فلسفه جدید غرب

معنی کلمه فلسفه جدید غرب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فلسفه جدید غرب، در انسان گرایی رنسانس بود. که بر ۴ محور اصلی بنا شده بود: فردگرایی، تاکید بر مذهب شخصی همراه با تردید در جایگاه نهاد کلیسا، علاقه زیاد به ادبیات یونان و روم باستان و ضدیت با مکتب ارسطو.
انسان گرایی رنسانس بر ۴ محور اصلی بنا شده بود: فردگرایی، تاکید بر مذهب شخصی همراه با تردید در جایگاه نهاد کلیسا، علاقه زیاد به ادبیات یونان و روم باستان و ضدیت با مکتب ارسطو. آنچه بیش از همه در آثار و فعالیت های انسان گرایان رنسانس می توان به وضوح مشاهده کرد حمله به عقاید مذهبی کلیسا و تشریفات رسمی آن بود. در واقع انسان گرایان برای نفی اقتدار و مرجعیت کلیسا و فلسفه ارسطو تلاش بسیاری کردند و همین وضعیت، مقدمات شکل گیری نگرش علمی و فلسفی را در دوران رنسانس و مدرن فراهم کرد.
انسان گرایی رنسانس
رنسانس به معنای تولد دوباره، گرایشی را نشان می داد که پیش از آن در یونان باستان تجربه شده بود. در این دوران مطالعه کردن طبیعت مترادف با مطالعه کردن خدا در نظر گرفته می شد و در عین حال توجه به انسانی که در این جهان زندگی می کند در کانون توجه انسان گرایان رنسانس قرار گرفت. در این بخش از مقاله، نگاهی گذرا به اندیشه ها و فعالیت های برخی از انسان گرایان مطرح رنسانس خواهیم داشت.
← فرانسیسکو پترارک
۱. ↑ اراسموس، دسیدریوس، اراسموس، ۱۳۸۳، ص۱.۲. ↑ اراسموس، دسیدریوس، اراسموس، ۱۳۸۳، ص۱۱.
منبع
...

جملاتی از کاربرد کلمه فلسفه جدید غرب

لحظه‌ای که به دنبال کسی می‌روید از پیروی حقیقت متوقف می‌شوید. من نگران نیستم که آیا شما به آنچه من می‌گویم توجه می‌کنید یا نه. من می‌خواهم کارهای خاصی در این جهان انجام دهم و با تمرکز تزلزل ناپذیر در حال انجام آن هستم. من خودم فقط به یک چیز ضروری توجه می‌کنم: آزاد کردن بشر. من تمایل دارم او را از همه قفس‌ها آزاد کنم، از همه ترس‌ها، و نه تأسیس مذاهب یا فرقه‌های جدید، و نه بیان نظریه‌های جدید و فلسفه جدید."
ایمانوئل کانت (به آلمانی: Immanuel Kant) (زادهٔ ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ – درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴) فیلسوف سرشناس آلمانی در عصر روشنگری و کارساز در فلسفه جدید بود. او یکی از فیلسوفان کلیدی عصر روشنگری است و فلسفهٔ وی از اندیشه‌های چیره بر نیمهٔ نخست سدهٔ نوزدهم است. وی تجربه‌گرایی و خردگرایی آغازین نوین را در هم آمیخت و تا به امروز کارهای با ارزش وی در متافیزیک، معرفت‌شناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیبایی‌شناسی و دیگر زمینه‌ها دنباله دارد. اندیشه بنیادین «فلسفه نقدی» کانت به ویژه در نقدهای سه‌گانه وی «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی» و «نقد قوه حکم»، «خودآیینی انسان» است.
در فلسفه جدید، امکان به معنی آزادی عمل است. این معنی نزدیک به معنی وسع و طاقت است؛ مثلاً می‌گویند در وسع او نیست که چنین کند، یعنی توانائی آن را ندارد.
قائم مقامی در کنار دروس حوزوی به فراگیری و مطالعه فلسفه جدید و فلسفه سیاست روی آورد.
تاریخ مختصر فلسفه جدید: از دکارت تا ویتگنشتاین نوشته راجر اسکروتن که اولین ویرایش آن در سال ۱۹۸۲ منتشر شد تاریخچه‌ای از فلسفه جدید متشکل از شخصیت‌های اصلی و دغدغه‌های عقلانی مهمی که از رنه دکارت به بعد، فلسفه غرب را شکل داده‌اند، است. اسکروتن در این کتاب کوشیده تا مضمون استدلال‌ها و نتایج فلسفی آن‌ها را بررسی کند. دومین ویرایش اصلاح شده کتاب در سال ۱۹۹۵ منتشر شد.
به نوشته ویراستاران کتاب سید حسین نصر از مجموعه کتابخانه فیلسوفان زنده، وی در رأس گروهی از سنت گرایان فلسفی است که با جسارت مفروضات و ارزش‌های جهان مدرن و فلسفه جدید را به چالش می‌کشند. البته، این انتقادات واکنشی بیرونی به دربرابر مدرنیته نیست بلکه ناشی از درآمیختن آگاهانه با آن است. از منظر نصر زیستن بیرون از تمامی سنت‌های اصیل منتج به بی ریشگی و تلاشی طبیعت و انسان می‌شود. نصر بر این باور است که در سنت گرایی علم همان علم مقدس است. علم مقدس معرفتی است که در قلب هر وحی ای وجود داردو مرکز دایره‌ای است که سنت را در بر می‌گیرد و آن را تعریف می‌کند. منبع علم مقدس وحی و شهود عقلانی‌اند. این دو منبع در بردارنده اشراق ذهن و جان آدمی‌اند. این معرفت همان علم حضوری و بیواسطه است که سنت اسلامی بدان اشارت کرده است.
اقامت در اروپا برای مجتهد شبستری فرصتی پیش آورد تا با تسلط بر زبان آلمانی در فرهنگ و تمدن غرب به ویژه دربارهٔ فلسفه جدید الهیات مسیحی از نزدیک مطالعات و پژوهش‌هایی به عمل آورد. او در این مدت برای شرکت در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی فلسفی و الهیاتی و سخنرانی در آنها بارها به کشورهای مختلف اروپایی، عربی و آمریکا سفر کرد و با شخصیت‌های برجسته مسیحی، یهودی، بودایی و مسلمان در نقاط مختلف جهان به گفتگو نشست و با آنان دربارهٔ چالش‌های علم و فلسفه جدید با الهیات ادیان بزرگ جهان تبادل نظر کرد و فراوان از آنان آموخت.
پس از آن، جریان فکری اصالت عقل، تحت تأثیر افکار افلاطون، توسط ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی، رنه دکارت که پدر فلسفه جدید لقب گرفته، به وجود آمد. دکارت، خرَد بشری را به جای کتاب مقدس، سنت پاپ، کلیسا و فرمانروا قرار داد. دکارت، با این کار خویش، سوژه بزرگی آفرید.
در فلسفه جدید، دکارت با طرحی نو از دوگانه‌گرایی آن را احیا کرد. دوگانه‌گرایی دکارتی را جوهری می‌نامند؛ زیرا او قائل به وجودِ دو جوهر مستقل نفس و بدن است. نفس جوهری مجرد و غیرمادی است.