سکونت با ماهیهای دیگر دارند.
خالیست به رخسار تو چون مردمک چشم روشن کن چشم همه در عین سیاهی
من ز سواد مردمک زود سپندت آورم تا تو به رفع چشم بد فکر سپند میکنی
آزمون اکولووستیبولار اگرچه یکی از آزمونهای قابل استناد در ارزیابی و تأیید مرگ مغزی بهشمار میرود اما به تنهایی قادر نیست مرگ مغزی را به شکل قطعی و صددرصد احراز کند. بلکه در ضمن آن باید آزمونهای دیگری همچون آزمون اکولوسفالیک، بررسی رفلکس قرنیه، رفلکس مردمک، رفلکس سرفه و مهمتر از آنها آزمون آپنه حتماً انجام شود. آزمون آپنه به عنوان آخرین تست و تأیید کننده قطعی و نهایی مرگ مغزی بهشمار میرود.