له لورده

معنی کلمه له لورده در لغت نامه دهخدا

له لورده. [ ل ِ هَِ ل َ وَ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) له و لورده. سخت خرد و درهم شکسته و رجوع به له و نیز له و لورده شود.

معنی کلمه له لورده در فرهنگ فارسی

از اتباع

جملاتی از کاربرد کلمه له لورده

... اقول : لاتكن كافرا بهذه الاخبار و انى اشهداللّه انى اعرف من المتهجدين من كانيسمع من يوقظه و يناديه وقت تهجده فى اوائل امره بلفظه آقا، فيقوم لورده ! ... اين روايات را بپذير و انكار نكن ، خدا را شاهد مى گيرم كه من از متهجدين و شبزنده داران كسى را مى شناستم كه به هنگام سحر صداى فرشته اى كه او را بيدار مىكند مى شنود، فرشته بالفظ آقا به او خطاب مى كند و آن شخص با اين سخنبيدار مى شود و به نماز شب مى ايستد. تصور مى شود اين شخص كه با صداىفرشته براى اقامه نماز شب در سحرگاهان از خواب برمى خيزد، خود ميرزا جواد آقاستكه براى پرهيز از توهم خودستايى ، اين حقيقت را بدين عبارت بيان كرده است .(48)