مخنف بن سلیم ازدی

معنی کلمه مخنف بن سلیم ازدی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] مِخْنَف بْن سُلَیْم غامدی اَزْدی، (درگذشت ۶۴ یا ۸۰ق) صحابی پیامبر(ص) و از فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ های جمل و صفین و کارگزار آن حضرت در اصفهان و همدان بود. وی مدتی مسؤلیت جمع آوری زکات را از سوی آن حضرت بر عهده داشت که سفارش هایی از امام در این دوران خطاب به او نقل شده است. ابومخنف نویسنده مقتل الحسین، از نوادگان اوست.
سلام بر تو، من خدا را نزد تو سپاس گویم که خدایی جز او نیست. اما بعد، همانا جهاد با کسی که از حق سرتافته و از خدا برگشته، و غنودن در خواب کوردلی و گمراهی را اختیار کرده، بر آگاه دلان واجب است. به راستی، خدا از کسی که خرسندی او را بجوید خرسند می شود و بر آن که راهی خلاف این پوید و از فرمان او سر بتابد خشم آورد. ما اینک همت بر آن گماشته ایم که بر سر آن گروه بتازیم که در میان بندگان خدا بر خلاف آنچه خداوند وحی فرموده رفتار کردند، عواید عمومی را به انحصار خود درآوردند و حدود الاهی را تعطیل کردند، حق را کشتند و فساد را در زمین آشکار کردند و گستردند، تبهکاران را به جای مؤمنان به کار گماشتند و اگر خدا دوستی خطر بزرگ کارهایشان را گوشزد آنان کرد دشمنش داشتند و تبعیدش کردند و محرومش نمودند، و اگر ستمگری در ستمکاری یاریشان کرد دوستش گرفتند و به خود نزدیکش ساختند و بدو نیکی نمودند. در ستمگری پای فشردند و بر کردار خلاف همدست و همداستان شدند. دیری است که از حق روی تافته و بر گناه همکاری کرده و ستم روا داشته اند. چون این نامه من به تو رسد، موثق ترین یارانت را به نظر خود به جای خویش بگمار و خود نزد ما بیا تا این دشمن را در جای مناسب دریابی و امر به معروف و نهی از منکر کنی و به اردوی حق پیوندی و از باطل دوری گزینی، زیرا ما و تو را از پاداش جهاد بی نیازی نباشد، و خدا ما را بس که نیکو کارگزاریست، و لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلی العظیم.
مخنف بن سلیم بن حارث بن عوف بن ثعلبة بن عامر بن ذهل بن مازن بن ذبیان بن ثعلبة، بن الدّؤل بن سعد مناة بن غامد

جملاتی از کاربرد کلمه مخنف بن سلیم ازدی

123 توبيخ برخى از بزرگان كوفه و تمجيد از مخنف بن سليم(231)
بعد از اين حضرت على (ع ) در كوفه مستقر گرديد، استانداران و كارگزاران خود راتقسيم نمود و آنها را به منطقه مسؤ وليتشان اعزام كرد و مخنف بن سليم را به استاندارىاصفهان ، رى و همدان منصوب فرمود.(644)
عبدالله بن عباس از بصره و مخنف بن سليم از اصفهان و سعيد بن وهب از همدان به خدمت آنحضرت رسيدند، ديگر عمال و نواب از ساير بلاد پى در پى روى به خدمت امير المؤ منينعلى عليه السلام آوردند، آخرين نفر از عمال ، ربيع بن خثيم بود كه از شهر رى با چهرهزار مرد مسلح در نزد آن حضرت حاضر شد.
مخنف بن سليم گويد: على عليه السّلام را در زمين كربلا ديدم كه با دست خود اشاره مىكرد و مى فرمود: اينجا اينجا
9- حضرت على (عليه السلام ) به مخنف بن قيس كهمسئول زكات بود، فرمود: هر كس از پيروان ما از مردم جزيره و كوفه و شام پرداخت كردهاست ، درست نيست زيرا نيروى سواره و پياده ما از او حمايت مى كرده است و سزاوار نيستكه افرادى در مناطق از خدمات ما بهره مند شوند، ولى زكات اموالشان را به دشمنان مابدهند.(213)
حضرت بعد از اينكه در كوفه مستقر شدند، كارگزاران خود را براى شهرها تعيينكردند. يزيد بن قيس ارحبى را بر (مدائن ) و (جوخا)، مخنف بن سليم را بر (اصفهان) و (همدان )، قرظة بن كعب را بر (بهقباذات )، قدامة بن مظعون ازدى (261)
1- مخنف بن سليم ازدى ، استاندار اصفهان ، رى و همدان
آن گاه اميرالمؤ منين به سوى پدرم نظر انداخت و فرمود: اما مخنف بن سليم وطايفه اش تخلف نكردند و مانند آن گروهى نبودند كه خداوند مى فرمايد: و از شماكسى هست كه پا سست مى كند و چون مصيبتى به شما رسد مى گويد: خدا به من رحم كردكه همراه آنان حاضر نبودم# و چون به شما خير و خوبى اى از خداوند برسد، چنان كهگويى بين شما و او هيچگونه دوستى نبوده است مى گويد اى كاش من همراه ايشان بودمتا به سعادت بزرگى نايل مى شدم (232)(233)
44- مخنف بن سليم ، كارگزار اصفهان ، رى و همدان كهقبل از جنگ صفّين به كوفه بازگشت و حارث بن ربيع را جانشين خود در اصفهان و سعدبن وهب را جانشين خويش در همدان قرار داد.
مخنف بن سليم ، اين مرد باوفا دو نفر مورد اعتماد را انتخاب نموده يكى را فرمانداراصفهان و ديگرى را فرماندار همدان كرد و خود به سوى امام (عليه السلام ) شتافت و درجنگ صفين در ركاب امام (عليه السلام ) همچنان باكمال شجاعت جنگيد تا به شهادت نائل آمد(364) و به اين ترتيب مى بينيم ، مقام ، او رانفريفت ، اطاعت امام را بر مقام دنيا برگزيد و در اين راه تا سر حد شهادت به پيش رفت.