قطار پالس
جملاتی از کاربرد کلمه قطار پالس
در ۱۹۹۸، کولینگز، برگمن و ناکس یک لیزر با آلایش اربیوم/ایتربیوم با نرخ تکرار اصلی ۲۳۵ مگاهرتز با بهکارگیری یک بازتابنده براگ اشباعی (SBR) برای قفل مدی کردن کنش پذیر کاوک، ساختند. با افزایش توان پمپ، لیزر به صورت هماهنگ قفل مدی شد: تعداد پالسهای چرخنده در کاواک از یک پالس به یازده پالس افزایش یافت و نرخ تکرار به ۶/۲ مگاهرتز رسید [۱]. اگرچه دیگر لیزرهای فیبری به چنین نرخ تکراری رسیدهاند، کاواکهای بلندتر و هماهنگهای بسیار بالاتر به کار بردهاند. برای نمونه، گری و همکارانش در ۱۹۹۵ به قطار پالسهای ۵۲۶ مگاهرتزی با افزایش توان پمپ در یک لیزر فیبری اربیوم/ایتربیوم قفل مدی رسیدند که در هماهنگ تقریباً پنجاهمش کار میکرد. دو سال بعد، گرادینین وگری یک آینهٔ جاذب اشباعی نیم رسانا را برای کمک به افزایش نرخ تکرار تا بیش از ۲ گیگاهرتز به کار بردند که این لیزر در هماهنگ ۳۹۶امش کار میکرد.
استفاده از آمپلیفایرهای با لامپ خلأ متقاطع برای تولید قطاری از پالسها توسط «جردن و اکسلز» در سال ۱۹۱۸ تشریح شد. این مدار که به پایه و اساس فلیپفلاپ تبدیل شد؛ مداری دارای دو حالت که به صورت قطعهٔ اساسی رایانههای دیجیتال باینری الکترونیکی تبدیل شد.
دیگر دستاوردها، به ویژه برای برنامههای کاربردی لیزر، نگرانی از توسعه مد قفل لیزر است که میتواند با دیود لیزر پمپ شود، که میتواند قدرت بسیار بالا متوسط خروجی (ده وات) در پالسهای زیر پیکو ثانیه تولید کند، یا قطار پالس با نرخ تکرار بسیار بالا تولید کند.
Roos (1980) نشان داد که ۲۰۰ میکروثانیه لیزر همانند قطاری متشکل از پالسهای ۵ میکروثانیه نتایج بهتری نسبت به یک پالس ۲۰۰ میکروثانیه ای دارد. Anisimov, et al. (1984) کشف کردند که بهرهوری از این فرایند با تسریع ذوب در حین پالس بهبود پالس بهبود میابد.