معنی کلمه فلسفه ابوریحان بیرونی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] نام آوری بیرونی در شاخه های مختلف علم از قبیل ریاضیات ، نجوم ، جغرافیا ، و هم چنین غلبه فلسفه مشائی کندی ، فارابی و ابن سینا از یک سو و سنت فلسفی سهروردی و عرفان از دیگر سو، موجب غفلت از مقام وی در فلسفه شده است، از میان آثار برجا مانده ابوریحان بیرونی می توان دریافت که مانند ابن سینا دارای نظام فکری و فلسفی نبوده، اما صاحب اندیشه مستقلی بوده و از مکتب فلسفی خاصیّ پیروی نکرده است. توجه بیرونی به نحله های فکری او به نحله های مختلف فکری از یونان تا هند توجه و در آرای آنان تأمّل کرده است و حتی گاهی به مقایسه آن ها با یکدیگر پرداخته است، بی آن که مدافع جانب خاصی باشد.از این جهت او را در زمینه تاریخ فلسفه و فلسفه تطبیقی ، استادی ماهر دانسته اند. ذبیح الله صفا، احوال و آثار ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۶۴، تهران ۱۳۵۲ ش. در تحقیق ما للهند ابوریحان بیرونی، کتاب البیرونی فی تحقیق ماللهند، ج۱، ص۲۴، حیدرآباد دکن ۱۳۷۷/۱۹۵۸. ...
جملاتی از کاربرد کلمه فلسفه ابوریحان بیرونی
این دانشکده در سال ۱۳۶۰ از ادغام رشتههای روانشناسی و علوم تربیتیِ دانشگاه ابوریحان بیرونی، دانشگاه آزاد ایران، مدرسه عالی شمیران، دانشکده دماوند، مدرسه عالی پارس و دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی تأسیس گردید.
ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» در مورد جشن به منجه چنین مینویسد
همچنین برخی امور را خوششگون یعنی آورنده نیکی میدانند مانند پوشیدن جامه نو در نوروز. روز نوروز را روز شگون نیز نامیدهاند. بنابر روایت ابوریحان بیرونی در مهرگان مردم با روغن بدن خود را مرطوب میکردند که هم شگون و هم نتایج طبی و بهداشتی داشت.
در آثار طبی ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی به بعد از آن به معنای تیغ زدن بر رگ به منظور خارج کردن خون مضر از تن بیماران مبتلا به بیماری های کشنده استفاده شد.
مجسمههای بسیاری برای بزرگداشت وقایع تاریخی ساخته شدهاند. از آن جمله میتوان به مجسمهٔ نبرد هیروشیما اشاره کرد. مجسمهها ممکن است به یادبود بزرگان تاریخ ساخته شوند، همچون مجسمهٔ فردوسی، امیر کبیر، ابوریحان بیرونی. بسیاری مجسمهها نیز بهعنوان هنری عمومی به نمایش گذاشته میشوند. معدودی مجسمهها خود به مظهری از تاریخ بدل میشوند، مانند مجسمهٔ آزادی در ایالات متحدهٔ آمریکا.
فرهنگنویسان، گویش سیستانی را یکی از چهار لهجه متروک پارسی یاد کردهاند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است.
«یلدا» برگرفته از واژهٔ سریانی ܝܠܕܐ بهمعنای زایش است. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست. در قانون مسعودی نسخهٔ موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شدهاست.
در گاهشماری رسمی ایران نام این ماه از نام ماه دهم گاهشماری اوستایی نو برگرفته شدهاست. در گاهشماری زرتشتی روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر برج نیز دی نام دارد. ابوریحان بیرونی میگوید دی ماه را خُورماه نیز میگویند و روز یکم ماه را خرهروز یا خورهروز نامند.