[ویکی فقه] وقتی صحبت از شمشیر حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) می شود خیلی از افراد این سوال برایشان پیش می آید که در عصری که اسلحه های مدرن و پیشرفته به قدری تولید شده که می توانند چندین بار کل بشر را نابود کنند، آیا امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) هنگام ظهور از شمشیر که یک اسلحه قدیمی و برای جنگ های تن به تن کاربرد داشته استفاده می کنند؟ در این مقاله پاسخ اجمالی به این سؤال داده شده است. محمد ابن مسلم از امام باقر (علیه السّلام) روایت کرده است که حضرت فرمودند: «و اما شباهت مهدی به جدش مصطفی به خروج وی با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسولش و جباران و طاغوت ها است، و همانا او به توسط شمشیر و ترس نصرت و یاری خواهد شد». مصداق شمشیر وقتی صحبت از شمشیر حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) می شود خیلی از افراد این سوال برایشان پیش می آید که در عصری که اسلحه های مدرن و پیشرفته به قدری تولید شده که می توانند چندین بار کل بشر را نابود کنند، آیا امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) هنگام ظهور از شمشیر که یک اسلحه قدیمی و برای جنگ های تن به تن کاربرد داشته استفاده می کنند؟ برای این سوال می توان به دو گونه پاسخ داد. ← معنای لغوی شمشیر ۱. ↑ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۳۲۷. ...
جملاتی از کاربرد کلمه قیام با شمشیر
پس از برکناری خان احمدخان، بیهپس در دورهٔ جمشیدخان که وارد فومن شده بود و بعداً با دختر شاه طهماسب ازدواج کرد از یک دوره صلح برخوردار شد. الله قلی بیگ سلطان استاجلو که خان احمد را دستگیر کرده بود به عنوان للهٔ شاهزاده محمود میرزا حکومت لاهیجان را به عنوان پاداش دریافت کرد و بقیهٔ بیهپیش بین دیگر امرای قزلباش تقسیم شد. حکمرانی سختگیرانهٔ امرا، که نیازهای زیاد آنان انگار به پایان نمیرسید، نهایتاً منجر به خیزش مردمی در ۹۷۹ ه. ق/ ۱۵۷۱–۱۵۷۲ م در لاهیجان شد. مردم قلعهٔ لاهیجان را در نبود الله قلی سلطان مورد حمله قرار داده و همه از جمله زنان و کودکان را کشتند و همچنین امیره ساسان حاکم گسکر را شکست دادند. قیام با کشتهشدن رهبرش، که یک دباج بود، در نبرد با سپاه اعزامی از سوی شاه طهماسب پایان یافت.
به استناد متون موفقیت قیام با رفتن پارتاتوا ناتمام ماند ولی واقع امر بر خلاف این نظر بود و به جرئت میتوان گفت که قیام در کانون بدوی خود با موفقیت قرین گشت و قدرت آشور در آنجا سرنگون شد.
در هر شهر یک مأمن مخصوص برای اسماعیلیان وجود داشت، که مکانی برای استقرار گروههای مسلح مخالف سلجوقیان بود. اینها کلید قلعهها را به صورت پایگاه دفاعی به دست میآوردند، یا امرای سلجوقی که خواهان حمایت از اسماعیلیان بودند، را به آنها معرفی میکردند. این قلعهها به شکل پادگان درآمده بود؛ یعنی لشکر اسماعیلی تحت امر فرماندهان خود بود و اسماعیلیان به وسیلهٔ همین فرماندهان با سلجوقیان ارتباط داشتند و در صورت نیاز، حاضر میشدند پادگان نظامی خود را به امیران سلجوقی تسلیم کنند. تسلیم به این معنی بود که قسمتی از مالیات ارضی خود را به سلجوقیان بدهند، یا در جنگها سربازان آنها را تأمین کنند، تا بدین طریق موقعیت خود را حفظ کنند. وفاداری و عضویت در گروه اسماعیلیه، مخفیانه شکل میگرفت و فقط رهبران عمومی، آن هم با شایعات مردم شناخته میشدند. الگوی این قیام با زمان هماهنگ بود؛ پس از مرگ ملکشاه، حاکم توانای دیگری نبود و سرزمینهای تحت حاکمیت آنها حتی پیش از مرگ ملکشاه، تحت تسلط امرای پادگانها درآمد. ساختار اجتماعی شهرها در آن زمان به شکلی بود که قدرت در دست قضات و علما قرار داشت و به ندرت پیش میآمد که لشکر منظم آنها هدفی برای تصرف نواحی مختلف داشته باشد؛ یعنی این که به تسلیم یک ناحیه منجر شود.
شورش نوعی قیام با هدف جایگزینی یک دولت، شخصیت، قانون یا سیاست است.
در سالهای دهه ۱۸۶۰، ساتسوما تمایل داشت موقعیت ممتاز خود را در راستای حفظ وضعیت موجود حفظ کند، در حالی که هدف چوشو به قیام با هدف سرنگونی حکومت تبدیل شده بود. ساکاموتو ریوما از طریق میانجیگری توانست، رهبران نظامی ساتسوما سایگو تاکاموری و اوکوبو توشیمیچی و از طرف دیگر کیدو تاکایوشی (کاتسورا کوگورو) از قلمروی چوشو را گرد هم بیاورد. اگر چه این دو قلمرو بهطور سنتی دشمنان شدید یکدیگر بودند، رهبران آنها موافقت کردند که زمان مناسب برای تغییر رسیدهاست و موافقت کردند که در صورت حمله از طرف دیگران به یکدیگر کمک کنند.
شام را صبح قیامت شد قیام با هم آمد ای شگفت این صبح و شام
ما زانک به طاعتش نکردیم قیام با حلقهٔ بندگیّ او پیر شدیم
از اصل قیام با تعابیر: فتنه و سانحه، فساد و شورش، عصیان و طغیان، شاهبازی، لعب عجیب، دولت روباه صولت و غیره یاد شده و قیام کنندگان را با عناوین: اشرار و بیدولتان لئام، ارباب ضلال، گروه لئام، سفیهان ناقص خردِ سبکعقل، جمعی پریشان و قومی بینام و نشان، اجامره و اوباش، لشکر بلاظفر اجامره، اهل فساد و جنود شیطان، تابعان گمراه، مخذولان، شوریدهبختان سفیه و غیره توصیف کردهاند. =
در سالهای دهه ۱۸۶۰، ساتسوما تمایل داشت موقعیت ممتاز خود را در راستای حفظ وضعیت موجود حفظ کند، در حالی که هدف چوشو به قیام با هدف سرنگونی حکومت تبدیل شده بود. ساکاموتو ریوما از طریق میانجیگری توانست، رهبران نظامی ساتسوما سایگو تاکاموری و اوکوبو توشیمیچی و از طرف دیگر کیدو تاکایوشی (کاتسورا کوگورو) از قلمروی چوشو را گرد هم بیاورد. اگر چه این دو قلمرو بهطور سنتی دشمنان شدید یکدیگر بودند، رهبران آنها موافقت کردند که زمان مناسب برای تغییر رسیدهاست و موافقت کردند که در صورت حمله از طرف دیگران به یکدیگر کمک کنند.
شکست دولت قاهره در پایان دادن به اشغال بریتانیا منجر به تلاشهای جداگانه برای استقلال در خود سودان شد که اولین آنها توسط گروهی از افسران نظامی سودانی معروف به لیگ پرچم سفید در سال ۱۹۲۴ رهبری شد. این گروه را ستوان یکم علی عبداللطیف و ستوان یکم عبدالفاضل الماز رهبری می کردند. این دومی شورش آکادمی آموزش نظامی را رهبری کرد که پس از انفجار ارتش بریتانیا بیمارستان نظامی که او در آن پادگان بود، با شکست آنها و مرگ آلماز پایان یافت. ادعا می شود که این شکست تا حدی نتیجه عدم حمایت پادگان مصری در شمال خارطوم از قیام با توپخانه همانطور که قبلاً وعده داده شده بود بوده است.
لشت نشا هم غارت شد. خانهها، مغازهها، کاروانسراها، بازارها و اقامتگاه کلانتر لاهیجان و دفاتر دولتی غارت و تخریب شدند. در پاسخ، خانهای تنکابن، آستارا و گسکر در کوچصفهان بر غریبشاه غالب شدند و قیام با خشونت و کشتار قیامکنندگان سرکوب شد.