مجه وا

معنی کلمه مجه وا در لغت نامه دهخدا

مجه وا. [ م ُج ْ ج َ ] ( اِ مرکب ) آشی که با گیاه مجه سازند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مجه و مچه وا شود.

معنی کلمه مجه وا در فرهنگ فارسی

آشی که با گیاه مجه سازند

جملاتی از کاربرد کلمه مجه وا

من ترازویی که می‌خواهم بده خویشتن را کر مکن هر سو مجه
مجه کردم به گرد دیده پرچین که خونابهٔ خیالت در نشو یار
بنگر به چشم بسته به پل بر همی روی بسیار بر مجه به مثال گوزن و گور
مجه تو سو به سو ای شاخ از این باد نمی‌دانی کز این باد است یاری
ما سوخته گانیم و تغافل نه ثوابست چون برق خدا را مجهان تند فرس را
سست شد قوت تو سخت مجه کند شد باره تو تیز متاز