مانع موقت

معنی کلمه مانع موقت در فرهنگستان زبان و ادب

{temporary barrier} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] مانعی برای جلوگیری از ورود وسایل نقلیه به محوطه های ساخت وساز یا عملیات نگهداری و مرمت راه که درعین حال به دلیل خاصیت ضربه گیری از شدت برخوردهای احتمالی و خسارات ناشی از آنها می کاهد

معنی کلمه مانع موقت در ویکی واژه

مانعی برای جلوگیری از ورود وسایل نقلیه به محوطه‌های ساخت‌وساز یا عملیات نگهداری و مرمت راه که درعین‌حال به دلیل خاصیت ضربه‌گیری از شدت برخوردهای احتمالی و خسارات ناشی از آنها می‌کاهد.

جملاتی از کاربرد کلمه مانع موقت

متخصصان هشدار داده‌اند که تزریق بوتاکس می‌تواند توانایی جوانان برای نشان دادن احساساتشان از طریق حالات چهره را به شدت محدود کند. آن‌ها می‌گویند که حالت‌های متفاوت چهره نه تنها بازتاب‌دهنده احساسات هستند بلکه در شکل‌دادن آن‌ها هم تأثیر دارند و هشدار می‌دهند که پرورش نسلی جوان با «چهره‌های توخالی» می‌تواند مانع از رشد احساسی و اجتماعی در میان این رده سنی شود. بوتاکس ماهیچه‌های بالای صورت و پیشانی به صورت موقت فلج می‌کند و مانع از چین و چروک شدن پوست هنگام اخم کردن یا بالا دادن ابرو می‌شود.
حزب فرانک از این موضع استارچویچ که صرب‌ها مانعی برای بلندپروازی‌هلی سیاسی و سرزمینی کرواسی هستند استقبال کرد و نگرش‌های تهاجمی صرب‌ستیز به یکی از ارکان حزب تبدیل شدند. پیروان حزب ملی‌گرای افراطی حزب حقوق خالص به عنوان فرانکیست‌ها (Frankovci) شناخته می‌شدند و خاستگاه اصلی اعضای جنبش متقدم اوستاشه تبدیل شدند. پس از شکست قدرت‌های مرکز در جنگ جهانی نخست و فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان، دولتی موقت در مناطق جنوبی امپراتوری تشکیل شد که به پادشاهی صربستان وابسته به متفقین پیوست تا پادشاهی صرب‌ها، کروات‌ها و اسلوونی‌ها (بعدها به یوگسلاوی معروف شد)، تحت سلطه دودمان کارادوردویچ صرب، را تشکیل دهد.