[ویکی فقه] قواعد مذکر و مؤنث، قواعد مهم درباره استعمال الفاظ مذکر و مؤنث را می گویند. یکی از قواعد ادبی که مفسران باید به آن آگاه باشند، قاعده مذکر و مؤنث بودن است. قاعده اول در تانیث حقیقی ، فعل غالبا همراه تای تانیث می آید؛ مگر این که فاصله ای باشد که هرچه این فاصله بیشتر باشد، حذف تای تانیث بهتر است. همچنین اگر مؤنث حقیقی را با «ت» بیاورند بهتر است؛ مگر این که جمع باشد.اما در تانیث غیرحقیقی ، در صورتی که فاصله باشد، حذف تای تانیث بهتر است؛ مانند: (فمن جاءه موعظة من ربه). در این آیه، با این که «موعظه» مؤنث مجازی است، «جاءه» مذکر آمده است. قاعده دوم در صورتی که فاصله زیادتر باشد، هم تانیث و هم تذکیر جایز است؛ مانند: (واخذ الذین ظلموا الصیحة) و (واخذت الذین ظلموا الصیحة). قاعده سوم ...
جملاتی از کاربرد کلمه قواعد مذکر و مؤنث
به گفته دیلی و ویلسون «تفاوت مذکر و مؤنث در انسان بیشتر از پستانداران تکهمسر اما بسیار کمتر از پستانداران به شدت چندهمسر است». یکی از توضیحات پیشنهادی این است که روند فرگشت سکسؤالیته انسانی بیشتر به خویشاوند نزدیک خود بونوبو (نوعی شامپانزه) شباهت داشته که از نظر دودیسی جنسیتی بسیار شبیه به انسان است. بونوبوها به چندزنی-چندشوهری علاقه دارند و از روابط جنسی تفریحی برای تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش خشونت بهره میبرند.
در هر صورت، اصطلاح مبدلپوش تنها برای توصیف افرادی استفاده نمیشود که بدون انگیزهٔ خاص مبدلپوشی میکنند. در بعضی جوامع امروزی غربی این اصطلاح در معنایی بکار میرود که گروهی از افراد مبدلپوش دارای بدن مذکر و هویت جنسی مردانه که مبدلپوشی یادگارخواهانه نیز نیستند و نمایش و رقص با لباس مبدل را نیز انجام نمیدهند، جهت توصیف خود از این مفهوم اصطلاح میکنند. این افراد معمولاً خود را بهعنوان بخشی از طیف افراد تراجنسی محسوب مینمایند.
زبان تاتی در سه روستای کفته، کلاس و علیآباد که در شهرستان رودبار در مجاورت با شهرستان طارم قرار دارند، رایج است و خاصِ این سه روستا است. تاتی که در این سه روستا رایج است با تاتی رایج در شهرستان طارم مقاربت دارد و با زبان گیلکی و گویش رودباری تفاوت دارد. از نظر دستوری و زبانی، ویژگی خاصی که زبان تاتی در این منطقه دارد، وجود جنسیت و مذکر و مونث در این زبان است که در زبانهای شمال ایران چنین ویژگی دیده نمیشود و ویژگی منحصر به فرد همین گویش است.
آیین ودایی از ادیان چند خدایی است و خداهایی دارد که اکثر آنها مذکر و در ارتباط با وقایع آسمانی هستند. آیین پرستش این خدایان تنها در اختیار کاهنانی بود که برهما نام داشتند. این مراسم شامل اجرای اشعار ریگودا، قربانی حیوانات و نوشیدن نوشیدنی مقدسی که با خون این حیوانات مخلوط میشد و سوماً (Soma) نام داشت بود. در این مراسم خوراکها تقدیم به آتش مقدس که خود نقش یکی از خدایان را داشت میشد.
تا پیش از سده پنجم پیش از میلاد، ناحیه شهری اسپارت بیشتر نواحی جنوب یونان را تحت کنترل داشت. این ناحیه را منطقه «پلویونی» مینامند. زندگی اسپارتیها در جنگ میگذشت. همه شهروندان مذکر و بالغ، اعضاء تمام وقت ارتش محسوب میشدند. زنها آموزشهای فیزیکی میدیدند تا بتوانند بچههای قوی و نیرومند به دنیا بیاورند. هنگامی که شهروندان اسپارتی مشغول پرداختن به امور جنگی بودند، غلامان (بردگان) روی زمین کشاورزی میکردند.
ترجیح پسر زمانی رخ میدهد که خانواده پسر را ارزشمندتر میداند، ترجیح جنسیتی مذکر و ارزشمندی پسر نسبت به دختر در گذشته مبنای اقتصادی داشتهاست.
مثالهای متداول و ساده برای نشان دادن تقابل دوتایی، تقابل بین روشن و تیره، روز و شب، مذکر و مؤنث، ملفوظ و مکتوب، گفتار و نوشتار یا تقابل میان عقلانیت و عواطف است.
البته تعداد زیادی از اشیاء و اسامی غیر زنده هم مذکر یا مؤنث هستند. جنسیت این اسامی از قاعدهای تبعیت نمیکند و رابطهای با معنای آنها ندارد. طبقهبندی اسامی غیر زنده به مذکر و مؤنث از طریق حروف آخر آنها قابل شناسایی است. در واقع جنسیت بیشتر اسامی در زبان روسی را میتوان از طریق آخرین حروف شناسایی کرد. تعدادی قواعد ساده برای شناسایی جنسیت اسامی وجود دارد. این قواعد برای نوآموزان کافی خواهد بود البته به یاد داشته باشید که از این طریق نمیتوان جنسیت تمام اسامی روسی را شناسایی کرد.
بحث این کتاب بدین منتج میشود که لذت دیداری در سینما، ساختار نگاه مذکر و مورد نگاه بودن مونث را بازتولید میکند؛ ساختاری دوگانه که روابط نامتقارن قدرت را که بر جهان اجتماعی واقعی حاکم اند، بازمیتاباند.
علاوه بر اسمها و ضمایر شخصی، در صرف فعل به صورت مذکر و مؤنث در شخص دوم در مرکز و جنوب و در سوم شخص در همه لهجهها تفاوت جنسیتی وجود دارد: او وانو (او میگوید، مذکر)، او وانا (او میگوید، مؤنث). ضمایر شخصی ساختار معمولی ایرانی غربی دارند. ضمایر شخصی در زازاکی به ضمایر تالشی، سمنانی، سنگسری، تاتی ایران, وفسی و فارسی بسیار نزدیک است.