لایۀ هم دما

معنی کلمه لایۀ هم دما در فرهنگستان زبان و ادب

{isothermal layer} [علوم جَوّ] لایه ای از جوّ که در آن آهنگ کاهش دما با وجود افزایش ارتفاع صفر است

جملاتی از کاربرد کلمه لایۀ هم دما

اولین گام قبل از ساخت کوره، تهیه زغال سنگ و سنگ آهن است. زغال سنگ تقریباً کربن خالصی است که هنگام سوزاندن، هم دمای بالایی را که برای فرآیند ذوب لازم است تولید می کند و هم مونوکسید کربن مورد نیاز برای احیای فلز را فراهم می کند.
به عنوان مثال یخ با دمای ۲۰- درجهٔ سانتی‌گراد را در نظر بگیرید. ابتدا با دادن گرما به یخ، دمای آن را به ۰ درجه می‌رسانیم. (دمای ذوب یخ) سپس با ادامهٔ دادن گرما به یخ، حالت یخ از جامد شروع به تغیر به مایع می‌کند اما همچنان دمای آن ثابت است تا جایی که همهٔ یخ تغییر فاز بدهد. پس از آن دوباره با دادن انرژی، دمای آب مایع را به ۱۰۰ درجهٔ سانتی‌گراد می‌رسانیم. (نقطه جوش آب) ادامهٔ انتقال انرژی باعث تغییر حالت آب مایع به بخار آب (گاز) می‌شود. دقت شود که در این مرحله هم دما ثابت است.
نشان دهنده تعدادی خطوط هم دمای موازی با مدار باشد، در صورتی که واقعیت جز این است. به طوری که در بحث مربوط به تابش وتشعشع گفته شد گرم شدن نواحی مختلف روی زمین به دلایل مختلف، متفاوت است.
براساس نقشهٔ هم دمای سالانه، ارتفاعات شمال شرقی و شمالی استان و ارتفاعات آوج در جنوب غرب استان دارای کمینهٔ درجه حرارت و مناطق مرکزی دشت قزوین و اطراف دریاچهٔ سدّ منجیل دارای بیشینهٔ درجه حرارت است. میانگین درجهٔ حرارت سالیانه ایستگاه‌های هواشناسی از دشت به سمت کوهپایه و مناطق کوهستانی به تدریج کاهش می‌یابد (به استثنای درهٔ شاهرود که یک ۲۴ درجه در تیرماه و کمینهٔ آن / اقلیم محلی محسوب می‌شود). بیشینهٔ درجه حرارت ثبت شده در ایستگاه قزوین طی دورهٔ سی ساله ۱۹/۴ درجه در دی ماه بوده است.
شیشه‌های معمولی منازل به شرط تمیز بودن قادر خواهند بود بین ۸۰ تا ۹۰ درصد پرتو خورشید را از خود عبور داده و تنها میزان ۱۰ تا ۲۰ درصد آن را جذب کرده یا منعکس می‌کنند. زمانی که پرتو خورشید از شیشه عبور کرده و به ساختمان وارد می‌شود، توسط سطوح داخلی جذب شده و مجدداً به واسطه پدیده انتقال حرارت تشعشعی میان سطوح مختلف داخلی منزل مبادله می‌شود و تمام سطوح و فضای داخلی تقریباً هم دما خواهند شد. اگر چه شیشه اجازه عبور سهم عمده از پرتو تابیده شده را می‌دهد، با این وجود پرتو ماورابنفش را جذب می‌کند که پس از سرد شدن محیط داخل، انرژی جذب شده به داخل منزل متشعشع می‌شود. در واقع در این روش شیشه، قسمتی از انرژی خورشیدی تابیده شده را در خود جذب کرده و به دام می‌اندازد.
برای پیش‌بینی سرعت حد یک جسم کروی در یک سیال نیوتنی در شرایط هم دما، معادلات پایستگی جرم و اندازه حرکت باید حل شوند. وجود جمله‌های غیرخطی مربوط به اینرسی در معادلهٔ پایستگی اندازه حرکت، حل این معادله‌ها را بسیار پیچیده می‌کند به طوری که حل مستقیم این معادله‌ها تنها با فرض قابل صرف نظر بودن جمله‌های اینرسی ممکن است. اینرسی کم، در سرعت‌های بسیار پایین رخ می‌دهد و برای پیش‌بینی سرعت ذرات با سرعت‌های متوسط و بالا باید از روابط تجربی استفاده کرد.
مارتمپرینگ در واقع یک روش تمپرینگ نیست، از این رو اصطلاح marquenching به آن تعلق می گیرد.در حقیقت یک نوع عملیات حرارتی هم دما است که پس از کوئنچ اولیه، در حمامی از نمک مذاب انجام می شود.در این دما، تنش های پسماند باقی مانده در قطعه، آزاد می شوند و ممکن است بعضی از ساختارهای بینایتی ناشی از آستنیت باقی مانده را تشکیل دهد.در صنعت از این فرآیند برای برقراری نوعی تعادل میان شکل پذیری و سختی ماده استفاده می شود.چنااچه زمان فرآیند را طولانی کنیم،شکل پذیری بیشتر می شود. قطعه داخل حمام نمک مذاب باقی می ماند تا زمانی که دمای قسمت های داخلی و خارجی آن به یکسان شود. سپس فولاد با سرعت متوسط خنک می شود تا گرادیان دما در حداقل بماند نه تنها این فرآیند تنش های پسماند داخل قطعه را کاهش می دهد، بلکه مقاومت در برابر ضربه را نیز افزایش می دهد.
این طیف از اجسام جامد ملتهب یا مایعات حاصل از ذوب آنها تشکیل می‌شود و برای تمام مواد تقریباً شکل یکسانی دارد یعنی مثل طیف حالت گازی وسیله‌ای برای تمیز دادن عناصر از یکدیگر نیست. به عنوان مثال اگر فلزی مثل آهن یا مس یا روی و امثال آنها به تدریج گرم شوند تا به حد گداخته شدن برسند، از خود طیفی با رنگ خاص گسیل می‌دهند؛ مثلاً آهن نخست به رنگ قرمز تیره درمی‌آید و با افزایش دما به رنگ نارنجی و سپس سفید درمی‌آید، و اگر باز هم دما بالاتر رود، رنگ‌های طیف تغییر نمی‌کند و فقط شدت نور در نواحی مختلف زیاد می‌شود. تفاوت عناصر مختلف، تشکیل طیف نور مرئی از قرمز تا بنفش در دماهای متفاوت است.