معنی کلمه محرمات بر بنی اسرائیل در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] محرمات بر بنی اسرائیل (قرآن). خداوند برای قوم بنی اسرائیل کارهایی را حرام کرده بود که در قرآن به این کارها اشاره شده است. برخی محرمات در شریعت موسی علیه السلام، ویژه بنی اسرائیل بود:ورسولا الی بنی اسرءیل... • ومصدقا لما بین یدی من التوریة ولاحل لکم بعض الذی حرم علیکم...و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می گوید:)... . و آنچه را پیش از من از تورات بوده، تصدیق می کنم و (آمده ام) تا پاره ای از چیزهایی را که (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضی از چهارپایان و ماهی ها،) حلال کنم... . این آیات نیز ادامه سخنان حضرت مسیح علیه السلام است، و در واقع بخشی از اهداف بعثت خود را شرح می دهد، می گوید: من آمده ام تورات را تصدیق کنم و مبانی و اصول آن را تحکیم بخشم (و مصدقا لما بین یدی من التوریة). و نیز آمده ام تا پاره ای از چیزهایی که (بر اثر ظلم و گناه) بر شما تحریم شده بود (مانند ممنوع بودن گوشت شتر و پاره ای از چربی های حیوانات و بعضی از پرندگان و ماهی ها) بر شما حلال کنم (و لاحل لکم بعض الذی حرم علیکم). این جمله اشاره به چیزی است که در آیه ۱۶۰ از سوره نساء آمده است می فرماید: فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم: به خاطر ظلم و ستم یهود، پاره ای از نعمت های پاکیزه را که بر آنها حلال شده بود تحریم کردیم. ولی با ظهور حضرت مسیح علیه السلام و به شکرانه ایمان به این پیامبر بزرگ، آن ممنوعیت ها برداشته شد. ← آواره سازی هم کیشان ۱. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۴۹. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۱۰، برگرفته از مقاله «محرمات بر بنی اسرائیل». ...
جملاتی از کاربرد کلمه محرمات بر بنی اسرائیل
پيامبر اسلام در 26 ذوالقعده سال دهم هجرى عازم مكه شد. (ابودجانه ) قهرمان جنگ(احد) را در (مدينه ) به جاى خويش منصوب داشت و در حالى كه 60 قربانى باخود داشت ، در (ذوالحليفه ) با دو قطعه پارچه احرام بست . وقتى وارد مكه شد، ازباب بنى شيبه وارد (مسجد الحرام ) گرديد و چون در برابر (مسجد الاسود) قرارگرفت ، آن را لمس نمود و پس از طواف ، در (مقام ابراهيم ) دو ركعت نماز خواند و پساز فراغت به سعى بين (صفا و مروه ) پرداخت . آنگاه به همسران خود گفت : افرادى كه قربانى نياورده اند، از احرام خارج شوند و با انجام تقصير، تمام محرمات بر آنان حلال مى شود. اما من و كسانى كه قربانى همراه دارند، بايد همچنان درحال احرام باشند تا قربانى را در (منى ) انجام دهند. برخى از مسلمانان ابراز نارضايتى كردند.
گوشت شتر و غيره را حلال مى كنى ؟ و تو بايد بدانى بعد از اين عمل ، يعنى مباح كردن محرمات بر انبياى ديگر، نمى توانى ادعا كنى كه انبيا را قبول دارى ، و مصدق و موافق دين ايشانى . و نيز نمى توانى تنها سخن از ابراهيم بگوئى و ادعا كنى كه من از همه به او نزديك تر و سزاوارترم .
و اگر هر دو خون در نشاني ها مثل هم باشند و هيچيك از آندو در وقت عادت واقع نشده باشدنه همه آن و نه قسمتى از آن و نيز هيچيك از آندو از نظر عدد مطابق با عادت نباشد در چنين صورتى احتياط اگر نگوئيم اقوى اين استكه خون اول را حيض قرار دهد و در بقيه ده روز احتياط كند. بنابراين اگر سه روز خون ببيند وسه روز پاك شود و مجددا 6 روز خون ببيند خون اول را حيض قرار مى دهد و در بقيه تا تمام ده روز احتياط مى كند به اين معنا كه در سهروزى كه پاك بوده كارهائى كه بر زن پاك واجب است انجام مى دهد و كارهائى كه بر حائض حرام است ترك مى كند و در چهار باقيمانده تا آخر ده روز هم محرمات بر حائض را ترك مى كند و هم وظائف مستحاضه را بجا مي آورد و ده روز باقيمانده از شش روز را عمل مستحاضه انجام مى دهد.
مساءله 1 - فرقى ميان محرمات بر معتكف از جهت ارتكاب آن در شب و يا در روز نيست همه آنها هم در شب حرام است و هم در روز به غير از افطار.
قال الصادق عليه السلام : من ترك التزويج مخافه العيله فقد اساء بالله الظن . (132) امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه ازدواج را از ترس معيشيت و مخارج ، ترك كند به خداوند بدگمان است ، و به رزاقيت خداوند سوءظن دارد اسلام نه تنها در ازدواج از خرج و هزينه زندگى ، پيروان خود را نمى ترساند، بلكه تحريصبه ازدواج نموده و بوسيله نويد بركت و زيادى روزى به او مى دهد. پيامبر عليه السلام فرمود: التمسو الرزق بالنكاح . (133) بوسيله نكاح و ازدواج روزى بيابيد و بركت بجوئيد. در شريعت اگر كسى بخاطر عفت نفس از شهوات حرام ، ازدواج كند خداوند كمك ويارى او را ضمانت نموده است ، صاحب شريعت پيامبر عليه السلام مى فرمايد: حق على الله عون من نكح التماس العفاف عما حرم الله . (134) هر كه ازدواج كند و زن بگيرد به اين منظور كه از محرمات بر كنار ماند، خدا حق خود را مى داند كه او يارى كرده وتاءمينش نمايد.
در آيات قبل ، حيوانات حرام ، منحصر به چهار چيز شمرده شده بود اما در اين آيات اشاره به قسمتى از محرمات بر يهود مى كند تا روشن شود، كه احكام مجهول و خرافى بت پرستان نه با آئين اسلام سازگار است و نه با آئين يهود، (و نه با آئين مسيح كه معمولا در احكامش از آئين يهود پيروى مى كند).
تازه در اين آيات تصريح شده كه اين قسمت از محرمات بر يهود نيز جنبه مجازات و كيفرداشته و اگر مرتكب جنايات و خلاف كاريهائى نمى شدند، اين امور نيز بر آنها حرام نمى شد، بنابراين جا دارد از بت پرستان سؤ ال شود اين احكام ساختگى را از كجا آورديد؟!