لچ افتادن
معنی کلمه لچ افتادن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه لچ افتادن
تن :با حركات دست و پا و زبان ،با خم شدن ،نشستن ،به خاك افتادن .
براى اينكه به گودال ذلت و بدبختى افتادن هيچ امتياز و با لذتى ندارد تا يك جواننيرومند به آن افتخار كند بلكه هميشه نفرت عمومى رابدنبال دارد چون ضعف عقل و عدم آگاهى وى پيش هركس فاش مى شود و از اعتماد ديگرانكه در ادامه زندگى براى هركس لازم است محروم مى گردد بهرحال بى توجهى به خاصيت كارهاى زشت و گناه و راههاى وسوسه انگيزى كه از مسيرفيلم هاى تلويزيونى ، يا سينما و ماهواره و و ... يا از طريق دوستان نالايق پيدا مى شودجز بدبختى و انحراف از طريق خوشبختى و سعادت ، عايد ديگرىبدنبال ندارد نسل جوان بايد از راه معقولى كه موردقبول كارشناسان الهى و خواسته هاى قلبى والدين ومربيان دلسوز و آگاه اوست استفادهكند تا نيروهاى بزرگ دوران جوانى را بطرز زيبا و ثمر بخش بكار گيرد.
درویش به دلق اندر و اندر بغلش گوهر او ننگ چرا دارد از در به در افتادن