مربی بیان و لهجه

معنی کلمه مربی بیان و لهجه در فرهنگستان زبان و ادب

{dialogue coach, dialogue director, dialect coach} [سینما و تلویزیون] فردی که طرز بیان کلمات و جملات یا لهجه ها را به بازیگر آموزش می دهد

معنی کلمه مربی بیان و لهجه در ویکی واژه

فردی که طرز بیان کلمات و جملات یا لهجه‏ها را به بازیگر آموزش می‏دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه مربی بیان و لهجه

این سند با طرح این پرسش آغاز می‌شود: «در دنیای سیستم‌های یادگیری ماشین، چه کسی در قبال لطمه خوردن به حقوق بشر پاسخگو خواهد بود؟» این بیانیه استدلال می‌کند که همهٔ متخصصان، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، باید از خطراتی که حقوق بشر را تهدید می‌کند آگاه باشند و با در نظر گرفتن حقوق بشر -آگاه از قوانین، استانداردها و اصول بین‌المللی موجود- به انجام کار خود بپردازند. این بیانیه به‌گونه‌ای حقوق بشر را تعریف می‌کند که شامل «حق حریم خصوصی و حفاظت از داده‌ها، حق آزادی بیان و اجتماع، مشارکت در زندگی فرهنگی، برابری در برابر قانون و دسترسی به جبران خسارت مؤثر» می‌شود. اما بیان می‌کند که تمرکز بیانیه بیشتر حول محور برابری و عدم تبعیض است.
من هوادار فلانم که درین ملک امروز به بیان و به بنان و به هنر بی‌همتاست
برتری از بیان و این عجب است که معانی تو است بیان همه
داشت او هم بیان و هم تقریر فضل و علم و عبارت و تحریر
کالینز در دوران حضورش در برکلی درگیر اعتراضات دانشگاهی، جنبش آزادی بیان و جنبش ضد جنگ بود. در ۳ دسامبر ۱۹۶۴، کالینز به همراه بیش از ۶۰۰ نفر از همسالانش در حین حضور در جنبش آزادی بیان دستگیر شد.
با نوشتن گفتار در روش آوازه دکارت بلند شد. با انتشار این کتاب به زبان فرانسوی، او نخستین دانشمندی شد که در عصر جدید به زبان مادری کتاب علمی تألیف کرد و زبان لاتین را، که تا آن زمان تنها وسیلهٔ بیان و تحریر مطالب فلسفی و علمی بود، کنار گذاشت.
لنین سانترالیسم دمکراتیک را به عنوان روشی شامل مجموعه‌ای از آزادی‌های بیان و اتحاد عمل توصیف کرده‌است.
خرابات یکی از واژه‌های کلیدی عمده در دیوان حافظ است و در بیان و زبان او تمامی ابعاد و جنبه‌های گوناگون این نهاد عرفانی باهم جمع آمده‌است.
گرچه خود می‌نگنجد آن یم او در بیان و زبان و در دم او
«همه اموال در این بیمارستان برای موارد زیر مصرف می‌گردد، نخست برای خدمتکاران و کارگران و کارمندان برای اینکه بیشترین خدمت و رسیدگی را برای عاجز و ناتوان و ضعیف انجام بدهد، بایستی به آنها تأکید شود که با روی خوش با بیماران برخورد کنند بدون بیان و گفتن یک کلمه رکیک و زشت، برای اینکه بیشترین تلاش را برای رسیدگی به ناتوانان انجام بدهند» همین روش و اسلوب در بیمارستان از روز اول تأسیس آن بکار گرفته شده بود.»
آن نرم نرم شبههٔ باطل‌ کند بیان وین خند خند نکتهٔ ناحق‌ کند ادا
با این وجود، او در سازماندهی تظاهرات نقش داشته، و خواستار دموکراسی و آزادی بیان و همچنین نقض حقوق بشرشد.
بیان چه سان بتوان از جمال او حرفی چه در بیان و زبان وصف او نمی‌گنجد
برخی از منتقدان لیبرال و اسلام‌گرا در مصر، مانند بنیان‌گذاران حزب وفد جدید، از ناصر انتقاد می‌کنند. سیاستمدار مصری، علاءالدین الدسوقی، می‌گوید که در انقلاب ۱۹۵۲ تمام تمرکز ناصر برای تسلط بر قدرت بوده‌است و در زمان ریاست جمهوری اش دموکراسی در این کشور وجود نداشته‌است و دولتش همواره آزادی بیان و فعالیت سیاسی را سرکوب می‌کرده‌است.
بر مبنای پیمان صلح، قرار شد مخالفان دولت از مقاومت مسلحانه دست بردارند. عفو سراسری، به رسمیت‌شناسی بی‌چون‌وچرای سکولاریسم حکومت تاجیکستان، فعالیت سیاسی آزادانه احزاب و جنبش‌های مردمی از جمله تشکل‌های مذهبی، تأمین آزادی بیان و اعتقاد، مساعدت به ایجاد جامعه مدنی آزاد، و تنفیذ سی‌درصد مقام‌ها در قوه اجرائیه به نمایندگان مخالفان دولت، از شرایط پیمان صلح بودند.

شاهزاده گفت: در روزگار ماضی، مردی لشکری بر زنی شهری عاشق بود و در مودت و محبت او بیان و برهان می نمود.

۱. آرایه‌های ادبی (قالب‌های شعر، بیان و بدیع)، کتاب سال سوم آموزش متوسطه، شاخه نظری (رشته ادبیات و علوم انسانی)، مؤلف: روح‌الله هادی - لینک کتاب