فیروز شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کامیاب شدن. پیروز شدن. ( یادداشت مؤلف ) : هر کس که شود به مال دنیا فیروز در چشم کسان بزرگ باشد شب و روز.خاقانی.رجوع به فیروز شود.
معنی کلمه فیروز شدن در فرهنگ فارسی
پیروز شدن کامیاب شدن پیروز شدن
جملاتی از کاربرد کلمه فیروز شدن
در این بین فیروز با فرح پهلوی تماس و از وی تقاضای کمک میکند. فرح پهلوی نیز به گفته خود در مقابل محمدرضا شاه پهلوی زانو زده و تقاضای عدم وصل شدن ۳۰۰ هکتار پردیسان به ۵۰۰ هکتار شهرک غرب را مینماید که با موافقت شاه؛ تیر آنهایی که قصد شهرک سازی در آن اراضی گرانقیمت آن زمان را داشتند به سنگ میخورد.
پس از کشته شدن ابومسلم خراسانی به دستور منصور دومین خلیفه عباسی (۱۳۶ – ۱۵۸ هجری) که به تاریخ چهارشنبه ۲۶ شعبان سال ۱۳۷ هجری رخ داد، سندباد، یکی از نزدیکان ابومسلم خراسانی به خونخواهی وی برخاست و به گنجینهها و اسلحههای ابومسلم در کومش و ری دست یافته و بزودی لشکری یکصد هزار نفره تدارک دید. منصور نیز از بغداد لشکری صد هزار نفره به فرماندهی «جهور بن مرار العجلی» را به رویارویی وی فرستاد و جنگی در نزدیکی ساوه میان دو سپاه رخ داد، سند باد شکست خورده به طبرستان و نزد اسپهبد خورشید پناه برد. خورشید، پسر عمویش «طوس پسر سارویه» را به استقبال سندباد فرستاد. سندباد در برخورد با طوس درشتی کرد و میان آن دو درگیری و بی حرمتی شد و طوس با ضربت شمشیر سر از بدن سند باد جدا نمود و همه خزائن و غنائم همراه سندباد را به طبرستان نزد اسپهبد خورشید برد. خورشید از این رخداد بسیار تاسف خورد و طوس را نفرین نمود. این خبر به جهور سالار سپاه عباسی رسید و با منصور مکاتبه نموده و منصور به وی دستور داد که اموال ابومسلم را از خورشید پس بگیرد، چون از آن خلیفه عباسی است. خورشید از پس دادن گنجینهها سر باز زد اما سر سندباد را بههمراه فرستاده خود «فیروز» به نزد خلیفه عباسی فرستاد. منصور از فرستاده اکرام نمود. خورشید بار دیگر فیروز را با بسیاری از جواهر طبرستان به نزد خلیفه فرستاد. خلیفه پذیرفت و باز هم گنجینه ابومسلم را درخواست کرد ولی خورشید از پس دادن گنجینه امتناع ورزید.