[ویکی فقه] قلب القلب، ابطال « قلب » مبطل علت در قیاس فقهی از طریق اقامه «قلب» دیگر می باشد. قلب القلب، به معنای قلبی است که از سوی مستدل متوجه قلب معترض می گردد. توضیح گاهی مستدل از راه قیاس ، مطلبی را اثبات می نماید، اما معترض در مقام اشکال به مستدل ، از طریق قلب، حکمی مخالف حکم مستدل را اثبات نموده و او را محکوم می نماید، حال اگر مستدل نیز در مقام جواب به معترض، از طریق قلب، اعتراض او را پاسخ دهد که لازمه قلب معترض ، با حکم مستدل منافات ندارد به این عمل «قلب القلب» می گویند، زیرا در حقیقت، اصل قیاس را از قلب محفوظ می دارد. تفاوت قلب با معرضه نکته:در حقیقت، قلب همان معارضه است، با دو تفاوت:۱. در قلب، زیادت در علت جایز نیست، به خلاف معارضات دیگر؛۲. در قلب، منع وجود علت در فرع و اصل جایز نیست. عناوین مرتبط ...
جملاتی از کاربرد کلمه قلب القلب
قلب رئوف جوانان <>اول آن كه جوان از پير رقيق القلب تر است . به اين جهت ، يوسف از عذرخواهى برادرانزودتر متاءثر شد و آنان را فورا بخشيد.
- ذكر، كليد نيكو شدن قلب است : اءصل صلاح القلب اشتغاله بذكرالله ؛ (52)
بعضى از رُوات گفته : به خدا قسم ! هرگز مردى را كه لشكرهاى بسيار او را احاطهكرده باشند و ياران و فرزندان او را به جمله كشته باشند واهل بيت او را محصُور و مستاءصل ساخته باشند، شجاعتر و قوىّ القلب تر از امام حسينعليه السّلام نديدم ؛ چه تمام اين مصائب در او جمع بود به علاوه تشنگى و كثرت حرارتو بسيارى جراحت و با وجود اينها، گرد اضطراب و اضطرار بر دامن وقارش ننشست و بههيچ گونه آلايش تزلزل در ساخت وجودش راه نداشت و با اينحال مى زد و مى كُشت ، و هنگامى كه اَبطال رِجال بر او حمله مى كردند چنان بر ايشان مىتاخت كه ايشان چون گلّه گرگ ديده مى رميدند و از پيش روى آن فرزند شير خدا مىگريختند، ديگر باره لشكر گرد هم در مى آمدند و آن سى هزار نفر پشت با هم مى دادندو حاضر به جنگ او مى شدند، پس آن حضرت بر آن لشكر انبوه حمله مى افكند كه مانندجَراد مُنْتَشر از پيش او متفرّق و پراكنده مى شدند و لختى اطراف او از دشمن تهى مىگشت . پس ، از قلب لشكر روى به مركز خويش مى نمود كلمه مباركه لاحَوْلَ وَلا قوَّةَ اِلاّبِاللّهِ را تلاوت مى فرمود.(285)
بر تو باد به ذكر خدا. زيرا ياد او قلب را نورانى مى كند؛ عليك بذكر الله فانه نور القلب . (578)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:جز به ذكر خدا، زياده مگوييد؛ چه سخن بسيار كه در آن ذكر خداوند نباشد، قلب راقساوت بخشد و دورترين مردم از خداوند، شخص قسى القلب است .