فیروز کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پیروز کردن. کسی را بر دیگری چیره ساختن : تو را کرد فیروز برفور هند به دارا و بر نامداران سند.فردوسی.رجوع به فیروز و پیروز شود.
معنی کلمه فیروز کردن در فرهنگ فارسی
پیروز کردن کسی را بر دیگری چیره ساختن .
جملاتی از کاربرد کلمه فیروز کردن
در مقابل تصمیم شهرداری تهران اما تعداد زیادی از نویسندگان، پژوهشگران، بازیگران و پیشکسوتان، کارگردانان و نمایندگان شورای شهر و مردم از جمله مهرداد بهار، محمود عزیزی، علی نصیریان، علی اعطا، حسن خلیلآبادی و حجت نظری مخالف این تصمیم شهرداری بوده و بر این باورند حاجی فیروز ریشهای تاریخی و سنتی دارد و ارتباطی به نژادپرستی ندارد بلکه منظور سیاوش است. و ذکر کردند در نماد حاجی فیروز فردی سیهچرده و دانا که از آمدن سال جدید خوشحال است و قصد تقسیم کردن این شادی با بقیه را دارد منظور است نه بردهداری و نژادپرستی و در آن دوران قدیم که حاجی فیروز ساخته شد اصلاً بحث نژادپرستی مطرح نبوده است و نباید این دو را به هم ربط داد.