قال و قول
معنی کلمه قال و قول در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه قال و قول
ای برون از وهم و قال و قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من
اين جمله اشاره روشنى به وسعت معانى آيات قرآن است كه مكرر خاطر - نشان كرده ايمباز در حديث سومى از همان پيشواى بزرگ مى خوانيم كه در تفسير اين آيه فرمود: هوصلة الامام فى كل سنة بما قل او كثر ثم قال و ما اريد بذلك الا تذكيتكم : (منظوربرقرار ساختن پيوند با امام و پيشواى مسلمين در هرسال از طريق كمك مالى است ، كم باشد يا زياد، سپس فرمود: منظور من با اين كار فقطاين است كه شما را پاك و پاكيزه كنم ).
من بدم غافل بشغل قال و قیل بود در باطن چنین رنجی ثقیل
قطع کن زنجیر تعلق هستی با دم شمشیر حال کی سعیدا حل شود مشکل تو را از قال و قیل
زهد را و علم را و قال و قیل جمله را انداختند در آب نیل
از اين رو مى توان به پيشگاه نبوت و رسالت بزرگترين خليفه خدا در جهان بشريتعرض كرد:و ما نصبت عليا عليه السلام للخلافه ، اذ نصبت ، ولكن الله نصب و ما قلتللناس يوم الغدير فى على : من كنت مولاه فهذا على مولاه ، ولكن الله قال و همچنين درمطالب و موارد ديگر.
(عن ابى عليه السلام : ثم قال و عزتى و جلالى و ما خلقت خلقا هو احب الى منك.(172) )
به اين ترتيب مفهوم و مدلول لفظ را تغيير دادند و همين تغيير، در كتابهاى حديثانتشارى تمام يافت ؛ تا جايى كه بخارى در صحيح خود در كتاب ادب ، بابى را زيرعنوان باب من اءكفر اءخاه من غير تاءويل فهو كما قال و نيز باب من لم ير اكفارمن قال ذلك متاءولا و جاهلا به آن اختصاص داده است (162).
5 - قال و من الفاظ رسول الله صلى الله عليه و آله : الشديد من غلب نفسه .
نقش آدم لیک معنی جبرئیل رسته از خشم و هوا و قال و قیل
تا کی از قال و قیل اهل مقال بشنو از عاشقان حکایت عشق
حديث : 4 و بهذاالاسناد عن ابراهيم بن اسحاق عن اسحاق بناسماعيل الصوفى عن العباس بن ابى العباس عن عبدوس بن ابراهيم البغدادى رفعالحديث الى ابى عبدالله عليه السلام قال الحناء يذهب بالسهك و يزيد فى ماء الوجه ويطيب النكهه و يسحن الولد و قال و من اطلبى فتدلك بالحناء من قرنه الى قدمه نفى عنهالفقر.
بدون شك در اين قال و غوغا، هارون جانشين موسى (عليهالسلام ) و پيامبر بزرگ خدا دستاز رسـالت خـويـش بـرنـداشـت و وظيفه مبارزه با انحراف و فساد را تا آنجا كه در توانداشت انجام داد، چنانكه قرآن مى گويد:
O قرآن ، بعد از متّقين ، كفّار را معرّفى مى كند. آنها كه در گمراهى و كتمانِ حقّ، چنان سرسختند كه حاضر به پذيرش آيات الهى نيستند.(134) چنانكه گروهى از آن كافران معاند، در برابر دعوت پيامبران ، زبان قال و حالشان اين بود: (سواء علينا اءوَعَظتَ ام لم تكن من الواعظين )(135) براى ما وعظ و نصيحت تو اثرى ندارد، فرقى ندارد كه پند دهى يا از نصيحت دهندگان نباشى .
و مولف آن هم خود مجتهد بوده و با اينكه بايد در هر سخن ، خود سخن را سنجيد. انظرالى ما قال و لا تنظر الى من قال ولى باز شناختن مولف و شخص صاحب كتاب دراخذ به راى او معتبره است .
حديث : 14 ابى رحمه اللهقال حدثنى على بن ابراهيم عن ابيه عن محمد ابى عمير عن هشام بن سالم عن ابى عبداللهعليه السلام قال دخلت عليه نسوه فسالته امراه عن السحقفقال حدها حد الزانى فقالت امراه ما ذكر اللهعزوجل ذلك فى القرآن قال بلى قال و اين هوقال هو اصحاب الرس .
هم محنت قال و قیل بردیم هم شربت طیلسان چشیدیم
خمش کن چند می گویی چه قیل و قال می جویی که قیل و قال و قالو را نمیدانم نمیدانم
علم تو باشد همه از قیل و قال و آن من میراث من از جد من