لیوان لو
معنی کلمه لیوان لو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه لیوان لو
بشقاب من به چند بخش شامل تقریباً ۳۰ درصد غلات، ۴۰ درصد سبزیجات، ۱۰ درصد میوه، ۲۰ درصد پروتئین و در کنار آنها بخش کوچکی به عنوان لبنیات، شامل یک لیوان شیر یا یک فنجان ماست، تقسیم شدهاست.
در تابه ای کوچک کمی روغن میریزیم و اجازه میدهیم تا کمی داغ شود و بعد رب گوجه فرنگی را در روغن تفت میدهیم تا رنگ روغن کاملاً قرمز شود و رب بوی خامی ندهد، سپس رب را به مواد اضافه میکنیم و نصف لیوان آن روی مایه راتاتویی میریزیم و مواد را مخلوط میکنیم و حرارت را کم میکنیم و در تابه را میگذاریم تا مواد کاملاً پخته شوند و آب موجود در تابه کاملاً تبخیر شود.
وروبیل دیوارنگارهٔ خود را در سال ۱۹۹۰ و تنها چند ماه پس از فروپاشی دیوار برلین، با الهام از بوسهٔ دو سیاستمدار (برژنف و هونکر) در سال ۱۹۷۹ خلق کرد. دیوارنگارهٔ او به مدت دو دهه بر روی تیشرتها، پوسترها و لیوانهای دستهدار نقش بست. این دیوارنگاره اندکی بعد بر اثر وندالیسم آسیب دید. دیوارنگارهٔ وروبیل از مشهورترین دیوارنگارههای دیوار برلین بود. در زیر آن نوشتهشده بود: «خدایا مرا از این عشق کشنده حفظ فرما»[یادداشت ۱]
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست میتوان به یک لیوان آبجو اشاره نمود.
دم کرده: یک قاشق مرباخوری ریشه خرد شده روناس را در یک لیوان آب جوش ریخته، بگذارید به مدت ۱۰ دقیقه دم بکشد. مقدار مصرف آن نصف فنجان سه بار در روز است.
کابارات حداقل در اواخر قرن پانزدهم در پاریس ظاهر شده بود. آنها از میخانهها متمایز بودند زیرا آنها غذا و همچنین شراب سرو میکردند، میز را با پارچه پوشانده بودند و قیمت آن را بشقاب میگرفت نه لیوان. آنها به خصوص با سرگرمی همراه نبودند حتی اگر نوازندگان گاهی در هر دو اجرا میکردند. اوایل، کابینها بهتر از میخانهها در نظر گرفته میشدند. در پایان قرن شانزدهم، آنها مکان ترجیحی برای صرف غذا بودند. در قرن هفدهم، تمایز واضح تری هنگام ظهور میخانهها به فروش شراب، و بعداً به سرو گوشت سوخاری پدیدار شد.
پیش از آنکه سرامیک و لوازم خانه با کالاهای دیگر مبادله شوند در کارگاههای تخصصی تولید میشدند. اغلب مواقع، کاری که توسط یک هنرمند خاص یا کارگاه تولید میشد مورد پسند طبقهٔ خاص جامعهٔ مایا قرار میگرفت، در نتیجه معمولاً هنرمندان مورد حمایت و پشتیبانی ثروتمندان بودند. کالاهای هنری از جمله یشمتراشی، نقاشی، مبلمان تزیین شده و زیورآلات فلزی هم، در قلمرو پادشاهی و مناطق بومی در میان طبقات خاص دست به دست میشدند. علت این وضعیت این بود که هنرهای زیبا نماد قدرتمندی از قدرت و ثروت بودند. سرامیکهای تولید شده عمدتاً شامل بشقاب، گلدان و لیوانهای استوانهای بودند. معمولاً این ظروف با رنگ قرمز رنگ میشدند و با سیاه و طلایی تزیین میشدند.
با روشن کردن سطح بالای مرز آب و هوا در یک زاویه کم، در یک لیوان استوانهای کاملاً پر از آب، نور در آب میشکند. لیوان باید در لبه میز قرار گیرد. انکسار دوم در سطح کناری لیوان، یک پرتوی اریب از شکست نور ایجاد میکند. هنگامی که میانگین چرخشی در نظر گرفته میشود، شکست نور کلی معادل شکست از طریق یک بلور صفحهای ششضلعی ایستادهاست.
خطی که آسمان و آب را به هم وصل میکرد افق نامیدهاند. در دیدگاه زمین تخت گرایان، دلیل صاف بودن افق این است که زمین صاف است و آب دریاها که روی سطح زمین قرار گرفته است هم، به همین دلیل صاف است و طرفداران این تفکر، دلیل اینکه در لیوان یا در هر جسمی با کف غیر صاف سطح آب تغییر نمیکند و صاف میماند را این دانستهاند که سطح زمین صاف است و گرانش از سطحی صاف آب را جذب میکند.
بعضی از بشقابها فقط به عنوان وسیله تزئینی کاربرد دارند. برخی از بشقابها نیز در شکلهای دیگری بجز دایره (مثلا مربع) تولید میشوند. نوعی از بشقاب با قابلیت نگهداری لیوان و قاشق و حمل همه اینها با یک دست به شکل آرگونومیک طراحی شدهاست. همچنین طرحهایی در دست است تا بشقابهای گرم شونده به تولید برسند.