[ویکی فقه] منصب امامت امری نیست که به دست مردم باشد بلکه انتخابی از جانب خداوند متعال می باشد. خداوند متعال در قرآن مجید، انتخاب خلیفه و پیشوا را به خود نسبت داده است. در سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز مانند قرآن مجید، انتخاب خلیفه و پیشوا را به خداوند متعال نسبت داده شده است. یکی از شبهاتی که وهابیت زیاد مطرح می کنند این است که:اگر خلافت و امامت یک وظیفه الهی و انتصابی بود؛ پس چرا بعد از عثمان امیرمؤمنان (علیه السّلام) از قبول آن خودداری می کرد؟ تا این که نوبت به اصرار رسید و فرمود: «دعونی والتمسوا غیری... وانا لکم وزیراً خیراً لکم منی امیراً وان ترکتمونی فانا کاحدکم واسمعکم واطوعکم؛ امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، الدشتی، محمد، ج۱، ص۸۰. خداوند متعال در قرآن مجید، انتخاب خلیفه و پیشوا را به خود نسبت داده است و در رابطه با تعیین پیامبر و خلیفه خود در زمین؛ می فرماید:«اللَّهُ اَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه؛ انعام/سوره۶، آیه۱۲۴. ادله انتصابی بودن خلافت و امامت که شامل آیات و روایات می شود؛ بیش از آن هستند که بتوان همه آن را در این مقاله کوتاه؛ بررسی کرد، در این حال به صورت خلاصه به این مطلب خواهیم پرداخت.خداوند در این باره می فرماید:«وَاِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ اِنِّی جاعِلٌ فِی الاَْرْضِ خَلِیفَة؛ بقره/سوره۲، آیه۳۰. ...
جملاتی از کاربرد کلمه مبنای خلافت
از سوی دیگر، شورشیان مدعی بودند که خون عثمان نیازی به قصاص ندارد، زیرا وی به خاطر عمل نکردن به قرآن و سنت محمد کشته شدهاست. ولیری معتقد است علت واقعی این شورشها علیه علی، رویکرد بخشایشگر علی نسبت به مقصران در این قضیه (که این تفکر را القا میکرد که آنان مجازات نخواهند شد)، عدم برخورد قاطع از سوی علی با شورشیان، و سیاست محبوب «ضداشرافیگری قریش» توسط علی بودهاست. ایرا لاپیدوس معتقد است علی که بر مبنای از خودگذشتیاش در خدمت به محمد و اسلام ادعای خلافت کرده بود، حال به خاطر اینکه قاتلان عثمان وی را در رسیدن به مسند خلافت حمایت کرده بودند، خود را به خطر انداخته بود..
در حالی که تقویم هجری شمسی در هیچ کشور اسلامی در جهان معمول نیست و کاربردی ندارد.» از نظر آنان، تقویم خورشیدی همچنین مبنای ملی ندارد، زیرا در زمان خلافت معتضد بالله، خلیفه عباسی، برای «رفع اشکال اخذ خراج از ایرانیان و ثابت کردن نوروز در فصلی که مناسب جمع خراج است وضع گردیده.» به تعبیر آنان این تقویم یادگار تسلط بیگانگان بر ایران بود پس هیچگونه جنبه ملی نداشت.
علی عبدالرازق در کتاب خود، با الهامگیری از تعالیم محمد عبده که در کتاب الاسلام والنصرانیة بین العلم و المدنیة نوشته شد و همچنین با استفاده از متون قرآن، و تراث اسلامی درصدد اثبات این نکته بود که اسلام هیچگاه بر شکل خاصی از حکومت تأکید نکرده و پدیدهای به نام خلافت اسلامی هیچ ربطی به ماهیت دین اسلام ندارد. نظام خلافت، نظامی بیگانه با اسلام است و در اصول و مبانی مورد اعتماد دین اسلام مبنایی برای آن نمیتوان یافت. علاوه بر اینکه شیوهٔ حکومتداری که به نام خلافت در طول سدهها روی کار بوده شیوهای استبدادی بوده و کسی که با ارزشهای معاصر خو گرفته باشد آن را نمیپذیرد. به ادعای علی عبدالرزاق در کتاب الاسلام و اصول الحکم، محمد، پیامبر اسلام تنها، «رسول» خدا و پیامرسان خدا به آدمیان بود و در این راه نه دولتی تأسیس کرد و نه ریاست حکومتی را برعهده گرفت و نه بنیاد جامعهای را نهاد. برای همین، محمد، دربارهٔ نوع و شیوه حکومت اسلام چیزی نگفتهاست؛ بنابراین، مسلمانان باید حکومت کارا و باکفایت را از روی تجربههای تاریخی و بر مبنای موازین عقلی و مصالح جمعی برپا کنند.