لحن الگو

معنی کلمه لحن الگو در فرهنگستان زبان و ادب

{melody model} [موسیقی] یک طرح ذهنی لحنی که خط ِ مشی تغییرات عینی لحن را تشکیل می دهد

معنی کلمه لحن الگو در ویکی واژه

یک طرح ذهنی لحنی که خط‌ِ‏مشی تغییرات عینی لحن را تشکیل می‏دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه لحن الگو

به‌گفتهٔ فیلیپو برتوتی، با تحلیلِ تطبیقی-ادبیِ اثرِ واله به این نتیجه رسیده که واله، شعرِ حافظ را با شعرِ سبکِ توسکانی مقایسه کرده و از این طریق، یکی از ویژگی‌های شعرِ حافظ را که معنیِ نمادین و اشاره‌های فلسفی در کنایه‌ها و مضمون‌های عاشقانه است، درک کرده است، چراکه این ویژگی در شعرِ توسکانی نیز وجود دارد. واله بر تناسب و وحدت در دیوانِ حافظ تأکید می‌کند و حافظ را با پترارک مقایسه می‌کند. همان‌گونه که سبکِ حافظ در ایران و هند و ترکیه، نامدار و موردِ تقلید واقع شد، سبکِ بنیان‌گذاشتهٔ پترارک نیز در اروپا نامدار شد و موردِ تقلید قرار گرفت. عمومِ ایرانشناسانِ ایتالیایی در چهار سدهٔ گذشته، حافظ را با پترارک سنجیده‌اند و این موضوعْ نشان‌دهندهٔ آن است که استقبالِ ایتالیایی‌ها از حافظ، ناشی از وابستگیِ آنان به شعر به‌عنوانِ تجلّیِ هویتِ فرهنگی‌شان است. این مقایسه میان حافظ و پترارک افزون بر اینکه نشان‌دهندهٔ لحن و آهنگِ هماهنگِ تغزّلیِ شعرِ حافظ است، نشان‌دهندهٔ گسترش و رواجش به‌عنوانِ الگوی سبک‌شناختیِ فراملیتی هم هست و می‌توان این گرایش به حافظ را با گرایش به پترارک در اروپا قیاس کرد.
انجمن با بی میلی او را کنار گذاشت. در حالی که سن ژوست منتظر انتخابات بعدی بود، کار مبسوطی بنام "روح انقلاب و قانون اساسی فرانسه" که در بهار ۱۷۹۱ منتشر شد تألیف نمود. در سبک نویسندگی اش تمام هجوگویی‌ها را کنار گذاشته و سبک جدی و لحن اخلاق گرای رومیان کلاسیک، که انقلابیون فرانسوی بسیار دوست می‌داشتند، را اقتباس کرد. مجموعه‌ای از اصول معتدل که عمیقاً تحت تأثیر مونتسکیو بودند را آشکار می‌ساخت و تماماً محدود به الگوی سلطنت مشروطه پایبند بود. او از بابت خشونت در انقلاب تا به حال ابراز انزجار نمود و شخصیت کسانی را که در آن شرکت کرده بودند به تحقیر کمی بیش از "برده‌های آشوبگر" می‌دانست. در عوض، او ستایشش را نثار نمایندگان مردم در مجمع قانونگذاری می‌نمود که تقوای هشیارانهٔ ایشان انقلاب را به بهترین طریق هدایت خواهد کرد. روح انقلاب که در بیش از پنج مجلد پخش شده در بسیاری از اظهاراتش متناقض است اما با این حال به وضوح نشان می‌دهد که سن ژوست بیش از این دولت را برای طبیعت انسان سرکوبگر نمی‌داند بلکه برای موفقیتش ضروری می‌داند؛ هدف نهایی اش "به آرامی پیش بردن جامعه در مسیر ایدئال بعید" بود.