قاسم خیل

معنی کلمه قاسم خیل در لغت نامه دهخدا

قاسم خیل. [ س ِ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی. در 8هزارگزی شمال خاوری شاهی و 3هزارگزی شوسه شاهی به ساری. در دامنه واقع، هوائی معتدل مرطوب دارد. دارای 360 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات ، برنج ، پنبه ،کنجد، توتون ، ابریشم. شغل مردم زراعت و کارگری در کارخانجات صنایع دستی زنان بافتن پارچه ابریشمی و کرباس ، راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

جملاتی از کاربرد کلمه قاسم خیل

بر اساس ویدئویی که از دیدار علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با خانواده قاسم سلیمانی منتشر شد، او به جلسه‌ای «حدود بیست سال» پیش با تعدادی از فرماندهان سپاه اشاره می‌کند و ادعا می‌کند: «صحبت گرم و گیرایی کردم. من حرف می‌زدم، اما حرف خدا بود و زبان من بود و خیلی اثرگذار بود.»