قوش قلعه

معنی کلمه قوش قلعه در لغت نامه دهخدا

قوش قلعه. [ قو ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گرم خان بخش حومه ٔشهرستان بجنورد، سکنه آن 208 تن. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. این ده را به اصطلاح محلی قوچ قلعه نیز گویند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه قوش قلعه در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان گرم خان بخش حومه شهرستان بجنورد .

جملاتی از کاربرد کلمه قوش قلعه

این شهر در ۷۵ کیلومتری شهر اراک قرار دارد و درآمد غالب مردم شهر کمیجان کشاورزی می‌باشد. این شهر جاذبه‌هایی مانند قلعه خاندان بهادری، قلعه عیسی بهادری، محله یزدی‌ها، تپه‌های باستانی چهرگزی، زادگاه شاعر معروف فخرالدین عراقی، شیخ دیلی، محمود بلاغی، قوش دره، مزرعه احمدآباد، باغات گسترده انار و… می‌توان نام برد. کمیجان در دامنه کوه سر به فلک کشیدهٔ وفس قرار دارد و تپه‌های بزرگی چون چهرگزی و امام یالی از سمت شمال شرقی و شرق آن را احاطه نموده‌است.