قلعه سرد

معنی کلمه قلعه سرد در لغت نامه دهخدا

قلعه سرد. [ ق َ ع َ س َ] ( اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 10 هزارگزی شمال باختری دهدز و کنار راه مالرو دره شور به مهراب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنه آن 56 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه قلعه سرد در فرهنگ فارسی

دهی از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در ۱٠ هزار گزی شمال باختری دهدز . و کنار راه مالرو دره شور به مهراب موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است .

جملاتی از کاربرد کلمه قلعه سرد

وینترفل قلعه اجدادی خاندان استارک و مرکز سیاسی شمال است. این شهر آب‌وهوایی سرد و نیمه‌قطبی با زمستان‌هایی برفی و تابستان‌هایی خنک دارد. این قلعه بر روی یک چشمه آب‌گرم طبیعی ساخته شده‌است که آب سوزان آن در داخل دیوارهای قلعه جاری می‌شود و تالارها و اتاق‌های آن و همچنین گلخانه گوشه شمال غربی آن را گرم می‌کند. چندین استخر روباز در آن نیز وجود دارد که آب گرم را در داخل جنگل خدایان (godswood) جمع می‌کند. چشمه آب‌گرم از یخ‌زدگی زمین نیز جلوگیری می‌کند. قلعه دارای دخمه‌های عمیقی به نام «دخمه» (crypt) است، که در آن اجساد استارک‌های متوفی در پشت مجسمه‌هایی به شکل آن‌ها با یک گرگ در جلوی پایشان و شمشیرهایشان در دستانشان دفن می‌شوند. این مقبره‌ها از زمانی که پادشاهان قدیمی شمال که به پادشاهان زمستان معروف بودند، استفاده می‌شدند. آن‌ها پیش از ورود آندال‌ها حکومت می‌کردند.