قسم به خورشید

معنی کلمه قسم به خورشید در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قسم به خورشید یکی از موارد قسم در قرآن می باشد.
قسم به خورشید و نور آن - به اتفاق بیشتر مفسران - در سوره شمس آمده است: (والشمس وضحاها)؛ «سوگند به خورشید و تابندگی آن».
دیدگاه مفسران درباره آیات آغازین سوره شمس
بعضی از مفسران شیعه در تفسیر های روایی، آیات آغازین سوره شمس را به ائمه اطهار علیه السّلام تاویل کرده اند.
← دیدگاه طبرسی
۱. ↑ شمس/سوره۹۱، آیه۱.
...

جملاتی از کاربرد کلمه قسم به خورشید

پس حُرّ با حضرت امام حسين عليه السّلام عرض كرد: فداى تو شوم ، يابنرَسُول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم ! منم آن كسى كه ترا به راه خويش نگذاشتموطريق بازگشت بر تو مسدود داشتم و ترا از راه وبيراه بگردانيدم تابدين زمينبلاانگيز رسانيدم وهرگز گمان نمى كردم كه اين قوم با تو چنين كنند وسخن ترابرتو ردّكنند، قسم به خدا! اگر اين بدانستم هرگز نمى كردم آنچه كردم . اكنون ازآنچه كرده ام پشيمانم وبه سوى خدا تو به كرده ام آيا توبه وانابت مرا در حضرت حقّبه مرتبه قبول مى بينى ؟ آن درياى رحمت الهى در جواب حُرّ رياحى فرمود: بلى ،خداوند از تو مى پذيرد وتو را معفوّمى دارد.
و تو را با چشمم معصيت كردم ، و اگر مى خواستى سوگند به عزتت كه مرا نابينا مىساختى و تو را با گوشم نافرمانى نمودم و اگر مى خواستى قسم به عزتت كه مراكر مى نمودى و تو را با دستم عصيان كردم و اگر مى خواستى سوگند به عزتت مرابى دست مى ساختى و تو را با پايم نافرمانى نمودم و اگر مى خواستى سوگند بهعزتت مرا بى پا مى كردى ، و تو را با عورت خود معصيت كردم و اگر مى خواستى قسمبه عزتت مرا عقيم مى نمودى و تو را با تمام اندامهايم - كه بر من به آنها نعمت بخشيد،كه اين نافرمانى از من پاداش تو نيست - نافرمانى كردم . (236)

خوارزمى در مناقب از جابر نقلكرده است كه مى گويد: نزد رسول خدا - صلى الله عليه و آله - كه على بن ابيطالبآمد. حضرت فرمود: برادرم آمد. بعد متوجه كعبه شد و دست به كعبه زد و فرمود: ((والذى نفسى بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة ؛ يعنى قسم به خدايى كهجانم در دست اوست ! بدرستى كه اين على و شيعيانش ، در روز قيامت ، نجات يافتگان هستند.) .

قسم به آن خدائى كه جانم بدست تواناى او است ، اگر تمام مردم از راهى بروند وانصار از راهى ديگر، من از راهى مى روم كه انصار رفته اند و اگر مساله هجرت نبود، منمردى از انصار مى بودم . خداوندا! انصار و فرزندان انصار و نوادگان انصار را موردرحمت و عنايت خود قرار بده .
ايـن دو تـفـسـير با يكديگر منافات ندارد و ممكن است آيه فوق قسم به هر دو باشد، چراكه هر دو از آيات خداوند و شگفتيهاى بزرگ اين جهان است .
سوگند یا قسم به یمین اقرار و اعترافی گویند که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد. قسم (به خدا، رسول، امامان و بزرگان).
قسم به آن نفس عزيز و گرامى [انسان ] و كسى كه آن رامتعادل قرار داد، سپس زشتيها و خوبيها را به آن الهام كرد رستگار و خوشبخت گشت هر كهآن را پاكسازى نمود و نااميد و بدبخت شد كسى كه نفس خويش را به معاصى آلوده ساخت.
سپس معصوم مى فرمايد: قسم به خدا به كسى از گناهان بيرون نمى رود مگر به وسيلهاقرار به گناهان .
اسیر دام سر زلف توست مرغ دلم قسم به طایر گردون که غیر واقع نیست
كسى به آخوند مى گويد: چرا نشسته اى ؟ نزديك است آتش خرمن شما را بگيرد. آخوندتا اين را مى شنود عبا وعمامه را بر مى دارد وقرآن را به دست مى گيرد و به بيابان مىرود و رو به آتش مى گويد: اى آتش ! اين نان خانوادهواهل وعيال من است ترا به اين قرآن قسم به اين خرمن متعرّض نشو!
قسم به یسر یسارت که هست گاه قسمت کآن یمین به یمن یمینت که هست گاه عطایم
واى بر شما، آيا شما اينان را يارى مى دهيد و دست از يارى ما مى كشيد؟ آرى ، قسم به خدا كه مكر و نيرنگ شما تازگى ندارد. ريشه شما بر آن استوار شده و فروع شما بر اساس آن شكل گرفته است . شما خود پليدترين ميوه اى هستيد كه گلوى ناظر را مى آزارد و كوچكترين لقمه اى كه غاصب (مقام خلافت ) فرو مى برد!
قسم به حشمت و جاه توگر همی جویم ز هیچ‌کس به جهان عیب خاصه از اخیار