لذت دادن

معنی کلمه لذت دادن در لغت نامه دهخدا

لذت دادن. [ ل َذْ ذَ دَ ] ( مص مرکب ) لذت بخشیدن.

معنی کلمه لذت دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- ایجاد لذت و خوشی کردن . ۲- مز. خوش دادن .

جملاتی از کاربرد کلمه لذت دادن

کارنگی می‌گوید:« قتی از همکاری می‌خواهیم لطفی در حق ما انجام دهد، در واقع نشان می‌دهیم که معتقدیم او چیزی دارد که ما نداریم، خواه هوش بیشتر، دانش بیشتر، مهارت‌های بیشتر یا هر چیز دیگر. این روش دیگری برای نشان دادن تحسین و احترام است، چیزی که ممکن است آن شخص قبلاً از ما متوجه نشده باشد. این فوراً نظر آنها را نسبت به ما بهبود می‌بخشد و آنها را مشتاق‌تر می‌کند تا دوباره به ما کمک کنند، هم به این دلیل که از تحسین لذت می‌برند و هم به این دلیل که واقعاً شروع به دوست داشتن ما کرده‌اند.»
به فضيلتهاى معتدل اخلاقى احترام و اعتناى تام دارند. فضايلى چون زيستن بر چسبطبيعت ، رويه ميانه و معتدل ، نوع دوستى و كمك به ديگران ، ترك لذت هاى موهوم ،برخوردارى از لذتهاى طبيعى و حقيقى ، پارسايى در سودجويى براى خويشتن وبرترى دادن خير همگانى بر خير شخصى و...(134) .
کالاوی اولین جمهوری‌خواهی بود که از ۱۸۷۶ میلادی به دنبال فرمانداری جورجیا بود. از آنجا که جمهوری‌خواهان در آن زمان در جورجیا گزینه درجه اولی نداشتند، کالاوی باید ۸۷ هزار امضا، یعنی ۵ درصد از آرای رأی دهندگان ثبت نامی را جمع‌آوری می‌کرد تا به رأی دسترسی پیدا کند. او ۱۶۰٬۷۶۵ نام را که به وزیر ایالت جورجیا دستی تحویل داده شده بود را بدست آورد. فرماندار الیس آرنال سابق که گفته بود از مجادله با کالاوی لذت می‌برد، عریضه جمهوری‌خواهان برای قرار دادن او در رأی را امضا کرد.
(البته ميل به تفريح مخالف با اخلاق نيست و بر عكس علاقه به نشاط و آميزش واجتماع ، يكى از استوارترين پايه هاى اخلاق و رفتار مطلوب است . لكن ، متاءسفانه ،تفريح و نشاط با هيجان هاى مخصوص ، تحريك هاى شديد، قلقلك دادن حواس وبرافروختن آتش اشتها براى التذاذ فورى ، بدون كمترين توجه به عواقب وخيم آن ،مشتبه شده است . اين نوع تفريح و لذت جوئى ها نشانهاضمحلال و ذوب شدن است . فعاليتى كه از تحريك عادى و معمولى محروم گردد، براىخود مجراى نامطلوبى مى يابد، مجرايى كه در خوى و رفتار و اخلاق آدمى منفك است وسرانجام آن نابودى و تباهى است .) (1108)
در دوران نوجوانی، بالدوین در رویارویی با بیماری، نسبت به سن خود باهوش، مصمم و خوش‌بین بود. او از نظر خوش‌سیمایی، شکل اندام و طرز راه رفتن به پدرش شباهت داشت. بالدوین سریع می‌آموخت، اما لکنت داشت. او از گوش دادن به داستان‌ها و درس‌های تاریخ لذت می‌برد. مربی او، ویلیام، به حافظهٔ ممتاز بالدوین اشاره کرد و بیان داشت که او مهربانی و بی‌احترامی‌هایی که دیگران به او کرده بودند را فراموش نکرده است.
فلسفهٔ مفهومی سکس به موضوعات «میل جنسی»، «فعالیت جنسی» و «لذت جنسی» می‌پردازد. چه چیزی باعث به وجود آمدن احساسات جنسی می‌شود؟ درگیر شدن ارگان‌های جنسی لزومی ندارد زیرا بخش‌های دیگر بدن نیز می‌توانند لذت جنسی بدهند. یک عمل جنسی دقیقاً چه چیزی است؟ لمس بازوی یک شخص ممکن است رفتاری دوستانه، تجاوز، یا فعالیتی مربوط به آمیزش جنسی باشد؛ و خواص فیزیکی به تنهایی امکان‌ها را از هم تمیز نمی‌دهد. ارتباط مفهومی بین لذت جنسی و فعالیت جنسی چیست؟ به‌نظر می‌آید که نه «قصد ایجاد لذت جنسی» و نه «خود تجربه لذت جنسی» ملزوماتی برای اینکه ماهیت یک عمل را جنسی در نظر بگیریم نیستند. بجز سؤالات مفهومی در مورد اینکه «چه چیزی یک عمل را جنسی می‌کند»، سؤال دیگر این است که چگونه اعمال خاص جنسی را تعریف کنیم؟ مثلاً چه نوعی از آمیزش جنسی «تجاوز» محسوب می‌شود؟ از نظر مفهومی آیا تفاوتی بین «مجبور کردن یک نفر با نیروی فیزیکی به آمیزش جنسی» یا «پول دادن به شخص برای انجام آمیزش جنسی» هست؟ و اگر هست این تفاوت‌های مفهومی دقیقاً چه هستند؟
یکی از علایم مشخص افسردگی‌مالیخولیایی، از دست دادن توانایی احساس لذت است، به این معنی که فرد حتی با شنیدن خبرهای بسیار خوب نیز لبخند نمی‌زند و شاد نمی‌شود.
و چرا براى اين همه خدمات پاداشى مطالبه نمى كنند؟ در پاسخ گفته مى شود كه آنهااز نوع انسان هستند ضمن اينكه هيچ پاداشى نمى خواهند بلكه بابذل تمام سرمايه هاى زندگى خود، اين معامله و يا قرار داد راقبول مى كنند. در اين حال تعجبها زيادتر مى شود چون تشخيص دادن چنين انسانهائى كهجان عزيز خود را شمع راه سعادت ديگران نموده اند و با اين خدمات دقيق و ظريف يك دنياارزش مى آفرينند، كار دشوارى است اين كسى كه لذت و آسايش و خواب و راحتى خويشرا، با عشق تمام ، تقديم به ديگران مى كند، چگونه انسانى است ؟ اينها چرا گمنامند؟ آيابه جهت اينكه ايثار و از خود گذشتگى و فداكاريشان چون از قدرت فكر انسان خارجاست قابل تشخيص نيستند؟ به هر حال ورود به اين اقيانوس عشق و علاقه ، غواصان عاشقو ايثارگرى لازم دارد تا از عمق درياى رحمت ، گوهر گرانقدرى را، بدست آورد و آن رابراى همگان خصوصا جوانان معرفى كند.
قهوه از دو مسیر تجارت زمینی امپراتوری عثمانی و از طریق تجارت دریایی، از بندرهای یمن و شاخ آفریقا به اروپا راه یافت. کشت گیاه قهوه در انگلستان از همان زمان آغاز شد. اما آفت و آب‌وهوای سرد منطقه، گیاهان قهوه را نابود کرد و انگلیسی‌ها مجبور شدند به جای کشت قهوه، به کشت چای روی بیاورند. در آغاز در اروپا به قهوه به عنوان نوشیدنی مسلمانان، با دیدهٔ شک نگریسته می‌شد. اما گفته می‌شود که در حدود سال ۱۶۰۰ پاپ کلمنت هشتم[و ۱] چنان از یک فنجان قهوه لذت برد که انحصار آن در دست مسلمانان را خطایی بزرگ دانست و خواستار تعمید دادن آن شد.
پسران يعقوب ديگر از خوشحالى در پوست خود نمى گنجند و سر از پا نمى شناسند،زيرا اولا با شناختن يوسف ديگر در مصر احساس غربت نمى كنند، بلكه خود را نزديكترين افراد به عزيز مصر دانسته و غرور و عظمتى در آنها پديد آمده و از اين جهتخيالشان آسوده شده است . ثانيا نويد بينا شدن پدر و دور نماى آينده لذت بخشزندگى و آمدن به مصر و در اختيار گرفت پست هاى حساس و زندگى راحت در شهر، آنهارا سرمست كرده و از نظر گذشته نيز مشمول عفو و بخشش قرار گرفته اند و فكرى جزاين ندارند هر چه زودتر به كنعان رفته و اين خبر مسرت بخش را به پدر بدهند و بهاو بگويند يوسفى را كه به ما دستور دادى به جست و جويش ‍ برويم ، در مهم ترين پستهاى مملكت مصر يافتيم و بنيامين نيز صحيح و سالم در كنارش از بهترين زندگى ها بهرهمند بود. سپس با انداختن پيراهن يوسف بر صورت پدر او را بينا كرده و خانواده يعقوبرا به سوى مصر حركت دهند و شايد در بردن پيراهن و دادن اين مژده بزرگ به پدر بريكديگر سبقت جستند.