مالان. ( نف ، ق ) مالنده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مالنده شود. || در حال مالیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : زمانی گشت گرد چشمه نالان به گریه دستها بر چشم مالان.نظامی.همی رفت آشفته دستار و موی کف دست شکرانه مالان به روی.سعدی.و رجوع به مالیدن شود. مالان. ( اِخ ) قصبه ای به هرات. ( نخبةالدهر دمشقی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). همان مالین از اعمال هرات است. ( یادداشت ایضاً ). همان مالین است. ( از انساب سمعانی ). قصبه باخرز و جای عظیم و پر نزهت است و خربزه آن در جمیع خراسان مشهور است. ( از نزهةالقلوب ج 3 ص 153 ) : و از جمله نوادر عمارات... هرات جسری است که بر آب «هرات رود» بسته اند و آن جسر را پل مالان گویند... در این حین که... به تحریر لفظ مالان قیام نمود حکایتی غریب بخاطر رسید... روزی یکی از واعظان که در قریه مالان به نصیحت طوایف انسان می پرداخت... ( حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 651 ). و رجوع به مالین و مالن شود.
معنی کلمه مال ان در فرهنگ فارسی
دانیل سیاستمدار آفریقای جنوبی ( و. نزدیک ریبک وست ۱۸۷۴ - ف. ۱۹۵۹ م . ). وی از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۴ نخست وزیر کشور آفریقای جنوبی بود و قانون لغو امتیاز نژادی را بتصویب رساند . قصبه به هرات
جملاتی از کاربرد کلمه مال ان
شاید پیروزی داریوش بزرگ بر گئومات مغ غاصب که به ادعای کتیبه بیستون، بر مردم ستم کرده و مال آنها را ستانده و نیایشگاهها را ویران کرده بود، باعث شد تا بنا بر داستان کهن ضحاک و فریدون، پیروزی نیکی بر بدی در این تاریخ روایت شده و زان پس مهرگان را روز پیروزی کاوه آهنگر و بر تخت نشستن فریدون شاه بدانند. دقیقی شاعر زرتشتی چنین میسراید
طبق تفاهمی که مابین ذمیون و حکومت اسلامی به وجود آمدهاست، جان و مال آنان مصون از هر تجاوزی است و آزادی دین و عبادت آنها تضمین شدهاست. در مقابل ذمیون ملزم هستند ارادت و وفاداری خود را نسبت به نظم مسلمانان نشان دهند و مالیاتی موسوم به جزیه را پرداخت کنند. این رابطه بر مبنای مساوات نیست، بلکه نوعی رابطه تحمل و مداراست.
ربّ العالمین آن درد را مرهمی بر نهاد، و از پس آن مقاسات مواساتی فرمود در مال آن گذشته، تا چون درد از فوت وی بود، مرهم هم از مال وی بود. اینست سنّت خداوند جلّ جلاله با دوستان خویش. اگر بر ایشان رنجی نهد بحکم تکلیف از پس آن رنج، گنجی پدید کند بنعت تخفیف.
ايـن راجـع بـه ملت ، كه ملت ما به بركت اين نهضت خودش ، نهضت جوشيده است از متن ملتجـوشـيـده و بـيـرون آمـده ، نـمـى تـوانـد كـسـى بـگـويـد كـهمـال مـن اسـت ، هـيـچ كـس حـق نـدارد.... هـر كـس بـگـويـد كـه ايـنمكال من است و مال آن نيست ، هيچ دستى نمى تواند اين جور ملتى را تغيير بدهد، خداست اينكـار كـرده اسـت ، ايـن دسـت خـداسـت ، هـيچ قدرتى نمى تواند در ظرف ، مى شود گفت يكسـال و چند ماه يك سال و چقدر، براى اين كه قبلش يك قدرى همين طور تدريجى بود كارو باز زشد نكرده بود.
اين مال آن قدر هم زياد نبوده و اصلا در آن زمان ، ثروت نمى توانسته اين قدر زيادباشد. ثروت خديجه كه زياد بود، نسبت به ثروتى كه در آن روز در آن مناطق بودزياد بود نه در حد ثروت مثلا يكى از ميلياردرهاى تهران كه بگوئيم اومثل يكى از سرمايه دارهاى تهران بود. مكه شهر كوچكى بود، البته يك عده تاجر وبازرگان داشت ، سرمايه دار هم داشت ولى سرمايه دارهاى مكهمثل سرمايه دارهاى نيشابور مثلا بودند نه مثل سرمايه دارهاى تهران يا اصفهان يا مشهدو از اين قبيل .
مال این یک مال آن یک آمدی حال این یک حال آن یک آمدی
يعنى آن بازگشتگاه خوب ، عبارت است از جنت هاى با استقرار و دائمى . و باز بودن درهابه روى آنان ، كنايه است از اينكه متقين هيچ مانعى از تنعم به نعمتهاى موجود در آن جناتندارند؛ چون جنات براى آنها درست شده ، و مال آنان است .
سازههای تاشو از اعضای پیش ساختهای تشکیل شدهاست و قابلیت تحمل بار نیز تا حدی دارا میباشند. این سازهها، توانایی باز و بسته شدن را دارند. حالت بسته به صورت مجموعهای فشرده از میلههای تقریباً موازی هستند که چتر نمونه متدوالی از آنهاست کاربرد این سازهها بسیار گسترده و از سازههای موقت گرفته تا فضا پیماها است. در ایران سالانه با وجود زلزلههای مخرب و ویرانگر، زلزله زدگان و سیل زدگان نیاز شدید به سر پناه دارند در این میان استفاده از این سازهها میتواند کمک مؤثری در حفظ جان و مال آنان داشته باشد.
2- حضور در منزل ايتام و خوردن از مال آنان ، در صورتى كه مايه ى ضرر و زيان به آنان نباشد، اشكالى ندارد. (ياءكلون ... ظلما)
در انکومیاندا، دولت اسپانیا به یک فرد (مهاجر اسپانیایی) تعداد مشخص شده از بومیان را واگذار میکرد و آنها را مسئول آن بومیان میشناخت. در تئوری، گیرنده انکومیاندا (در اصل مهاجر اسپانیایی)، مسئولیت داشت از بومیان در مقابله حمله قبیلهای دیگر نگهداری کند و به آنان آموزش زبان اسپانیایی و ایمان کاتولیک بدهد، در عوض آنها میتوانستند از بومیان برای کار، گرفتن طلا و مال آنان و همچنین گرفتن محصولات دیگر استفاده کنند.
مرا آب و زمینی هست در کاشان که مال آن ز بسیاری برونست از قیاس و فهم انسانی
شاه را گویی که مال این و آن غارت مبر پس ز شاه افزون طمع داری به مال آن و این
این تکبر از نتیجهٔ پوستست جاه و مال آن کبر را زان دوستست
همه آن انسانها كه ستم مى كنند وضعشان چنين است كه اگر فرضا تمامىاموال موجود در زمين مال آنان باشد، حاضرند همه را بدهند، و عذاب را نچشند، و چون عذابرا ببينند پشيمانى خود را پنهان ميسازند، ولى بدانند كه آن روز در بينشان به عدالتداورى مى شود، و ستم نخواهند شد (54)
نهضت جوشيده است از متن ملت جوشيده و بيرون آمده ، نمى تواند كسى بگويد كهمال من است ، هيچ كس حق ندارد.... هر كس بگويد كه اينمكال من است و مال آن نيست ، هيچ دستى نمى تواند اين جور ملتى را تغيير بدهد، خداست اينكار كرده است ، اين دست خداست ، هيچ قدرتى نمى تواند در ظرف ، مى شود گفت يكسال و چند ماه يك سال و چقدر ، براى اين كه قبلش يك قدرى همين طور تدريجى بود كارو باز زشد نكرده بود. در ظرف يك يك سال و چند ماه اوج ، ازتحول و تبديلى كه در مملكت ما، در ملت ما حاصل شده است ، كه راه صدسال رفته ، يعنى 2500 سال را زير پا گذاشته و مالانده ، نمى شود كه با دست زيدو عمر باشد . اين نمى شود، نمى شود گفت كه روحانيون اين كار را كرده اند، نمى شودگفت مردم بازار اين كار را كرده است . خير، دست خداست و از متن بطن توده است ، اين بهامر خدا، ولهذا اميد بخش است . چون الهى است ، اميد بخش است .
بچندین سعی همچون مال آن شادی جانها را اگر روزی بدست آری برو چون غم بدل گیرش