مراغه کردن

معنی کلمه مراغه کردن در لغت نامه دهخدا

مراغه کردن. [ م َ غ َ / غ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غلط زدن. غلتیدن در خاک. خرغلت زدن. به پهنا در خاک غلت زدن. غلت و وا غلت زدن :
چون مراغه کند کسی بر خاک
چون بود خاک از او چه دارد باک.عنصری.چون خاک یافتی مراغه دانستی کرد. ( تاریخ بیهقی ). ایشان خود بی باک مراغه کردندی. ( چهارمقاله نظامی عروضی ).
صبا بر سر سبزه می ریخت سیم
مراغه همی کرد بر گل نسیم.( از اوبهی ).گریان به زمین فتاد و بی تاب
بر خاک مراغه کرد چون آب.امیرخسرو.نظاره کن روانی این شعر بر ورق
گوئی مراغه بر گل تر می کند شمال.امیرخسرو ( از جهانگیری ).معاشران را بی دور باده مست کند
مراغه کردن خوبان به سایه های چنار.امیرخسرو ( از آنندراج ).

معنی کلمه مراغه کردن در فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) به خاک غلتیدن .

معنی کلمه مراغه کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) بخاک غلتیدن . یا بی خاک مراغه کردن . مثلی است به معنی بی بهانه منظور خود را انجام دادن تا چه رسد به اینکه بهانهای در دست باشد : یکی شب کفار بر ایشان شبیخون کردند و به انواع خرابی حاصل آمد . ایشان خود بی خاک مراغه کردندی ...

معنی کلمه مراغه کردن در ویکی واژه

به خاک غلتیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه مراغه کردن

عبدالقادر مراغه‌ای ساز یا طوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور دست‌ورزی بود با این تفاوت که برای هر نت، تنها یک تار می‌بستند و با جابجا کردن خرک‌ها، آن را کوک می‌کردند.
پس از پذیرش پیشنهاد برقی کردن تبریز آذرشهر در اجلاس مشترک روسای راه‌آهن ایران و روسیه در نیمه مرداد ۸۵، در ابتداء سال ۱۳۸۷ قراردادی برای احداث راه‌آهن برقی تبریز - آذرشهر به طول ۴۸ کیلومتر با راه‌آهن روسیه منعقد گردید، شبکه بالاسری این مسیر از پست تبریز برق مورد نیاز را دریافت می‌نمود و به همین دلیل فقط خط بالاسری نصب گردید، هدف این اقدام علاوه بر تقویت دانش، توان و تجربه پیمانکاران ایرانی، زمینه‌سازی حضور مجدد روسیه (که بزرگ‌ترین شبکه راه‌آهن برقی جهان را دارد) در بازار راه‌آهن برقی ایران بود. همچنین با برقی شدن این مسیر، مقدمات لازم برای برقی کردن ادامه مسیر تا مراغه فراهم آمده‌است.
هاروتیون که از نعمت خواندن و نوشتن بی بهره بود پس از فوت پدرش تومان مسئولیت ادارهٔ امور تجارتخانه را رأساً به دست گرفت و با یاری چهار پسرش به نام‌های سرکیس و سیمون و خاچاطور و زاکاریا همچنین چهار داماد دختری به نام‌های گلبداغ و آواک و سرکیس ملیک هاکوبیان و سرکیس ملیک آبراهامیان میدان فعالیت تجارتخانه را تا اقصی نقاط ایران گسترش داد و با دایر کردن شعبات «تجارتخانه برادران تومانیانتس» در شهرهای ارومیه و مراغه و بناب و دهخوراقان[۷] و رشت و اردبیل و غیره… دوران جدیدی از داد و ستد را در مقیاس ملی آغاز کرد.
ابن‌اثیر می‌نویسد که کرپه ارسلان قصد داشته تا با کمک مظفرالدین گوکبوری از اربیل، آذربایجان را از دست ابوبکر ایلدگیزی ضعیف‌النفس خارج نماید. به‌هرحال ابوبکر کمک دریافت نمود و کرپه‌ارسلان را در مراغه محاصره نمود. در پیمان صلح به کام ابوبکر قرار شد که کرپه‌ارسلان یکی از قلعه‌های خود را بدهد و در مقابل اشنو و ارومیه را بگیرد. علاءالدین در ۶۰۴ درگذشت و قلمرو او در اختیار فرزند خردسالی قرار گرفت که او نیز در ۶۰۵ درگذشت و به ابوبکرایلدگیزی فرصت داد تمامی متصرفات احمدیلیان بجز روئین‌دژ را بگیرد. روئین‌دژ در اختیار خواجه وفاداری قرار گرفت که خزاین احمدیلیان را بدانجا منتقل کرد و این جابجایی همراه یکی از نوادگان دختری او بوده که آخرین فرد شناخته شده این خاندان است. اگرعلاءالدین اهل ساختن مقبره بود، می‌توانست به عنوان سازنده گنبد کبود معرفی شود، چونکه دوره او زمان مناسبی برای منتسب کردن ساخت است.